بی شمس

ادبی

۱۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

کتاب جدید بی شمس ( اثر خودم )

بالاخره کتاب بی شمس ، در اخرین لحظات سال 1396 متولد شد ... با تشکر از همه ی کسانی که زحمت کشیدند ، من جمله خودم ، این کتاب رو به علاقه مندان این وبلاگ تقدیم می کنم ...
سیده لیلا مددی ...



طرح کتاب بی شمس
...............................................................................................................................

اینم مجوز ارشاد اش :
کتاب جدید بی شمس
.............................................................................................................................

تشکر ویژه از شما عزیزان و :
از ویلاگ بیان ...
که این فرصت رو فراهم آورد که بتونم مطالبم رو در اختیار همه قرار بدم ...




...............................................................................................................................








۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۲۷ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

از خدا بخواهیم برساند صاحب کاررا ..." العبد"


یک:
شب عید آمد و تو هنوز درراهی ...
با بهار رقابت میکنی ...در نیامدنت ...
دو:
روی دست راستم جای فشار دست تو ...
کی کشم که بند خویش ...دست تو رو می شود ...
سه:
نان آزادی می خورم و نفس در آزادی ...
ای نفس در حبس بمان!...جای دیگر آزادی نیست !!!
چهار:
بسته ای ابروی خودرا با دوچشمم پای خود ...
پای ایروی تو ...من ...صد مرد هستم ...نازنین !


پنج:
همه رفته اند باغ ...ومن در میان شهر چه می کنم؟
از پنجره دارم مردان و زنان سیگاری که از کافه بیرون می ایند را می شمارم ...
وبعد شب ها ..بوی بهار نارنج را به خاطر می آورم ...
بی خیال ...عید هم می گذرد!!!
شش:
مزار شش گوشه ات مرا نجات داد ولی ...
آنجاکه رستگاری من بود ..." کربلا" ...نبوده ام ...صد حیف...
هفت:
آززار تو این بود که من را به ثمن بخس خریدی !
با این همه زندان تو ...
ارزانی من ...جبران نمی شود!..."عشقم"!!!


هشت:
ترومپ!
کله و پاچه خوردن فقط در فرهنگ ما نیست ...
گویا که غرب هم دست بالایی در این فرهنگ دارد!!!
نه:
پراید:
مامان !بیدارشو فولکس دررفته!
مامان بنز:
چیه ؟ کی دررفته؟پژو که همین الان اینجا بود؟
پراید:
مامان !"فولکس"ماشینی که خریده بودیم بفروشیم!
مامان بنز:
ببینم پراید تو داری آدم میشی یا بابات؟الان 50 ساله من درنرفتم !فولکس دربره!
به من گفت...داره می ره تا سرکوچه یه کیک و نوشابه بزنه!
پراید :
چی؟الان از صفر در می آد!
مامان بنز:
جهنم!اول صبی!


ده:
رهبرم ...
نه اینکه صدای فریادمان کوتاه است ...
تمام جهان می شناسد مان که زیر بار استعمار نرفته ایم ...


یازده:
چند روز پیش حال نامساعدی داشتم و تو گویی چند سال است شب عید این چنینم!
تا اینکه یک سررسید از جایی به دستم رسید ...." العبد"...
درابتدا نمی گویم العبد کیست ولی می نویسم که العبد یکی از مهمترین شخصیت های شیعه درجهان معاصر است ...
اشک از چشمهایم جاری شد که دنیا چقدر کوچک است ...خیلی خیلی ...
ایشان درجایی می فرمایند:
ما باید اهل محاسبه باشیم ...هرچند اهل توبه نباشیم و تدارک نکنیم ...
خود محاسبه مطلوب است ...اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم بهتر از این است که اصلا ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی ...
سرانجام ممکن است روزی به خود بیائیم و بخواهیم تدارک کنیم ...
" العبد"
آیت الله العظمی بهجت هستند ...
دوازده:
پیشاپیش عید تون مبارک .
روزهای خیلی خیلی خوبی پیش رو داشته باشید ...
به سلامتی تون درسال 97 اهمیت بدید ...
مطالعه کنید ...عاشقانه به دیگران نگاه کنید و کینه و تنفررو از وجود نازنین تون دور کنید ...
همه اینها باعث می شه پولم بدستتون بیاد ...
مطمئن باشید قلب پاک و دست پاک تو زندگی اهمیت داره ...
دوستون دارم ...
تا سال جدید خدا نگهدارتون
"یا علی"



۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

فداک یا علی (ع)...

