بی شمس

ادبی

۲۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

نه بهار ... بلکه ....

یک:

برای تنگی این دل...

آغوش حافظ لازم است...

آن هم که جانش می رود برای ... یک شاخه نبات !

دو:

کوچه ها بوی تازه گی می دهند ...

سال که نو مس یود ... وپای به راه که می نهی...........

سه:

کدام اهریمن شکست که نوزوز به پاشد ...

زمستان ...

که پری های بهاری را .... اسیر کرده بود ؟

چهار:

شکست خورده ... چهره ی یخ زده دریاچه...

که ماهیان به ادای احترام خورشید ... ایستاده اند...

پنج:

خورشید را به تنش پوشید ... کوه...

یخ آب شد .... به باور آفتاب رسید ...

شش:

حتی سنجاب ها ... به وعده ی بهاردل می دهند...

چه کسی ازپسته ها و فندق ها... بدش می آید؟

هفت:

ازربذه صدای یاعلی (ع) می آید...

نگو که هنوز ابوذر ... منزلش پیداست!

هشت:

عیدی... یک دست سخاوتمند می خواهد....

عشق درون پول ... نیست ...

دست هایند که به آن احساس می دهند ...

نه:

سالی گذشت...

به اینجا آمده ام...

ازبازدیدکنندگان وبلاگ هایم متشکرم....

وبرای یک یک خود و خانواده هایشان .... سلامتی و نیک بختی ... آرزو مندم....سیده لیلا مددی


۲۹ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۵ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

simon .... boliyvar

یک:

در کمال خونسردی ...

روی ذهن من راه میروی...

چه افتخاری بالاترازاین...

که ذهن من ... قد مگاه شماست ...

دو:

خشم...ببری ست ...خفته درون هرکس...

چه دنیایی ...که بعضی ها...با برخفته می خوابند...

سه:

آب نشانی زلالی درادیان است...به احترام خدای...

آب های روان را... دوست بداریم ...

چهار:

اهرام ثلاثه ... برای پادشاه فرعون.

خدامی داندکه ... هریک ازما چگونه ...روبه او ایستاده ایم ....

پنج:

من ... کناردست او....

معذورم....

ازعشقی که تو به من می آموزی...

شش:

توان عشق ندارد...دلی که حسرت خورد...

هفت:

کیک سیب با قهوه تلخ...

برای سال تحویل ...

می توان تنهایی را به کافه برد؟

هشت:

سیمون بولیوار...

گاهی آزادی به دست یک مرد می افتد...

نه:

نه باوردارم ... دوستم داری ...

نه باوردارم ...دوستت دارم...

رابطه هایی هست ...

که بتورشان نداریم !

ده:

بیگ بنگ...

صدای تشکیل جهان...

کهکشان را به سکوت کشید ...

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۱۳ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

گفتی که رخ بپوش...

یک :

لب هایت... شکل بوسه داشت...

مبادا به حال من...

که عشق تورا ...

شکل بوسه ببینم!

دو:

کشورچشم هایت را تعطیل کن !

این همه عید ...

که بهار شده ... می بینی !

سه:

بنشینید که کشتی کارنوح است ...

سیل خواهد بارید ... برای پاکی خشکی ها...

چهار:

بینوایان!

داستان دزدی یک نان بود ...

ثروتمندان!

داستان بخشش نان هاست!

۲۷ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۲۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

همین نزدیکی ها...

یک :

پیش بینی تو... مرگ این احساس بود...

نمی دانستی که شاید بمیری و من...

هنوز عاشق تو... بمانم !

دو:

قضاو قدر... دست توست خدایا...

مگرکه توشیح مرگ من... به دست یارتو باشد ...

سه:

نیلو فر به آب خفه نمی شود...

گل می کند و روی آب می رقصد ...

چهار:

بهاردرانقلاب زمین... مطرح است...

کجاست تاکه نگویند.... دختری ست جوان ...

پنج:

قالب تن تو... پروانه دوخته اند...

بهاراست...و

تو بال می زنی برای گل!....

شش:

نیستی و میدانم یکشنبه باخنده می آیی...

دیگر چه بگویم...که باید گفت:

پارسال دوست و اسال آشنا...

هفت:

سماع لباس سپید می خواهد...

نگو ندارم که گلبرگ ها هم ...به عق نسیم درسماع اند ...

هشت:

کعبه بوی گلاب می دهد...

عطر محمدی ست که انتخاب ازگل های کویر ماست!

نه:

آزر ... بت هاراسپرده بود به ابراهیم .

شکست هرچه بود...

که درتنهایی خدایی بودند ناتوان...

ده:

قلبم راتو نشکسته ای .... شاد نباش ...

دارم فکرمی کنم به...

رابطه های شکستنی !

۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

شکوفه

یک :

میان آتشم و ... نام ابراهیم...

به اسم اعظم خود...

گلستان به عشق ... سلام می دهد...

دو:

یک گل میان مو هایت ...

بوی گل را... گل دیگر نمی توان گرفت !

سه:

گذشت آتش تو...

ازمیان چشم های من...

چشم مراببین...که شب چارشنبه است !

چهار:

آتش دست های تورا سوخت....

پروانه ای مگر...

که دست درآتش داری ؟

پنج:

بازارعید.... پیرهن شکوفه ندارد؟

شش:

ازآتش پریده ام ... که بگذرم...

باکوچ بهاریت ....

آتش هم ...پاک کننده دردمن نیست ...

هفت:

ممنون ازاونایی که منو می خونن

۲۴ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۱۴ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

یازهرای مرضیه...

ادامه مطلب...
۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

حسنین

ادامه مطلب...
۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۷ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

حنانه ...

یک:

سرزمین سبز...

به زهرا(س) رسید...

دنبال سند می گردی ؟

پدری داشت که می توانست ...

گوشه ای ازمکه را به نامش کند...

شاید تو...

ازیک زن آموخته بودی ... که با پیرهن مندرس ...

ایران را فتح کردی ... شاید!

دو:

غم درجوار دردهای تو...

آینده ای نداشت ...

رفتی و خنده هات...

دل درد را شکست ...

سه:

بگذارکفن بپوشم و آماده بمانم...

علی(ع)

من تنها نیستم.

اگرتوبدانی ...کجا می روم !

چهار:

برای خنده هات ... فرشته ها منتظر...

بالاترازتو مادرشهید...نیست.... فاطمه(س)

۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۱۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ذوالفقارکو؟

افزودن تصویر از طریق آدرس

ادامه مطلب...
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

سلسله موی دوست ...

یک:

درکمین تو ... تیراندازان دشمن.

مردندیده بودند...

که درمقابل بایستد...

ماه چشم هایش رابسته بود...

برای ماه بنی هاشم ...

دو:

دررکوع آنقدر عظیمی ...

که بیم دارم ازین عشق...برنخیزم!

سه:

دام است... حادثه هادرانتظارمنند...

تو خوش می گویی:

سلسله موی دوست ... حلقه ی دام بلاست ...

چهار:ترنج ...

بوی خون گرفت ...

ندیده بودم دراین باغ...

شمایل یوسف ها...


۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۰۵ ۰ نظر
سیده لیلا مددی