یک:

شب قصه ای چوقصه ی ماراندیده است...

عالم بدان...که ما به رنگ ماه می رویم ...

دو:

مدینه بوی یاس گرفته بود...

فاطمه (س)درکوچه های آن قدم می زد...

کدام نادان گفت که دیگر یاس نیست...

دست کم ... بقیع باغ یاس هاست ...!

سه:

دوزن... برسفره اللهی می نشستند...

مریم (س)و

زهراکه دخترنبی و همسر امام علی(ع)بود...

چهار:

یک تکه ماه بودی...

اما رقیب بسیار...

گفتی بسوزورفتی ...

با ارباب ذوالفقار!پنج:

آفتابگردان شده ام...

اماگیاهم و...

ریشه درخاکدارم!