یک:
دیدار تو میسر نشد ولی ...انتظار هست ...
که تو به یاد من که بیفتی ..." بگویی:"درانتظار است و من ...نیستم"!
دو:
بستی تمام درهای " ارتباطی " مرا!
گنجشک فرض کن ...که لابه لای پنجره ایستاده است ...
سه:
خمیده پشت چشم من !زیر بار اشک ...
نسوخت دل ضد سوز تو؟" جهنم" بهتر است!!!


چهار:
کنده ای کفش خودت را که بیائی داخل ...
چشم من کور اگر ..." اندام تو " قابل دیدن باشد!!!
پنج:





واضح بگویمت که ستاره شناس نبود!!!!
آن چشم تیز تو که درشب تهران ستاره جست!!!
شش:
مزار شش گوشه ات کنار دریاست ...دریا دریا ...
عشق که از ولادتت تا به حال ...هزار هزار عاشق غریق دارد ...یا حسین(ع)...


هفت:
بستی در امید و امیدم هنوز هست ...
آنقدر که در گرانی عشق و عشق ...رایگان!
هشت:
ترومپ!
دیگه نمی یوم ولایت!
خودوم داروم صداقت!..............نه تو!!!
نه:
مامان بنز:
پژو!پزو!بیا این میوه ها رو از دم در بیار تو آشپز خونه کمرم شکست!
پراید:
مامان بابا خونه نیست!
مامان بنز:
این وقت صبی کجا رفته؟
پراید:
رفته تا کیش برگرده!
مامان بنز:
چی؟دیگه مسافرتاشم بمن نمیگه؟صب کن بالخره که میاد جیگرشو در می آرم!
پراید:
مامان به خدا یه مشتری جورشد سفارش پیرن مردونه داد...400تا!بابام رفت تحویل بده!

مامان بنز:
اه چرا کاراتو خودت نمی کنی؟بیچاره شوهر من!لاقل می تونی که میوه هارو از دم در بیاری تو؟
پراید:
زنگ بزن اون پسره که همیشه میاد!من مشغولم!
مامان بنز:
یه " یامیلویی" بتو نشون بدم که بپوکی!!!


ده:
رهبرم ...
سرباز تو بودن ...کشته نمی خواهد و این می دانیم ...
سرباز تو بودن ...اعتقاد است به جاویدی خویش ...
یازده:
خدا کنه چرخ زندگی همه بچرخه و شاد باشن و تو این شب عیدی بازار خرید توپ توپ توپ باشه ...
از انتهار تهران ا زمراکز خرید عبدل آباد تا نیاوران ...
تو شهر ستانا و تو روستاها ...
پارسال عید قسمت شد کویر گردی تو روستاهای کویری مون زندگی یعنی زندگی واقعی جریان داره همه چی مدرن و تمیز ...
واقعا جای افتخار داره که ملت ایران همیشه تمیز و وشیک و مرتب به استقبال شب عید و سال نو میرن و ....
مبارکتون باشه همه چی ...

......................................................................................
یوزی جون دیگه مواظب خودت باش ...خب آفرین ...
ممنون از همه زحماتی که برا من تو این همه سال کشیدی...شب عیدت بخیر


۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

به زور...رقص نور!


یک:
سرما خورده بهار...شربت سینه نوشته اند ...
یک هفته دیر تر می آید ...زنده بمانید " ماهی های قرمز"!!!
دو:
فراموشت کردم و تو " گذاشتی بروم"!چرا؟
چون تحمل فراموشی مرا " به ثانیه هم" نداشتی !...
سه:
قلب ام می خندد و ذهنم کچل است!...
من چه خوش شانسم!...
" که با بدبختی " قلبم هنوز زنده است!!!


چهار:
میان شب موهای تو خورشید می بینم...
آه تابش ماه است روی سیاهی ..." طلا طلا"...
پنج:
چند بار روی قبر مرا پاک کرده ای ...
بغیر تو برای دیگران ...چه اهمیت دارد؟من که باشم ...
شش:
مزار شش گوشه ات و غیر تو یا حسین (ع) دیگر چه کسی مثل تو ...
که با خون تنش بنویسد سرنوشت را ...." یا مهدی (ع)"...



