بی شمس

ادبی

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

بیمار...

یک:

روز روشن دلم را برده ای...

تا باشب تار چشم هایت بسازم...

دو:

بیماری من نام تورادارد...

چندان ناشناخته نیست...

سه :

طبیب خندید وگفت:

ازدست می روی...

چه باک...اگردعای دست های تونباشم...

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۳۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

خواب درچشم ترم...

یک:

زرهپلک بپوش ...

درخواب هم ... جنگ باچشم های ش ... عالمی دارد ...

دو:

خواب درچشم هایم شکست...

صدای اشک تو ... نگذاشت ...

سه:

فکردرخواب محال است ...

اما فکر خواب ...

پیش توست ...

رگ خواب من ...

۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۷ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

صدای تو افسانه هاست...

ادامه مطلب...
۰۴ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۶ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

شکستنی ...نیست !

ادامه مطلب...
۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۸ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

ماه درآینه می گفت سخن ها...

یک:

بادبهارو کشتی ...

ماه آن بالاست...

خداجاری ست میان رگ های دریا ...

دو:

روکشیده و جهادمی کرد ...

آن علی (س) که فاطمه عشق دو جهانش بود !

سه:

به اشتیاق شمس ... مولوی شدی ...

ماکه ازنیستان جداشدیم ... که هیچ!

چهار:

نگار نگاشته شد...

به عشوه ... که عشق حافظ است ...

ماکه بیسوادیم ... چگونه بخوانیم این معما را ؟

پنج:

ماهی های قرمز...

که به تنگ عادت کرده اید

عمرتان کوتاه نباشد....

به تحمل دریا زنده بمانید....

۰۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۲ ۰ نظر
سیده لیلا مددی