بی شمس

ادبی

۳۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

ارزش هامونو از نسل جدید گدایی نکنیم ؟یا ارزش های تو صیفی!!!

یک:

امتحان عشق دارم ...رد شدم ...

رد شدم تاصد کلاس عشق ...من هنوزم اولم !!!

دو:

بس کن ای فرهاد صد سال است صدای این کلنگ ...

توی گو شم می رود ...بس کن به ظاهر عاشقی !!!

سه:

گیسویت میان داستان های من پیداشده ...

مادربزرگ قهوه ای سیر هم میان شعرهایم ...


چهار:

سگ با وفا بود و تو نبودی ...

به این باور رسیده ای که بعضی صفات را باید حمل کرد ...

مثل هاپی خودت !!!

پنج:

دروغ می گویم به چشم های تو ...که می پرسی ....دوستت دارم ...

وقت مرگ همان بهتر که آخرین دروغم همین باشد ...

شش:

مزار شش گوشه ات چون دریا تلاطم داشت ...

من پایین و بالا می شدم ...میان موج دست دریاها ...


هفت:

آقا جان منو ببر اورکیده تو جاده چالوس ...

من تو ایکس تهران نمی خام پیتزا کوبیده بخورم !!!

هشت:

ترامپ فقیر دوست نداشت و می خاست جمع کند ...

دید مکزیک بیچاره دارد دیوار می کشد گفت:بفرستید کره شمالی !!!

نه:

دکتر یا تعمیر کار کلیه:!!!

پسرم !ببین این قرصو می گی بندازن تو باک بنزینت ...بعد دوهفته خوب می شی!!!

پراید:

من چطور به بوگاتی بگم ؟بابا بوگاتی فقط به این خاطر با من ازدواج کرده که من قهرمان رالی ام!!!

مامان بنز:

ناراحت نشو!!!خودوم می کنم تو حلقت !!!


ده:

برای بعضی نسل جدیدا ارزش ها دیگه معنا ندارن !!!و فرهنگ بدون ارزش میره تو خواب ...

ارزش ها رو گاه بهشون می فروشیم و گاه ازشون می خریم ...

نکنیم این کارارو ...دنیا دیگه عوض شده ...

باید اونارو به باور و تعهد برسونیم نه اینکه به ریا ...

جونایی که هرروز تو همین مملکت دارن برا ارزش ها جون می دن و شهید می شن ...

دیگه تو مرحله ی انتحان از مام جلو زدن ...

ولی ..."دیگه بعضی ا"...

یازده:

چه خبر بود و نبودیم میان خبرها ...

صحن امام رضا (ع) غلغله بود و زائران به فکر علی (ع)

دوازده:

آن قدرکه توداشتی برکت یا صاحب الزمان (ع)...

ما منتظر نبوده ایم؟...

دراین سرزمین میلیون عاشق ...

سیزده: مخلصیم ملت ...

چهارده:

خودشونم الان چیزی نمی گن ...بعد می افتن تو چاه ...آقا قبول نکن اصلا می دونی  چه کاره ای ؟!!!



۲۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۴۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

بیاو ببین اشتیاقم را به خود ...

"این پست شامل دو بخش می باشد "

یک:

به دنیا آمدم ایران و خود می دانستم ...که عاشقم ...

یک روز دیدم جان دادم برای تو ...که منتظرت بودم یا امام زمان (ع)...

دو:

بوی عطر یاس روی سجاده ...

نفس به نفس با خدا می آمدم ...درحضور تو ...

سه:

شفا گرفتند هزار بیمار که عاشق عشقت بودند...

کدام عشق چنین نتیجه ای داشت ...یا امام زمان (ع)...


چهار:

گل بوی تو را ندارد ...بزرگان می گویند ...عطر تو ...

عطر مخصوص آل علی (ع)ست ...

که فقط مخصوص تن های سربازان توست ...

پنج:

و چقدر عاشقند آن ها که رو به مرگ ...دنیا را ترک می کنند ...

و انتظارشان آغوش توست ...در سرزمین عشق ایران ...