هفت:
کفش هایت بوی چرم تازه می دهد و
جوراب هایت تازه شسته اند ...
موهایت مرتب است و جیب هایت پر پول ...
حالا می خواهی حسودی نکنم؟
وقتی همین فردا قرارست " بعد کشتن زمستان " بهار خانم بیاید؟
هشت:
ترومپ!
عیبی ندارد اگر یک تومان شما شود فلانقدرمارا!
از آن طرف ببین! که از بس بزرگ شدی ...نداریم خریدار!!!
نه:
مامان بنز:
پژو از دخلت یه 250000تومن درآر من برا شب عید چند کیلو میوه بخرم ...
بابا پژو:
پولامو دادم یه ماشین فولکس خریدم!
مامان بنز:
اه!شب عیدی رفتی واسه من هووآوردی؟بکشمت؟
بابا پژو:
نه عزیزم!واسه کنیزی که نیوردم!آوردم بعد عید بفروشمش ...یه 100میلیون تومنی سود کنم!
مامان بنز:
یعنی ما ده تا دهن دار بشینیم تا خانم بفروش برسن ؟
بابا پژو:
عزیزم پول! می فهمی ؟ پول!
پراید :
مامان غصه نخور!قراره اکبند بمونه اصلنم حق راه رفتن نداره!کیلومترش باید صفربمونه!
مامان بنز:
آره! پس آدم حسابش نکنم!


ده:
رهبرم ...
درگیر عشق علی (ع) هستیم وولایت ...
مارا چکار به عشق های دگر؟...
وقتی کلا عاشق دو جهانیم ...


یازده:
قربون دستایی که بچه های یتیم رو فراموش نمی کنن...واین حال و خصلت و خوی ربطی به شب عید و غیر شب عید نداره ...
دوازده:
بوسه ربطی به هیچ ملیت ندارد ...
" جز حالتی به نام عشق"...


۲۵ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۴۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ذخیره آخرت!


یک:
درد مند توام تا تو ای بهار ...درد مرا مداوا کنی ...
مرده ام ...
چون زمستان ...که بلد نیستم ...
" گرما " نگه دارم!!!
دو:
خیلی بداست اگر... تعارف نمی کنمت که بمانی " زمستان"!
وقت رفتنت که می رسد به فکر برف های نباریده ام !
سه:
شب است و نرمی موی تو لمس تاریکی ...
تبعیض است!...
چقدر اگر که موی تو ...همیشه سمت باد می رود!



چهار:
حیف! سوختم و قدر خود ندانستم !...
پروانه ها همیشه همین طور ...سوخته اند!
پنج:
یوسف!
اگر تو را بفروشند بار دیگرت نمی خرم!
تکرار تاریخ ...گران تمام می شود ...من زنم!
شش:
مزار شش گوشه ات مرا خراب کرد و خراب ...
بر می گردم ...از داستان عشقی کربلا ...یا حسین(ع)...


هفت:
مرگ دوید و تو دویدی و من دنبال تو ...
درنود سالگی پیر شدم !ازدویدن و نرسیدن ...مردم!
هشت:
ترومپ!
ای قاتل پیر حرفه ای یو اسی ...
کشتی ولی امروز خیلی ها انتقام گیرند می دانستی؟!
نه:
مامان بنز:
پژو!شب عیدی ماهی قرمز نمی خری ؟ من اعتقاد دارم !دوتا بخر بذار هرچی نحسی هست بره!
بوگاتی:
وا مامان جون!این خرافات چیه؟بیچاره حیوون زبون بسته رو می کشی که چی نحوست خودت بره؟!
پزو:
بوگاتی جان!بحث نکن!بجایی نمی رسی!الان من 50 ساله دارم بهش می گم!
مامان بنز:
پزو !من و30 ساله با تو ازدواج کردم می فهمی؟نمی خای نخر!تو از من بزرگتری اول تر از منم می میری!
پراید:
خدا نکنه!من یه حیوون خریدم جدید!به اسم ؟" سمندر"!بیارم تو خونه کل پشه هارم می خوره!
بوگاتی:
وووااااااااااییییییییی!



ده:
رهبرم ...
شکر که سال نود و شش می گذرد ...
صد شکر که ما سفره نشین آ ل علی (ع) هستیم ...


یازده:
یه روز سر یه مسئله سیاسی!دوستم که می دونست من علوم سیاسی خوندم و قصدش تحریک من بود گفت: عزیزم!تو نمی خای حرف بزنی ؟ نا سلامتی تو مدرک علوم سیاسی داری چرا؟
من که نمی خاستم اطلاعات دقیقم !!!...رو به رخ کسی بکشونم گفتم: عزیزم ! بعد مدتها مطالعه علم سیاست!فهمیدم تو خیلی جمعا باید دهنمو ببندم و گوش بدم!!!
" جواب خوبی دادم نه؟!!!"
شبتون بخیر !دوستون دارم ...


۲۳ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۴۲ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ورقم خورد یک میلیارد ...ودکتر گفت فاتحه بخوانید !بااین تپش قلب حتما دارد میمیرد!!!


یک:
بند دلم به بند دل تو وصل نبود که هیچ !...
" فرسنگ ها دورتر از من"!
مرده بودم برای تاب گیسویت ...
دو:
ای سرمای سخت دست تو!...
بهار آمد ...
با من کمی مهربانتر باش و گرمتر!
سه:
نوید داده بودند که بهار می اید و ...من بی هیچ یار و یاوری ...
سبزه کاشتم!...تا آزمایشش کنم!" بهاررا"!


چهار:
خسته ام ...وروی دست هایم مورچه ها ...غلت می زنند ...
برای مردن دویده ام !
تا همه گریه کنند و ...مورچه ها ...جشن بگیرند ...
پنج:
سرخ شد گونه هایم !...و هیچ بوسه ای تبادل نشد ...
هنوز اسیرم...
که باید وقت آمدن تو ...
با زنجیر پایهایم را ببندند !!!
شش:
مزار شش گوشه ات را که می بوسیدم ...
حس می کردم گرمای وجودت را...انگار کسی می گفت: خدا نگهدارت...


هفت:
رنگ هفت رنگ چشم هایت ..." مشکی"!
" مویت مشکی"!" ابرویت مشکی" .....ای کاش بود!!!
هشت:
ترومپ!
ترکید دنیا و کسی جلودارش نیست ...
بگو نترکد!که به نفع دنیا نیست!...
نه:
مامان بنز:
بوگاتی!موهاتو هایلایت کردی عزیزم؟
بوگاتی:
اختیار داری مامان جون!موهای شما زیباست ...ترکیبی از سفید و مشکی و طلایی و قرمز و قهوه ای!
بابا پژو:
هان؟منو میگی ؟ بنزی ...صددفه نگفتم رنگ ایرانی برا من نخر!
مامان بنز:
دس شما درد نکنه بوگاتی جان!من کلا سه ماهه کلاه گیس می ذارم!
بابا پژواز آن طرفتر:
نه! موهای خودمه بوگاتی !
مامان بنز:
پزو!هر وقت گفتن " آدم" تو بیا جلو!


ده:
رهبرم ...
دستمان به بلندای نگاه بعضی ها نمی رسد ....
آن ها که نگاهشان به آسمان است و زمین ...
برایشان مفهوم نیست ...


یازده:
آدم گاهی اوقات تو بعضی صفحات تلگرامی فک میکنه ...یه بابایی دس بچه اشو گرفته و داره می گه:ببین پدرجان!این هارو ببین!دنیا رو خوردن!و ما نداریم!یا مثلا میگه:ببین پدرجان !دانشگاه رفتنشو ببین! خاک تو سرت!اونارو ببین ...خودتو تماشا کن!
آقاجان ! نمی خام ببینم!منو بردی مغازه هیچی که عایدم نمیشه هیچی ...تو سرمم می زنی؟!
با دیگران مقایسم می کنی که چی بشه؟
می خام تو دنیای خودم راحت باشم .............هووووووووووف!


۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۵۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

می غلتید بهار توی رودخانه ...وهرچه نزدیکتر می شد ...بیشتر به یک تکه یخ شباهت داشت!


یک:
توی دوربین چشم ام ظبط ات کرده ام ...
وسال هاست که بی صدا یک گوشه نشسته ام و ...سکوت!
دو:
غیرتو همه با من مهربان بوده اند ...
می دانم!این برای خودم بهتر است ! ...
بیشتر نمی خواهمت!...
سه:
مثل یوسف زندان بلدم!تنهایی و تاریکی !
منتها...مرا گران خریده ای !...
و آینده بازار معلوم نیست!...

چهار:
گربه ها روی هم ...روی دیوار!
ویاس ها بی حوصله آویزان !...
هچ طرحی روی دیوار نیست ...
هوسم می گیرد بنویسم :19اسفندماه 96 ...لیلا!...
پنج:
مگر واقعی بشوم ...ولی فضای مجازی اگر گذاشت ...
از خوشبختی فضای مجازی ...یواش یواش میمیرم!...
شش:
مزار شش گوشه ات همیشه بوی بهار دارد ...
زمستان هم که بیاید ...باز بوی عطر یاس می دهی ...


هفت:
عشق همین بیماری چند شب پیش بود!...
تو مرا بوسیدی و گفتی : مامان!
بعد فردایش هردومان مریض شدیم ...و مدرسه نرفتیم!
هشت:
ترومپ!
بعد می فهمیم که از یک جایی به بعد ...دنیا عوض شد و
تو آمدی و کلا یو اس ات ...همین طور می ماند!
نه:
مامان بنز:
پزو!برا عید یه مقدار آجیل و شیریمی بگیریم...
بابا پزو:
من؟من بدبخت با کدوم پول؟
مامان بنز:
بیا!مگه تو از همین " یامیلو" روزی پونصد هزار تومن در نمیاری؟
بابا پژو:
خوب دربیارم!عوضش رفتم هدیه عید برا هرکدومشون  گرفتم ...پولم تموم شد!
مامان بنز:
 مثلا چی خریدی؟
بابا پژو:
لاستیک! تایر! گفتم بذار چرخ زندگیشون سال ن.د و هفت بچرخه!
مامان بنز:
آخ ! آخه خاک تو سرت! اونوقت بائرت نشد تو آدمی ؟!!!



ده:
رهبرم ...
بوی بهار می اید و هزار غریبانه هم بلدیم ...
برای کسانی که رفته اند ولی ...دور از وطن....
یازده:
و بقول گفتنی دیگه بعد از خونه تکونی کمر و پا برامون نمونده!بازم به رسم قدیم عمل کردیم!
کاش همه چی ما مثل قدیما باشه ...معرفت هامون و گذشت هامون...
کدورت هارو بکنیم و بیندازیم بیرون...وبا بهار ...دوباره متولد بشیم .....
...................................
مخلص همگی



۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۰۹ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

ومرا درجهان به فروش گذاشته بودند ...هیچ کس نبود خریدار ....جز تو مادر...که به زیان خریدی!


یک:
یکی بود و یکی نبود و قلب من ...ایستاد و گفت ...
تو نبودی و الهام می رسید ...
دو:
کلاغ ها دیگر به خانه اشان می رسند و ناز می کنند ...
دیگر کبوتران سپید پوش ...آلوه ی این هوا نشوند ...چه کنند!
سه:
درمیان حسرت های من ...تو هنوز باقی مانده ای ...
مثل تقسیم های قدیم ...تو مضرب دو یی!!!


چهار:
رفتی از کفم مثل برف دریک لحظه آب شدی ...
نگاه گرم من ...مثل خورشید جذبت کرد و شرم داشتی !..
پنج:
روی لحاف آسمان هزار سپید ابر دوخته ای ...
من به قربان دست تو ...ای فلک باران ساز!
شش:
مزار شش گوشه ات امشب جای شادی ماست ...
ما به شادی کنار تو ...باز هم یاد کربلا و توایم ...


هفت:
ومادر هزار دست دارد ...
یکی توی کفش های نوید دنبال سوراخ ...
یکی توی کیف حسین دنبال لقنه ای نان و پنیر ...
یکی توی چشم های زهرا به سینه اش می کوبد ...
یکی توی خیاطی دنبال لمس لباس عروسی نگین ...
یکی توی آشپزخانه دنبال سویا و ماکارونی ...
یکی توی صورتش دنبال چین و چروک ...
یکی توی گور دنبال شوهرش ...
آه از دست های مادر! آه که دست تقدیر هم به دست مادر نمی رسد ....آه که اگر دست هایش را ببرند خدا باز هزاران دست برایش می فرستد ...آه از دست های مادر! آه .....

هشت:
آه ای فاطمه جان (س) فا طمه جان (س) مبارک باشد ...
تولدیکه به دنیا هدیه می کند هزار نسل عشق و عاطفه را ...

نه:
رهبرم ...
دوستتان داریم و با غرور تمام ...
حتی میان روزهای خسته از پایان سال سخت ...
می جنگیم و می جنگیم و می جنگیم ...


دوستون دارم ...
امشب از دل شکسته گان التماس دعا ...


۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۴۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ندانستم که خسته ام ! دویدم و بعد رسیدن تو رفته بودی ...از خستگی مردم ...مردم ...مردم!


یک:
دربست تا درخانه ی قلب شما ...گرفته ایم ...
هزار اشک و الله اکبر از دهانمان نمی افتد ...
دو:
اگر خرابم و بی تاب ...ای شما که زنده اید !...
چه می دانید حال خراب و بی تابی شما! ...
سه:
مهدی ( ع) در انتظار نسوختیم و نمی سوزیم ...مثل شمع!
ما ایستاده چون سدیم...پشت میلیون ها نفر...


چهار:
بوسیدمت ای شعر حافظ گفتار ...
مثل صورت شاخه نبات ...به ماه می مانی ...
پنج:
مرا فریب داد چشمت و بارها نگاه تو ...
تنها از سر کنجکاوی بود تا نثار عشق؟!!!
شش:
مزار شش گوشه ات یا حسین( ع) همین نزدیکی ست ...
من که با عشق می آیم و خندان دو قدم ...بیش تر نیست!



هفت:
وازدواج درخت و آب ...افتادگی بود! ...
یکی خمیده شد و دیگری ...گذاشت برود!...
هشت:
بیا که جان من از جان من جدا شد و بس!
تو کی می فهمی ! ؟مردن برای جان وطن ...مردن چیست؟
نه:
مامان بنز:
آهای پراید...فک نکن زورم بهت نمی رسه ...بذار دندوناشو خرد کنم!
پراید:
مامان!قربونت برم اصلا دندونام مال تو!ولی من نمی ذارم!
مامان بنز:
بذار اقلا یه دمپاییی چیزی طرفش پرت کنم ! دیگه از کشتنش منصرف شدم!
بابا پزو:
بنزی به خدا اتفاقی بود!اومدم در قابلمه رو باز کنم ببینم چی پختی!...این موی مصنوعی لا مصب افتاد تو قابلمه!!!


ده:رهبرم ...
ما نمی دانیم درکجا و چقدر مملکت عالیست ...
ما می دانیم که پشت آل علی (ع) نماز خواندن ...
خیر می کند عاقبت دنیا را ...
یازده:
اللهم اشف کل مریض...
" مخصوصا خودم"!
دوازده:
ممنون


۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

سوز می آمدو پنجره ها آزادی می خواستند ...دادیم ! فرداکجاست آن که ,شیشه هاشان را بشورد!


یک:
درهای شادی بسته بود و غم دیوانه شد ...
هیهات از خراب کردن حال من!...
وقتی نمی توانی ..به شادی هام ...برسی...
دو:
مثل چشم های تو بی قرارم ...میان جمع ...!
وقتی منهای تو ...همه جمع اند و تو ...نیستی!
سه:
دستت طعم نارنج می داد ...
توهم ..." یکی بودی" که دستت را بریدی وقتی که من بی هوا ...
داشتم می آمدم ...


چهار:
روی کفش های تو ...به خاک حسودی کردم ...
دولاشدی که پاک کنی ...
دیدم با چه عشق کودکانه ای ...برای رفتن به قرار ...
تمیز شد!!!
پنج:
نفس نبود و بیمارستان جای میهمانی بود ...
وقتی نفس نیاید ...بیمارستان جای ملاقات می شود!!!
شش:
مزار شش گوشه ات اگر مرا بخواهد ...من می ایم ...
یا حسین(ع)...دعوتنامه ی تو ...از هر ویزایی معتبر تر است ...




هفت:
باور نمی کنم که بمیرم ...جز در آغوش تو ...
وقتی همیشه دم مرگ من ...از راه می رسی!
هشت:
ترومپ!
no body!هیچ کس است و هیچ کس بلد نیست!
کلا هیچ کس ها معلوم نیست ادمند یا غیر...!
نه:
مامان بنز:
پراید!من هوس کردم یه بار بیام خونتون!می ری خونتون که من یه بار بیام خونتون؟
پراید:
مامان این چه حرفیه؟خونه ی ما خونه ی خودتونه!ولی می بینی که " یامیلو " چه جوریه!ما که کارگر استخدام نکردیم!خودمون داریم کار می کنیم!
مامان بنز:
کی می رین دوبی؟
پراید:
سیزده بدر!
مامان بنز:
خوشتون باشه!


ده:
رهبرم ...
چون گرفتار موی آل عبائیم ...
هزاران سال ...
عاقبت مابه خیر خواهدشد...

یازده:
دوستون دارم و می دونم شماهم ...
تو خونه تکونی و کارای خونه موفق باشید ...



تولد ت مبارک " عشقم ...عجیجم ...ماهم روحم..."
۱۳ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۴۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی