یک:
توی دوربین چشم ام ظبط ات کرده ام ...
وسال هاست که بی صدا یک گوشه نشسته ام و ...سکوت!
دو:
غیرتو همه با من مهربان بوده اند ...
می دانم!این برای خودم بهتر است ! ...
بیشتر نمی خواهمت!...
سه:
مثل یوسف زندان بلدم!تنهایی و تاریکی !
منتها...مرا گران خریده ای !...
و آینده بازار معلوم نیست!...

چهار:
گربه ها روی هم ...روی دیوار!
ویاس ها بی حوصله آویزان !...
هچ طرحی روی دیوار نیست ...
هوسم می گیرد بنویسم :19اسفندماه 96 ...لیلا!...
پنج:
مگر واقعی بشوم ...ولی فضای مجازی اگر گذاشت ...
از خوشبختی فضای مجازی ...یواش یواش میمیرم!...
شش:
مزار شش گوشه ات همیشه بوی بهار دارد ...
زمستان هم که بیاید ...باز بوی عطر یاس می دهی ...


هفت:
عشق همین بیماری چند شب پیش بود!...
تو مرا بوسیدی و گفتی : مامان!
بعد فردایش هردومان مریض شدیم ...و مدرسه نرفتیم!
هشت:
ترومپ!
بعد می فهمیم که از یک جایی به بعد ...دنیا عوض شد و
تو آمدی و کلا یو اس ات ...همین طور می ماند!
نه:
مامان بنز:
پزو!برا عید یه مقدار آجیل و شیریمی بگیریم...
بابا پزو:
من؟من بدبخت با کدوم پول؟
مامان بنز:
بیا!مگه تو از همین " یامیلو" روزی پونصد هزار تومن در نمیاری؟
بابا پژو:
خوب دربیارم!عوضش رفتم هدیه عید برا هرکدومشون  گرفتم ...پولم تموم شد!
مامان بنز:
 مثلا چی خریدی؟
بابا پژو:
لاستیک! تایر! گفتم بذار چرخ زندگیشون سال ن.د و هفت بچرخه!
مامان بنز:
آخ ! آخه خاک تو سرت! اونوقت بائرت نشد تو آدمی ؟!!!



ده:
رهبرم ...
بوی بهار می اید و هزار غریبانه هم بلدیم ...
برای کسانی که رفته اند ولی ...دور از وطن....
یازده:
و بقول گفتنی دیگه بعد از خونه تکونی کمر و پا برامون نمونده!بازم به رسم قدیم عمل کردیم!
کاش همه چی ما مثل قدیما باشه ...معرفت هامون و گذشت هامون...
کدورت هارو بکنیم و بیندازیم بیرون...وبا بهار ...دوباره متولد بشیم .....
...................................
مخلص همگی