شش:

مزار شش گوشه ات امروز جشن و شادی فراوان دارد ...

خوشا نواده ای که می آید و دنیا را عوض می کند ...هم چو جدش حسین (ع)


هفت:

سند زده اند بهشت را به نام آن کس که ...

احترام آل علی (ع)را به جان خود دارد ...

هشت:

مگه کسی دنیای دیگه رو باور می کنه؟

تا وقتی که می ره کما و دلش نمی خاد برگرده ...

من مرده بودم و اونقدر خسته بودم که دلم نمی خاست با صدای کسی به این دنیا برگردم ...

صدای مادرم رو می شنیدم ولی می خاستم برگردم یه چی بهش بگم که منوصدا می زنه!!!

نگو تو اون لحظه ها یکی از دوستام به یاد من بوده و داشته منو دعا می کرده بعدا سرجریان دیالیز و ناراحتی های دیگه یکی از دوستان به بچه ها گفته بود برا من 5 بار امن یجیب بخونن ...

همون روز ا حالم خوب شد ...یعنی کلیه ام از مردن دراومد و شروع کرد به کار ...

قرار نیست خدا لباس شیک بپوشه و یه جا بالاتر بشینه و خیلی با افاده حال مارو بگیره ...این دنیا با فیزیکی که داره زمان و گذرش مارو از بین می بره ولی روحمون با داده های اعمالمون یه جایی می ره که  ما بی خبریم شاید روح بعضی ا قادر باشه با فیزیک ما ارتباط برقرار کنه ما چه می دونیم ....

ولی نکته اینجاست که دنیا شگفتی های بسیارداره ...

تازه مردم جمع می شن و رویش سنگ عجیبی رو که شکسته می شه با چشم خودشون می بینن....

این یعنی چی؟یعنی استثنا...یعنی چیزی که نماد ذهنی مارو شکونده ...بگذریم ...دعا کنیم ...

چون خدا خیلی ساده ...تو ی خون ما جریان داره ...

نه:

نبرد می کنم با سیاهی درون خودم یا مهدی (ع)...

که نا امیدی را بکشم ...من درانتظار تو هستم ...

ده:

به یاد یکی از همکلاسی های دوره ی ارشدم ...

ایشون بچه هایی رو که با پدرو مادر شون می رفتن جمکران رو نگه می داشت و عملا یک شب رو تا صب با خانواده اونجا می گذروند ...شبی که زائرا بیشتر بودن ...

خوشا به حال چنین کسانی ...

.......................................................................................................................

یک:

دوستتدارم و تو به شکل ستاره ای ...

دستم به دستت نمی رسد ولی چه نوری بالا سرم داری ...

دو:

سوختم کفن را ...کسی ندانست چطور؟

تا نزد خدای خود ...استحاله شود عشق درون من !!!


سه:

تو ماه بودی و باران رسید و دریا کشت...

من روی ماسه ها ...می کشیدم جسدم را به هوای موج ها ...

چهار:

می خندم و صبح است و تو رفته ای سرکار ...

می دانم تا شب می خندی به داستان های سر کاری من ...


پنج:

پراید :تشریف بیارید داخل خونه رو ببینید ...بله ...این جا آشپزخونه اوپنه ....بله این جا بیست میلیون متری برام تموم شده ...جان؟نه قربان سه میلیارد...

مامان بنز:پسرم !قرص قرمزاتو خوردی؟بس کن الان خونه ای سرکار نیستی ...

بابا پژو:

چی کارش داری؟می خای مثل من کارمند بشه ؟تمرین کن پسرم !!!

شش:

چون اجازه ندارم که نام همکارام رو بیارم به طورکلی به همکارام این عید رو تبریک می گم ...

کلیه همکارانم در منطقه هفده آموزش و پرورش تهران که با عشق دارن زحمت می کشن ...به خصوص جناب آقای حاجی سلطانی ...

به طور صمیمانه هم از همکارای خدمات و سرایدار ان زحمت کش تشکر می کنم به خصوص آقای حیدری ...

دست امام زمان (ع)همراهشون ...

هفت:

مخلصیم ملت 


۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۴۶ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

یوسف گم گشته باز آید به کنعان ....غم مخور!!!

یک:

برده بودی دلم را به بازار برای خرید ...

برعکس فروختیش ...به قدر هزار یوسف مصری ...یک ریال!!!

دو:

دست از سرم بردار ای عشق ...تو دروغی ...

دیگر که نمی داند که گفته ای برمی گردی و هنوز درراهی ...

سه:

پیام آور عشق ...مهدی (ع)می آید ...

به عشق مان عده ای که عاشق علی (ع) می مانند ...


چهار:

کوچولو !بین دست هایت نامه را پنهان می کنی ؟!!!

من دلم بزرگ است ...که خدا عشق ام را نمایان کرد ...

پنج:

روباه روی برف می رقصید ...

و خرگوش داخل ظرف بزرگ شکارچی سوپ می شد ...

سرش را روی شیشه ی سرد که چسبانده بود ...

مادرش را دید که می رفت تا شیر بیاورد ...

زمستان غم بزرگی داشت ...

شش:

مزار شش گوشه ات به نام حضرت زهرا (ع) ست ...

می برم نام صاحبش را ...نمی شود که نگیرم حاجت دل خود ...


هفت:

پایم را شکسته ای ای عشق با سنگ بزرگ ...

"ما به هم نمی آییم "تمام شد و رفت ...بروم لنگان لنگان؟

هشت:

ترامپ خسته شد و نشست روی صندلی ...

نقشه ی ایران را برعکس گرفته بود ...بعد درست شد دید نه بابا پلنگ است !!!

نه:

پراید:

مامان ...من و بوگاتی می خاییم عروسی کنیم ..پول بده !!!

مامان بنز:

عزیزم !شما خودرویی ...قرص قرمزاتو که بخوری درست می شی !!!

پراید :

بابا!بوگاتی دم دره !رفتیم محضر !اگه امشب شما بری خونه ی خاله مگان همه چی درست می شه !!!

مامان بنز:ببینم می دونستی من از بوگاتی بدم می آد و از خواهرم مگان متنفرم !!!

پراید :بله!بابا گفت اینکارو بکنی مامانت می ره پارکینگ میاوران ...منم می رم دنبالش !!!بعد تو خوشبخت می شی !!!


ده:

در مملکت شیعه علی (ع)بوده و هست ...نمی شود ...

که دلت عاشق امام زمان (ع) هم نشود ...

یازده:

برای بیمارا شفا می خام چون یکی از اونا خودمم !!!

این شب عیدا اگه جاهایی هستیم که دلمون برای خاندان و آل علی (ع)که ریشه در عشق ما به حضرت رسول داره ..می لرزه ...

برای گرفتارا و مریضا دعا کنیم ....

چند سال پیش که مادرم تو سی سی یو خوابیده بود ...عده ای جوان تو جعبه های دربسته برای مریضای سخت علاج آب نبات و شکلات تبرک آورده بودن ...چقدر زیباست که با اندکمون خیلی ارو با نیت پاک خوشحال کنیم ...

خوش به حالشون ...


دوازده:

حتی به خودمون زحمت نمی دیم با خوندن قانون اساسی حدود اختیارات رئیس جمهوررو بخونیم ...

دیگه فکر می کنیم رئیس جمهور چه کارها که نمی تونه بکنه ...

بابا ما حدود اختیار داریم و رئیس جمهور ...رئیس قوه ی مجریه است همین .

بخشی از انتظارات ما وارد قوه ی قضائیه و مقننه می شه که صد سال رئیس جمهور نمی تونه وارد حیطه اونا بشه ...

چون از زمان مشروطیت درکشورما تفکیک قوا بوده و هست ...

در واقع رئیس جمهور موفق هم کسیه که با اون دو قوا بتونه خوب کارکنه ...

...................................................................................................

مخلصیم ملت ...

۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست .........خداکند که مریضی من دوا نشود ...

یک:

اینک وقت ان رسیده که بهار پخته شود !!!

میان سبزهای گوجه ای و گل های صورتی ...

دو:

بیست می گرفتم و شاد بودم و تا خانه می دویدم ...

خدا به من خانواده داد ...ولی دیگر بیستی در کار نبود!!!

سه:

به بازوان یک مرد تکیه کردن ...

آسیب است !!!

انگار خدا دیگر ...

تکیه گاه تو نیست!!!



چهار:

مثل برق بالا رفتی و درخت آلو پر بود ...

یک هو باران بارید و آلو های رسده با تو آمدند پایین ...

پنج:

یوسف ...دست هایش را پنهان می کرد ...

فقط خدا می داند برای زلیخا...

چندبار بریده بود دستش را !!!

شش:

مزار شش گوشه ات طعم قند داشت ولی ...چطور 

من قندی !!!شفا گرفته ام از طعم قند قند شما ...


هفت:

حسود دام پهن کرد که بشکند دل من ...

خدای شکست پایش ...به عیادت که رفتیم بازهم حسادت کرد ...

هشت:

ترامپ چشمک زد و کره ی شمالی پوزخند ...

ایران جدی شد ودر فرانسه یک زن رئیس جمهور !!!

نه:

پراید :

مامان ...تولد مبینا دوستمه براش چی کادو ببرم ؟

مامان بنز:

پسرم!قرصاتو که بخوری می فهمی تو خودرویی!!!

پراید :

سال 2000می فهمی . بابا من زبون فارسی بلدم ...منو می برن تولد!!!شخصیت دارم !!!

اسمم کریمه ...فهمی دی ؟پول بده!!!

مامان بنز:

ببینم!از صب تا شب کار می کنی ...پس پولات کو؟پول نداری؟اگر آدمم بشی سر کاری می فهمی ؟!!!


ده:

به رهبرم وفادارم و عشقم سرزمین من ...

بسیارند سربازان ولایت ...

من گمشده ام به عاشقی و وفاداری ...

یازده:

امروز کتاب شعرم مجوز نشر گرفت ...

انشالله بعدا عکس کتاب رو براتون می ذارم ...

دوازده:

مهدی (ع)جمعه روز تولد توست ...

دراین سرزمین که سرباز کم نداری ...

عشقم شیعه بودن است ...

سیزده :

ممنون...لطف دارید ...



۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

گل به گلستون اومد ...کاندید به میدون اومد ...

یک:

سینه ام درد دارد از آن جا که تو رفته ای ...

رفتن خودبه خود درد نیست ...کی آمدن ...بازگشتن درد دارد ....

دو:

موز پیرهن زردش را عوض کرد ...

پدر خرید و با خنده گفت:

بخور تا شکمت عزادار نباشد ...

سه:

برای آن که تو را دوست داشت ...دشمن بودم ...

گذاشت رفت با بهتر از تو ...

آمد و گفت:

مبارک باشد ...حیف تو فلانی !!!


چهار:

خراب شد چشم هایت و ریمل ریخت پای چشم هایت ...

گریه کرده بودی و دنبال دستمال می گشتی ..

من داشتم ...عشق هم آمد...

پنج:

بس کن که دلم شکسته است ...

از بس که شکسته ای قسم را...

شش:

مزار شش گوشه ات یک جا برای من نداشت ...

گفتم می روم از دور ...سلام می دهمت ...یاحسین(ع)...


هفت:

استاد بغل کردن من بودی پدر....

وقتی پایم شکسته بود و تو پیر بودی...

هشت:

ترامپ سرما خورد و آب بینی اش ریخت ...

بعد به همه گفت:نگران من نباشید ...تامین اجتماعی دارم!!!

نه:

پراید:

بابا...سوئیچ ات رو می دی با بوگاتی بریم نایب چلو کباب بخوریم !!

بابا پژو :پسرم قرصاتو بخوری ...می فهمی بو گاتی ...فولکس واگنه !!!

مامان بنز:چی کارش داری !!!به ماما نش رفته !!!


ده:

یعنی من موندم که کشور با بودجه ی مشخص و میزان صادرات مشخص و پول در آوردن مشخص ...بعضی ا چطور این همه کار می خان بکنن ...خدا می دونه ...

یعنی تا سال بعد بهمن عملا بودجه رو بستن ...حالا چطور مثلا یه هو می خاد معجزه بشه نمی دونم ...یعنی عملا سند همه چی مشخصه ...نمی دونم شاید من اشتباه میکنم ...

یعنی ممکنه چیزی تزریق بشه به مملکت؟!!!

یازدهخ:

من از کلمه ی نامزد خیلی خوشم می آد!!!

اصلا طلایی ترین لحظات  عمر آدم نامزد بودنشه حالا برا هرچی ...

حالشو ببرید دوستان !!!

۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۴۲ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

آن کیست که روی تو به هر کوی ندید ؟...آوای تو در هردر و منزل نشنید ؟

یک:

دست برنمی دارم از موی نرم تو ...

نوازش آرام آرام ...گرم گرم پخش می شود توی خون من ...

دو:

سیاه موی ...گونه هایم روبه انقراض است ...

بیا نفس بگیریم توی کوچه های نسیم ...

سه:

بسیار نمک ریخت از ابروی سیاهت ...

چشیدم به دلم وای ...فشارم چهل وسه !!!


چهار:

سحر فقط یک اسم است برای شب ...

وقتی خسته ای چه کارداری پست تو را "که"تحویل می گیرد ...

پنج:

می سازم یک کت جادویی و می کنم تن تو ...

هزار عشق می جنبد تازیر گلو ی تو ...چون که ...

دکمه هات بسته است ...!!!

شش:

یعنی انقدر ساکت بودم!!!

که اومدی یه ماه روی پانل ورودم یه درگاه بانک ملتم گذاشتی !!!و رفتی ...

بااین همه مدرک که از خودت به جا می ذاری ...

تو دادگاه بچه ها هم باید بری حبس ابد!!!!

شش:

مزار شش گوشه ات و تنم که خسته است ...

بگذار بمیرم کنار تو ...تا خستگی برود از جسم من !!!




هشت:

ترامپ رفت توی تریبون و قدش کوتاه بود ...

ایوانکا گفت:کفش من !....

خوشبختانه پایش شد !!!

نه:

پراید :

بابا بابا ...پامو قطع کردن ؟فلج شدم ؟دیگه نمی تونم راه برم ؟

بابا پژو:پسرم !تو خودرویی می فهمی !!!امروز لاستیکاتو دزدیدن نرفتی سرکار !همین!

مامان بنز:

خوبه دنبال بیژن نمی گردی !!!

"بیژن نام یه برند معروف"


ده:

بخشی از مکالمات چند نفر واقعی :

"عق"

به جون خودم هکش کردم ....فرداست که بچه پرروه بره!تازه آمارشو آورده نیم !

"آا"

شامو کجا بخوریم ؟دیگه مز نمیده بریم رستوران "پ"براتبلیغ اش !!!

"نر"

من رژیمم از پای کامپیوتر کنار نمی رم همین جور داره مشتر می آد !!!

"عق"

داری منو!حالشو ببر ...عین کولبرا داری پول می بری خونه!!!

"عش"

بابا جو ندین !!!من که از تبلیغات نون نمی خورم !!!جهنم بیا لباسای زن سابقممم تو بفروش ...اسمشو بذار گالری فلان!!!

پوزت کو؟بریزم حساب؟!!!

"ما که بخیل نیستیم چرا درگوشمون داد می زنین "!!!

۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۱۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

...:اصلا نگران نباشد من ...کاندید شدم ...

یک:

گریه آمد خنده را برد ...ومن از کودکی اشک بودم ...

تو را بردند ان سوهای دریا ...خنده ام با موج ها رفت ...

دو:

کنده بودم دل از باران ...

سال ها خشکسالی بود ...

برگشت تا شنید اغشته ی عشقم ...

رقیبش را شست و کنار گذاشت ...

سه:

جان تو دستم بود با وسواس سوزاندم ...

روی اتش کز می کردی ...

ومرگ کلا ..

از تو حرفی باقی نگذاشت ...


چهار:

کلاس پنجم ب عاشق خانم شده بود ...

کلاس پنجم الف عکس خانم را ...اتش می زد !!!

پنج:

بین دندان هایم هنوز زبان ...شین را نخوانده بود ...

که تو با خنده گفتی :عشق انقدر طولانی نیست !!!

شش:

مزار شش گوشه ات را گل باران می کنند ...

شیعیانی که بهار را هرلحظه درآغوش می کشند ...


هفت:

پدرنرو!

جای خالی تو را ...

هیچ قاب عکسی نمی تواند پرکند ...

هشت:

ترامپ فریاد زد :پس این همبرگر من چی شد؟!!!!

فردایش مک دونالد قیمت همبرگررا ارزان کرد!!!

نه:

پراید:

بابا...بابا...مامان کجاست؟"هه هه"بردی طلاقش دادی ؟!!!!

باباپژو:

از کجا فهمیدی ای کیو؟خیالت راحت !دیگه راحت می تونی با جورابت بیزن بری خواستگاری!!!

پراید:بابابابا...

شوخی کردم !جان من مامان کجاست؟الان یادم افتاد بیژنو از دیشب تا حالا گم کردم!!!

مامان بنز:

بیا بابا!من اینجام کناردیوار پارکم !بیزنم شستم!!!


ده:

خیلی خیلی حال بدی دارم و خیلی گریه کردم!!!

خدانکنه برای عزیزی اتفاق بدی بیفته ...

یازده:

بوی تو از خاک ایران می اید ...امام زمان(ع)

من فدای تو ...و این خاک که از سرباز تو ...لبریز شد ....

۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۵۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

مرگ درخانه نیست ...لطفا پیام بگذارید تا در اولین فرصت با شما تماس گرفته شود !!!

از اون روزی که دارم کار می کنم ...

احساس خاصی به نون در اوردن مردا تو جامعه پیدا کردم ...

با این که تعهد خاصی به بودجه خانواده ندارم و ...می تونم با حقوقم راحت باشم ...

ولی یه جاهایی مردایی رو که دارن زیر بار حرف یا برخی مشکلات مثل اجاره و هزار مشکل دیگه این حقوقو خرج می کنن میان جلو چشمم ...

امروز اتفاقا می خواستم مزاح کوچولویی با عشق کنم ولی ...

دیدم بعضی ها به خاطر همون حقوق ماهیانه خیلی جدی رفتن زیر خاک و دیگه در نیومدن ...

با احترام به مردایی که پدر خونواده بودن و خرج زندگی رو داشتن از وسط سنگ و کلوخ در می اوردن ...این جا از همون مزاح با عشق می گذرم ...

چه عشقی بالاتر از این که در جهاد برای کسب روزی ...که خودمون می دونیم از نظر ارزش مادی چقدر بوده ...بریم ...

تسلیت به اون بچه هایی که چنین پدرایی رو از دست دادن ...

پدرایی که تا اخرین لحظه به خونواده و همون بچه ها فکر می کردن ...


تسلیت می گم به مردم شریف استان گلستان ...همدردی منو پذیرید ...انشالله خداصبر و بردباری به خانواده های عزادار بده ....

تا فردا که میبینمتون ...

۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۵۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

کاش زندگی ...مانندجعبه ی موسیقی بود ...صداها آهنگ بود ...حرف ها ترانه "دلشدگان"

یک:
ترانه را می خوردی و سکوت خون گریه می کرد ...
ناگهان موسیقی پاپ لباس سنتی پوشید و چلوکباب مزه داد...
دو:
نفس تو بوده ای ...هستی و خواهی بود ...
مگر خدای بگیرد از من عشق ...نفس را برای خود ...
سه:
کلاه کوه ...برداشته خواهد شد ...
بگذار افتاب جنون ابر بگیرد ...


چهار:
فردا کلوچه خورد و امروز دبل چاکلت ...
پری روز باردار بود ...قسم خورد با این دو دیگر به دنیا نیاید !!!
پنج:
به نسیم حضور تو سوگند ...عاشقت هستیم ...
چنان که نیفتد ...پرچم امامت تو ...از دست ماو من ...
شش:
مزار شش گوشه ات تحمل اشک های مرا نداشت ...
آمد و آمد ...تهران که در خواب بوسیدم ...پایش را ...!!!


هفت:
چشم هایت گربه بود و روی دیوار کنار یاس ها خواب بود ...
پرید ...
دید من با پیرهن سپید دارم می روم ...
چنگ زد و پیراهنم دریده شد !!!
هشت:
ترامپ سیگاررا ترک کرد ه بود و خوشحال ...
ناگهان از انتهای جت جنگی چنان آتشی به ریه هایش منتقل شد به مدت 100 سال ....
نه:
پراید :
مامان مامان ...جورابام کجاست دارم میرم اداره !!!
مامان بنز:
پسرم تو خودرویی جوراب لازم نداری ...قرص قرمزاتو خوردی ؟!!!
پراید:
اسم جورابم بیزنه !!!الان صداش می کنم خودش می آد !!!


ده:الان متوجه شدم که دراستان گلستان یکی از معادن زیر زمینی دچار مشکل شده و هنوز کارگران معدن دچار مشکل هستن ...
انشالله که مشکلی نباشه و به خیر و عافیت تموم شه ...
دعا کنیم ...
یازده:
دوس داشتن گناه نیست ...
آن قدر که تنفرو بد دلی گناهه ...
دوازده:
"زهلم گتمیش "دوست دارم !!!

۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

چگونه به استاد خود تبریک بگوییم یا بحث مهم بنیادهای علم سیا ست!!!

یک:

بعد از عمری کنار تو بودن ...رفتی ...

و پنجره ی کلاس را رو به دریا بستی ...

چشمم همه ی عمر به دستان تو بود ...

می نوشتی :هستم ولی ...آخر رو به بالا...سمت عشق ...رفتی ...

دو:

سیب داشت می خندید که گفت:کیلویی 7000تومن ...

کودکی رد شد و خندید ...مادرش زمزمه کرد ...زهر مار نداریم !!!

سه:

تب کرده بود تخم چشمانم و سیاهی می رفت ...

می رفت تا سر کوچه ...چادرگلی ات را نسیم تکان میداد ...


به عبادت بی شمار بودی ...یک تنه ...یا زین العابدین ...

به سجده بی شماربودی ...یک تنه ...یازین العابدین ...

به رسوایی افتاد دشمن و از صحنه ی دنیا رفت ...

به دنیا تا ابد زنده ماندند دعاهایت ...یا زین العابدین ...

پنج:

بی هوش افتاده ام میان جهان ...بیدارم کن ...

به بوی خلعت امامت خود ...یا امام زمان (ع)...

شش:

مزار شش گوشه ات دلم را می برد به سوی علی (ع)...

نجف همیشه جای دلم هست یا امام حسین (ع)...


هفت:

حیف بود که بسوزم میان جنگل موهایت ...

به باد دادم ...تنم را !!!

هشت:

ترامپ چاق شد وووپی گلد برگ گریه کرد ...

آخر مرد چاق چقدر بی مصرف است ...ای وای!!!

نه:

پراید:

مامان ...مامان ...روز معلم چی بت دادن پولارو رو کن ...اقلا یه پیتزا بخوریم !!!

مامان بنز:

ای وای یادم رفته بود که تو روزای معلم از من پیتزا می خای ...پولارو تو بورس نیو یورک سرمایه گذاری کردم !!!

بابا پژو:

ای ول!!!

ده:

گلوم می سوزه و نفس ندارم ...

امسال دوستان شرمنده کردن و همگی بهم زنگ زدن ...مرسی و ممنون ...

اگه یه کوچولو معلم باشم خدارو شکر ...

...........................................................................................................

اکثر استادا خودشون رو معلم می دونن...

حالا اگه از اینجا به استادای عزیزم تبریک بگم بد می شه؟انشالله که نه...

استادای عزیزاندیشه سیاسی در اسلام روز معلم مبارکتون ....

۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۳۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی