بی شمس

ادبی

۲۷ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

در حفاظت زامیرم علی خامنه ای ...می شوم میثم تمار به دارم بزنید ...

یک:

یک کوزه جای من است توی خاک ...

برمی گردم جای یک درخت ...از کوزه خاک!

دو:

وطن ندارد عشق و این بی وطن خوش است ...

رفته است گذرنامه گرفته است ...قلب من!

سه:

غریب بودم . از تو کتک خوردم . بعد عاشقت شدم!

ولی ...

"ببخش""

یکروز در حواس پرتی خود!تورازدم ...به جرم بی عشقی !!!


چهار:

ناراحتم از دست تو که مرا نمی شناسی اما ...

درغیبت من ...

جای خدا قضاوتم می کنی ...

پنج:

مویت را جویدی و دندانت دگر نبود ...

من موی سپید کردم با عادت بدت!

شش:

مزار شش گوشه ات را می خرم به دو اسم :

رقیه و زهرا (سلام الله علیهما)ندارند رقیبی ...

........................................................................

حوصله هفت و هشت و نه رو ندارم !!!

................................................................

ده:

رهبرم ...

اگر بشود اسمش را گذاشت شانس ولی اقبال است ...

زیستن در یک زمان با حضرت عالی تان ....


یازده:

یعنی امروز دوتا مسئله یقدمی چطور بگم دوتا خاطره یقدیمی بی ربط و با ربط جلو چشن اومد اینم بگم که من اینطوریم!!!

یاد م اومد کارگاه تئاتر آقای مرزبان که زمان ما پخش می شد جمعه ها از شبکه دو و آقای علیرضا اوسیوند که حالا خودشون یکی از وزنه های بازیگری هستن ...اون موقع هنرجو بودن .چقدر برای ما جالب بود !

"حالا دنبال سن نویسنده بگردید ...تا ..."

دو:

بعد یه چی یادم اومد از دومی مهمتر گفتم خدانگه داره اونی رو که اسم چس فیل رو به پف فیل تغییر داد !

قربون مرامش!بچه بودیم بابابامون می رفتیم شهربازی جلو کیوسک پف فیل فروشی وا میستادیم یه قرم می دادیم می گفتیم :باباجون چس فیل برامون می خری؟!!!!نه!باببا دلمون چس فیل می خاد!!!

سه:

قبلنا موهای پسرارو تیغ نمی زدن؟

یعنی نمی تراشیدن؟!

الان یه جوری شده که بعضی ا شون رو آدم می بینه با دخترا اشتباه می گیره اگه بالای سر در مدرسه شونو نبینه!

"شیپیش هستا"از ما گفتن!!!


۱۸ آذر ۹۶ ، ۲۰:۴۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

دردیر مغان آمد ...یارم قدحی دردست ...مست از می و می خواران ...از نرگس مستش مست

یک :

درصحرای عشق دویدن بی هدف ...

کو تا "لیلی "بیائی و تماشاها کنی ...

دو:

صد با نشستم ...صد بار نشستم از غم دوریت ...

چشم به "لالی "افتاد!از بس که گفت "نیست!!!

سه:

بودجه ی عاطفیت میلیارد بود ...

خرج کردی و به من رسیدی با هیچ !


چهار:

به بی مهری از تو گذشتم و مردی و بعد مرگ تو ...

صد یار گرفتم که اسمشان لنگه ی اسم تو بود!!!

پنج:

روزی که عاشقم شدی ...یادم نمی رود !...

معجزه آوردی و مسیح وارهم ...مردگان زنده شدند!!!

شش:

مزار شش گوشه ات حسرت امثال من است ...

که با عشق تودنیای ما ...اصلاح می شود !


هفت:

خدایا!یوسف را شکستم همچوبت "زلیخایم "و اینم !

اگرم باز فروشند بتی کنعانی !چرا نخرم؟

هشت:

ترومپ!برهم زدی تعادل دنیا و این روش !

گرفتن ماهی ست از اب گل آلود ...ما می دانیم!

نه:

پراید:

مامان دوستم "پورشه"رو بهتون معرفی می گنم!

مامان بنز:

آقای پورشه !شما یه دفه برا خواستگاری تیبا نیومدید؟

پراید:

مامان!ما دیروز باهم آشنا شدیم ...

مامان بنز:

ایشون یه مامان کرایه کرده بودن ...ماهم تیبارو بهشون ندادیم !به هرحال خوش اومدین!

پراید:

پورشه برا چی اومدی؟

پورشه:

ببینم مامانت سکته نکرده؟

پراید:

چرا؟ولی اصلا حواس پرت نیس!

پورشه:

چرا؟همهی خودروها ی تهران یا می خوان من دامادشون باشم!یا من قبلا خواستگار دخترشون بودم ...یا بر اثر داشتن والدین ابله!همه می خوان پسر شون باشم!


ده:

رهبرم ...

حتی کمین دشمنان را هم می شناسید ...

حیف است زیر پرچم شما ...نجنگیم ...



یازده:

اول اولش بگم من نه اینستادارم نه تلگرم!

................................................

همین طور اشکه که دارم می ریزم ...

دورو برم رو مثل خرابه می بینم ...!

به زور به زورا!تلگرام می خونن برام از تو تاکسی گرفته تا مهمونی !که الا و بلا که ما بدبخت شدیم!

خوب بدبختیم!

پس الان تو بدبختی این پارکا از صب تا شب توشون می رقصن؟

تو کنسرتا وتئاترا چطور ؟

کی باله می ره تو استخرا ؟ببخشید عذر می خام این همه دوس دختر وپسر تو فضاهای مجازی که حساب کنی آمارشون از کل مملکت داره می زنه بالا کیاان؟

تو کدوم مملکت با امکانات اجاره ای میشه رفت اینستای یکی دیگه و کلا 90000تا فش نوشت؟

اینا کیاان از سه شنبه شب را می افتن تا جمعه تو شمال جوج می زنن؟

پاساژای شهرای توریستی مون رو کیا پرو خالی می کنن؟

کجای دنیا نوهین وافترا به این پررنگی آزاده؟

تو کجای دنیا ملت حساب و کتابای قرون آخر دولت رو در آوردن بعد خود اونا بی خبرن؟

تو کجای دنیا آخر هفته آنتالیا و دوبی و هزار تا کشور دیگه مثل آشغال دارن بلیطاشونوحراج می ذارن؟

تو کجای دنیا یه خانواده ی 7نفره 4تاشون توکانادا درس می خونن و باباهه با حقوق کارمندی خرجشونواز ایران میده؟

نه بابا!تو راس می گی امثال من عقده ای و بدبخت ندید بدید باید پول خرج کنیم تا این حرفارو هم بشنویم ؟تا....آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآددددددددددددددددددمممممممممممممممممم بشیم!!!


۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۱:۴۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

عشق من :بیا برگه عشقو...بگیرش ازم امضاکن !...اسمتم بنویس...

یک:
روی دستم مانده ای ...ای عشق !نمی دانم چه کنم باتو؟
قلب دیگر نیست.
با این همه عشق ...
با نفرت قبلی چه کنم؟.....!!!
دو:
اگر بسوزانی مرا ...اگر که خاکستر کنی ...
نسیم خواهدم برد مرا ...
سوی آن یار که با احترام ...
دفنم کند!!!
سه:
نمی فهمی که هزاران بار مردن یعنی چه؟!!!
چون هربار که مرگ ...سوی تو آمد ...پیش افتادم!

چهار:
خرافات است که عشق ننگ می اورد؟!
برای ما که آمد ....
تمام شهر انگشت حیرت به دهان!
که یارب برسرمان نیار !
طاقتش نیست!!!
پنج:
بردی چشم مرا تا آسمان که ببینم پرنده ای ...
آه ای از آن پرنده ای که در آغوش آسمان ...پریده است !!!
شش:
مزار شش گوشه ات جای نفس نگذاشت و من هم نمی کشم !
نزد حسین(ع)کیست که یادش بماند که ...نفسی هست!

هفت:
جرمم بیرون کشیدن حروف است از قلب خودم...
صدبار خدای شکر که این قلب از آن تو ...نیست!!!
هشت:
ترومپ جون!بگذار بگذریم از بی وفائیت ...
رئیس هم شدی ولی ادم چه سود!نمی شوی!!!
نه:
ننه خاور:
60 تا بچه رو به فرزندی گرفتم.
مامان بنز:
تا آخر عمر؟
پراید:
مامان منم کمکش می کنم...
مامان بنز:
پس کاررو خدا بیامرزه!
بابا بیوک:
سوزوکی و سوزوکی و سوزوکی تا آخر عمر همونجا می مونن ...پراید کمکه !


ده:
رهبرم ...
صفا و عشق شما بین ما زبانزداست ...
سال هاست که ما با شما به عشق و صفا زبانزدیم ...

یازده:
به طبق عادت رفتیم سینما و فیلم اینه بغل رو دیدیم ...
داشتم به این موضوع فک می کردم که اگه بخوایم می تونیم مردمو بخندونیم اونم با یه مضمون جالب و هنرپیشه ها لازم نیست از کول هم بالا برن و
خداتوفیق بده اقای هادی و خانمشون رو ورضا گلزاررو آقای جوادعزتی و خانمشون رو وخانم نازنین بیاتی رو ...
"سوتفاهم نشه آقای گلزار یه دفه به اسم تو ذهنم اومدن!"
.................................................
به عشق مهدی موعود (ع)درکلاس انتظار ...
صدها هزار استاد امده ورفته است ...برای عشق ورزی ...
..............................................
یه جور بغض دارم که دیگه نمی تونم ...فقط تو تنهایی نمی شکنه ...
یه دفه دیدی تو جمعم شکست ...
قبلنا می گفتم این کار ضعیفاست ...یعنی حالا دیگه ضعیف شدم؟
.....................................................
جمعه خوش بی شمسی های عزیز اگه اینه ی بغل رو دیدید یاد همه ی فضای مجازی روهم بکنبد !!!


من تورو دوست دارمت قد چشمام به خدا
آره خب عشق منی بحث چشمات که جدا
عشقتو جار میزنم له له دیدار میزنم

+++

عکستو توی اتاق روی دیوار میزنم
من تورو دوست دارمت واسه دیوونگیات تو بری طول میکشه تا یه دیوونه بیاد
من به تو فکر میکنم هر دقیقه دو سه بار زخمیه عشق دلم دوری از تو به کنار

+++
ابدا به تو حق نمیدم که بخوای بری تنها بذاری منو
اصلا بد به دلت راه نده تا من عاشقت هستم و داری منو

+++
به سرم زده بردارمت ببرم تورو جایی که هیچکسی نیست
بیا برگه عشقو بگیرش ازم امضا کن   اسمتم بنویس...
"مهدی احمد وند "
۱۶ آذر ۹۶ ، ۲۱:۲۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

صنم جون!عشق ات رو همی الان انداختم جلو گربه! اگه می خای برو بیار !

یک:

تبدیل به غزل می شوم از بس که شعر تو ...

غمگین نوشته است ...تمام وجودمن ...

دو:

چرا بی دلیل م یروی و بی دلیل می آیی ؟

حتی نسیم هم برای امدنش ...صد دلیل هست ...

سه:

برو دیگر بدون هیچ احساسی ...خداحافظ!

خداحافظ!...که دیگر مرگ می اید مرا ...با دیدن ات ...خداحافظ!


چهار:

خم شدی ...تا شدی ...وچون سایه رفتی ...

نگفتم کمرت از کدام درد شکست ...

اما من پایه ی خوبی نبودم ؟

خودت نخواستی تکیه کنی ...و احترام داری...

چون درهمین حال هم ...."باز استقلال"نمی گذاشت ...گلایه کنی ...

پنج:

روی هم دردو وی هم درد و درد و درد ...

آن قلب که می شکست و صدایش ...صدانبود!!!

شش:

مزار شش گوشه ات را دوست دارم چون خودم ...

من خودم را بسته ام برعشق تو ....تا عاشق بمانم یا حسین(ع)...



هفت:

روی من حساب کردی و حساب تو اشتباه در آمد ...

میلیاردها حساب تو ...هنگام جدایی صفر بود !!!

هشت:

TRUMP!جون خیال ما نیست که شما بهترید یا ما؟

درد ما این است که بسته اید به ما دشمنی و خود دشمن اید!

نه:

مامان بنز:

خو...ننه خاور می خای با 6 میلیارد تومن که از لیلاند مر حوم رسیده چکار کنی؟

ننه خاور:

می خام باهاش یه پرورشگاه درس کنم!

مامان بنز:

آخرش که ما خودرو ایم نه؟

ننه خاور:

خوروایم که خودروایم!خودروایم که میمیریم؟

باباپژو:

نه مادر!ما کلا توهم داریم ناراحت نشو!



ده:

رهبرم ...

در اندیشه ی این خاک ...مردان بزرگ می مانند ...

چون علی وحسین و آل علی (علیهماالسلام)...


یازده:

تهمت زدن ساده ترین کار عالمه و از همه مهتر می گن اونی که اول ضربه بزنه مهمه!چون تا بیائی و اثبات کنی که درمتن تهمت نیستی ...از زمان گذشته و کاری نمی تونی بکنی !

این روزها می بینم که این کار ساده و گاه شود آور!ورد زبون خیلی ها شده و بدون هیچ مدرکی همه جور چیزا به بعضی ا می چسبه !یکی جوونه و خوش تیپ تو کارخلافه!یکی تازه با هزار قسط و بد بختی زندگی ساخته هزار مسئله ...نکنید که دارید بد جوری بهم می زنید ...نکنید!

حالا اینکه خوبه کلا قانونی ام نیست که بگه بابا ما از دوران ناصر الدین شاه به بعد قانون داریم و جزو ممالک پیشرو درقانون هستیم ...یعنی چی ؟!!!!

شما کلا یک کیلو پولو دیدید ؟وقتی نباشه جای خالیش معلومه حتی تو کامپیوتر !پس این پولا که شما می گید کجاان؟چقدران؟که وقتی نیستن و بردنشون هیچ کس سراغشونو نمی گیره!اصلا چطور؟ بعضی وقتا فقط خودمونواذیت می کنیم ولا غیر !و گرنه هیچی پشت هیچ پرده ای نیس!!!

من با فوق لیسانس و نوزده سال کار دومیلیون صد می گیرم ...همه ام مثل من ان ...منتها بیکاری من اونا کار می کنن و اضافه کار دارن !بعد مثلا با یکی برخورد می کنم می بیته من دارم پول تاکسی می دم می گه خانم این پول از ادارهست؟!!!!

آقا امسال از اول سال تحصیلی دو سه تا جسم رو اندام رو از تن من دراوردن بیرون!دیگه انقد طاقتشو ندارم که تکرار شه ...حالا انقد بدبختم از اونور ماجرابه من می گی ؟من معلم حق سوار شدن تاکسی رو ندارم ؟!

جل الخالق !

:البته مخصوصا خودمو مثال زدم"

کنجکاوی گاهی ادمو ناراحت م یکنه واین امر دوسویه ست !!!


۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۹:۱۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

نشسته ماه شب چهارده که سیر ببیند ...حلول احمدی ات ...حله ی محمدی ات را ...

یازده:

وقتی حضرت رسول به دنیا می آن ...دنیا دچار تخول میشه و بعضی ها متوجه اتفاقات مهم در اینده می شن ...اون موقع که زمین و زمان به پیشرفت امروز نبوده اونطور بود ...یعنی الانم هستن کسانی که تحولات جهان رو از علائم می فهمن و اطلاع دارن؟

حتما هستن .ولی این داستان ها رو به هر نامحرمی نمی گن...از اون طرف امام صادق علیهم السلام به دوعلم بسیار مهم درکره ی زمین یعنی فیزیک وشیمی اهمیت می دادن واز همون کانون علمی ایشون ادامه داره تا حالا...باورش سخته ولی حقیقت داره که فیزیک یه بخش مهم از علومیه که ما بلدیم ...حتی ماورالطبیعه که متافیزیکه و پرداختن به زمان که استاد خیام بهش پرداختن و بعدها هایده گر اومده و به شکل امروزی بیان کرده ...اگه کسی بتونه کتاب زمان هایده گر رو بخونه متوجه میشه که فیزیک و جسم درگذشت زمان چه موقعیتی داره ولی پس خیام چی؟

.........................................

اهالی تسنن هم عیدشونه ...عید بزرگی که واقعا واقعا براهمه مون مهمه ...

دوس داشتم یه هم چین شبی مسجد النبی بودم ...آدم هرچی پیر تر میشه اهمیت این جور سفرا رو تو زندگیش درک می کنه ...

البته که خدا اینجاست تو دلمون ولی اونجا که می ریم نزدیک نزدیک به خدائیم!!!نه !نزدیک به دلمون ایم ...

این عید رو به همهی ملت ایران از شیعه و سنی تبریک می گم ....

.........................................

خیلی خسته ام ...ممنون که ازم غلط نمی گیرید ...

انقدر مهربونید مه منو همیشه با نمره ی "نمی دونم "قبول می کنید ...

می دونم بالا خره یه روز یه  بیست از شما می گیرم !!!

ده:

رهبرم ...

میلاد دوعشق است و ماهمه عاشق عشقیم ....

عشقی که خدا بخشیده به ما ...

دردل مان می جوشد ...


نه:

بچه های عمه لیلاند:(سوزوکی ...سوزوکی ...سوزوکی ...آبی ...قرمز ...مسی...)(سه قلو)

مامان بنز:

می شه تعظیم نکنید ؟!مامانتون شمارو با فرهنگ ایران بزرگ کرده باباتونم که اصلا ایران نبوده ...آخه چطور؟

سوزوکی ...سوزوکی ...سوزوکی ...باهم:

مادربزرگ زاپنی مون "لیزی فوردستون"!

مامان بنز:

چی ؟این که یه اسم انگلیسیه؟

سوزوکی ...سوزوکی ...سوزوکی...باهم:

بله ولی پدرش زاپنی بوده و در ژاپن بزرگ شده و بعد از رفتن پدرمون به ایران اومده و پیش ما بوده!!!

مامان بنز:

(زیرلب):منم اگه حامی داشتم الان ده تا بجه بزرگ کرده بودم ...بختاور!

ننه خاور:

بنزی:دخترمن دیگه مرده !می فهمی ؟

هشت:

ترومپ جون!دارم می آم ویزا بگیرم می دونم 1می دی!

بی خیال!برات پسته می ارم ..نریزی تو کوچه!!!

هفت:

شکسته اند قاب عکس مرا سر دعوا و ناراحتی ...

که من عشق هر دوام ...مادرم و همسری!!!


شش:

مزار شش گوشه ات را صدا می زنم یا حسین (ع)...

که کربلا مرا نخواست؟چقدر مگر بد بودم؟

پنج:

پنجره قطار مهم است ...

هوا می اید !درختان با سرعت می روند و خیلی چیزها ثابت می مانند ...

یکهو می رسی به ایستگاه و دلشوره می گیری که ایا لباس هایت مرتب است ؟بعد 5 ساعت یا بیشتر که نشسته بودی ...

. بالاخره موقع پیاده شدن از پنجره معلوم می شود ...درشهر چند نفر منتظرت هستند !و دلشوره دارند که تورا دوباره ببینند ....

چهار:

چاقو گلوی سیب را برید و گریه نداشت!!!

اما پیاز قرمز!جگر سوزاند از داستانی که نمی دانستم!



سه:

چه خرابی بود ذهنم!اشفته و ویران بود ...

درلحظه همه جمع شد و ...سوی دلت افتاد ...

دو:

دست تو عشق داشت و من چه می دانستم ...

بدون لمس هم!می شود عشق را بین دودل تقسیم کرد ....

یک:

سراغ تو را از ماه گرفتم گفت:

تو ان ستاره ای که هرسال یه بار ...به من می خندی!!!


۱۴ آذر ۹۶ ، ۲۲:۴۳ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

مهتاب که نوعروس داماد شب است ...سوسوی چراغ کوی یار است ...فقط!

یک:

درمن رشد می کند ...انسانی دیگر ...عین تو!

که با رقص زیر نور مهتاب ...عشق می کند !

دو:

بیرون پنجره ...گلدان های شمع دانی ...

اگرم شب تار ببلعد ...

باز رو شنایی از درزهای پنجره ...می آید تو ...!

سه:

چنان بریده اند بخت مرا به بخت شما ...

که هیچ جدایی جرات نمی کند که بیاید بین ما هرگز!


چهار:

اگر دست از تو بردارم ...خدایا تو می دانی ...

که از دستم نخواهی رفت ...کنارم باز می مانی !!!

پنج:

برای مردانه زندگی کردن ...سیبیل لازم نیست ...

شجاعت زنانه هم ...می تواند گاهی مرد کند ...نسوان را !

شش:

مزار شش گوشه ات نقشه ی امید من است ...

هزار چاره تو کردی ...بیچارگی ام را حسین (ع)....


هشت:

ترومپ!بیب ...بیب ...بیب...

سانسور می کنم گفتار خودرا ...بفهم اگر فهمیده ای ...

هفت:

طلب کردم تورا از بازوان خود ...نبخشبد!

این حسادت قطع کرد عاقبت ...دستان من را!

نه:

پراید:

بوگاتی!بچه های عمو مو دیدی؟

بوگاتی :

آره!عجیب نبودن؟

پراید:

چرا؟همه شون خوب و مهربونو عاقل بار اومدن!

بوگاتی:

چطور عنه ات راضی شده همه شون بعد دیپلم کارکنن با این همه ثروت؟

پراید:

تا آینده شونوبسازن!عمه ام از خریدن دوتا تریلی با پولی که شوهرش از ژاپن فرستاده بود شروع کرده الان هفتاد تا تریلی دارن !

بوگاتی:

عمو کوماتسو با هاشون آشتی کرد ؟

پراید:

اره ننه خاور براشون نوشت که پولو دریافت کرده ..امضا کرد ...بابا شونم قبول کردن!

بوگاتی:

خیلی عالیه که همه ی "شرکت هجده چرخه ها"مال اوناست ...

پراید:

آره ولی میدونی چرا به ننه خاور 6 میلیارد تومن بخشیده؟

بوگاتی:

نه؟

پراید:

چون ننه خاوربه طور پنهانی از اولین ماهی ازدواجش براش پول می فرستاده میدونی چقدر؟

ماهی 650 هزار تومن!

بوگاتی:

نه!

پراید:

بعد یه مدت از ش کمک خواسته تاشرکت رو بخره میدونی چقدر بهش کمک کرده؟

بوگاتی:

نه!

500 میلیون تومن!چون ننه خاور از قدیم یه گاراژ تو زنجان داشته که هیچکی نمیدونسته!

اونوفروخته تا عمه ام و بچه هاش زنده بمونن 

بوگاتی:

پس باباتم از6 میلیارد پول میبره!...او لالا !


ده:

رهبرم ...

نظیر نداریم و همه ی دنیا می دانند ...

به بردباری الگو داریم زینب (س) و به عشق الگو داریم حسین(ع)...

یازده:

این پست رو تقدیم می کنم به همسرم ...و...

همه ی اونایی که همسراشونو دوس دارن ...

دیدم کسانی رو که با اعتیاد ساختن و بچه هاشونو به چنان مراحلی رسوندن که نگو ...

هرروز روز کسانی رو می بینم که دارن چرخ زندگی رو می چر خونن و عاشق همسرشونن...

دوسشون دارن ...عاشقشونن...وگلایه ندارن ...

هسرای شهدا و اصلا کسانی که دارن با معلول های جسمی و روحی زندگی می کنن ...

کسانی که با وجود فوت همسر به زندگی قبلی وفادارن...

وقسم نمی خورم ...ولی خدامیدونه چه زحمتی رو دوششونه ...

کسانی رو می بینم که به خاطر همسرشون یک عمر سکوت می کنن و میگن و می خندن و کسی خبردارنیست ...

وبچه هاشونو سالمترین و قویترین بچه ی دنیا بار می آرن ...

چی میشه گفت به همچین عشقایی ...

که عشقولی نیستن...عجیجم هم نیستن ...هیچی نیستن!

جزیه جمله تو دعاهای طرف مقابل :

خدا سایه ی همسرمو از سرمون کم نکن...


۱۳ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

می سوزی عزیزم؟/! گذشت اون دورون که زنها النگوهاشونو واسه مردا می فروختن!!!نه؟!!!

یک:

درس عبرت هم نشد این عشق ...تا ما برویم ...

سوی سمتی که دیگران ...درعاقبت رفتند ...

دو:

مرا کنار دست خود ...مرا کنار دست خود ...

فراموش کرده ای ...

واز ره خیلی دور ...خیلی دور ...

عشق تازه ات فردا می رسد ...

سه:

چقدر چشم داشتم به موی سیاهت ...

با چشم و هم چشمی رفته ای ...سپید کرده ای ....


چهار:

رونق بازار اگر"یوسف "نباشد پس چطور ؟

داستان "یک زلیخا"را فروشیم ...صدهزار؟...

پنج:

درد می پیچد و خودروها بی تفاوت ...

می گذرند از تصادف لحظه های پیش ما ...

تو مرده ای و من گیج ...

فریاد می زنم:

مگه دارید خواهشا ...

وهیچ وهیچ وهیچ 

شش:

مزار شش گوشه ات نگین سبز کربلاست ...

آخ از نبوسیدنت یا حسین(ع)...اگر قسمت نباشد و تو نخواهی ...


هفت:

چطور از دیوار گذشتی مگر تو روحی؟!!!

اه یادم نبود ...

تو قبل از جسم من هم عبور کردی و...

وارد قلبم شدی ...

هشت:

ترومپ جون!خسته ام دیگه حوصله ام ندارم ...

چقدر لذت می بری از اسلحه ...؟انگار مردن کار ملته!!!

نه:

عمو کوماتسو:

ننه خاور!لیلاند 6 میلیارد تومن بخشیده به شوما و بابا بیوک!

ننه خاور:

مدتها بود ...ندیده بودیمش ...چطور این همه پول داشت؟

عمو کوماتسو:

ببین ننه خاور من فقط میدونم لیلاند یه شرکت حمل ونقل تاسیس کرده بود همین!

ننه خاور:

چی؟یعنی چی که نمیدونم ...؟

عمو کوماتسو:

ما چندین سال بود باهم زندگی تمی کردیم!من رفته بود ژاپون ...اونم با سه تابچه زندگی می کرد ...

ننه خاور:

حالا با همین رو ام پیشم نشستی؟

عمو کو ماتسو:

شوما با چه رویی روبروی من نشستید؟به خاطر یه پیرن آبس کیمونو بیست و پنج ساله همدیگه رو ندیدین!

بابا پژو:

شرکتو فروخته:

عمو کوماتسو:

نه!اصل شرکت و سه تا بچه و خونه و زندگی و سود شرکت و همه چی سرجاشه!این 6میلیارد و داده به شما تا ...

ننه خاور:

تا چی؟فک کنم بچه ها یعنی نوه هان قبولت کنن ...

باباپژو:

مامان !

عموکوماتسو:

بله!

ننه خاور:

بیچاره بچه ام !چطور زندگی می کرده ؟اوهو اوهو ...

عمو کوماتسو:

عالی!اگه کنار شوما بود عین پژو پراید و مینی بوس می شد !

بابا بیوک:

ممنون!


ده:

رهبرم ...

سلام به عشقی که دردل ماست و از شماست ...

که بوی دیگر دوستی ...علی دوستی و حسین دو ستی ...می دهد (علیهما سلام)


یازده:

سن و سالت چقدر باید باشه تا بزرگسال تلقی شی؟

سازمان بهداشت جهانی طبقه بندی جدیدی درباره مراحل عمر انسان ارائه کرده:

در این طبقه بندی آمده:

17 سالگی پائین تراز سن قانونی ...

18تا 25 نوجوانی ...

25 تا 65 جوانی ...

66 تا 79 میانسالی ...

80 تا 90 بزرگسالی ...

100تا بالاتر پیری !

یک:

فکر می کنم این تقسیم بندی مال دوران انسان های نخستین بوده!که بالای درخت زندگی می کردن که صاعقه و سیل و زلزله و این ها خونه شونو رو سرشون خراب نمی کرده!

دو:

اگر 7 سالگی رو سن آغاز آموزش بدونیم و بعد 24 سال تا دکترا درس بخونیم در 31 سالگی حدود 50 سال عمر کردیم "بطور موازی"وبعد اگه سرکار بریم از بیست سالگی به بعد سن شغل مون به این سالها اضافه میشه یعنی حداقل در50 سالگی اندازه یه 75 ساله عمر کردیم!

سه:

آقاجان !کجا ی کار ید؟ما بیائیم درسن نوجوانی ازدواج کنیم؟

چهار:

تورو خدا بی خیال !من تازه بزرگسال شدم!90سالمه !برا م خونه نمی خرید "مامانی و بابایی"ازتون جدابشم!

پنج:

مطمئنم یعنی صددرصد مطمئنم یک جاسوس فضائی کثیف آمار جهانی بهداشت رو دس کاری کرده!

شش:

انشالله بعد100سال!"دراصطلاح مهم پارسی زبان ها نشون می ده ایرانی ها سال ها قبل خودشون به این آمار رسیده بودن!!!


۱۲ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۸ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

تهدید !یا چگونه فرصت های دیگران را از انها برای پیشبرد خودمان بدزدیم!!"ههههه"

یک:

درتنگنای آغوش تو مردم!

ای آه ...از تنگی قبر ...که آغوش تو نیست...

دو:

درخت افتاد و مرد!

وهزار پرنده بی خانه شدند ...

هیزم فروش !تبرش را فروخت و...

با پول بیمه !هزار خانه ی پرنده ساخت !

سه:

میان دریاچه های نمک ...می سوزم از بی ابی!

من آن ماهی دریاچه ی شیرین بودم !...

که در کام ماهی خوار داشتم می پریدم ...

افتادم!!!


چهار:

مرا دربیاور از توی قوطی شانست!

هزار تک تومنی ومن!یا چند میلیارد و یا هزار تومن!

پنج:

بس نبود که می خواستی با بولدزر خراب کنی؟

کلنگ هم نتوانستی بلند کنی!!!

شش:

مزار شش گوشه ات جای خاک پرستان نیست!

که صدهزار شهید هنگام زندگی دست تورا بوسیدند...

ببخشید نوشته بودم پاکشد

هفت:

التماسم نکن که بمانی و من نگه دارمت...

با این عشق جز سرای سالمندان جایی دگر نخوای رفت ...

هشت:

ترومپ جون!

چقدر گریه ها که پشت تو نیست...

ولی سعی ات رو میکنی که دنیار بخندانی ...

نه:

پراید:

سلام عمو کوماتسو!

من خیلی از دیدن شما خوشحالم!چقدر با وقارید!

عمو کوماتسو:

سلام جوج!برو یه پرتغال نعنا شو بیار ...

پراید:

چی؟آها قلیون...

عمو کوماتسو:

نه پ شاسی فضا پیما !

مامن بنز:

بفرمائید حیاط رو تخت آماده اس!

عمو کوماتسو:

باجی!من با پژو که میرم حیاط شوما نیا!همین جا بگم 6 میلیارد تومن پول از لیلاند پیش من مونده ...

اومدم ننه باباشو از دس تو خلاص کنم!

ننه خاور:

بده بیاد!

کوماتسو:

بفرمائید!6000تومن !باهاش یه پنت هاووس دیگه تو زعفرانیه بخر !

پژو می آی!

باباپژو:

اومدم!کسی مزاحم نشه!

ده:

رهبرم ...

سیاه نشدیم و نمی شویم و نتوانند ...

بخت اگر از جانب خدا سپید باشد ...دیگران چه کاره اند؟

یازده:

زیاده گویی نمی کنم!

ولی با اجازه از سرکارخانم ویار تکلم برا پیام های خصوصی شون ...اینجا می ارمشون ...

ما دیگه باید پز بدیم که دوسامون مخفی ان . خاص و یواش می ان ...

چون بعضیا می گن تهدید شدم می گم!

طرح تشویقی دارم برااونایی که با عشق به مارسیدن رو معرفی کنم!



۴:۰۰ ویار تکلمشکوه تو...وقتی بود که روی صندلی نشسته بودی... احسنت۱۹:۲۹ ویار تکلمیاد این شعر افتادم: بد نگوییم به معتاب اگر تب داریم
ممنون از خیلیاتون ...دس همه درد نکنه...که بیاد ماهستید...دم همتون گرممممممممممممممممممممممممم"این پائینه رو من نوشتم!

۱۱ آذر ۹۶ ، ۱۱:۰۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

افا!داداشام کجان؟الون میگم چنون بزنن ات که بعدا جایزه شو از اونا بگیرن..."دختر شایسته "!

یک:
درخواب بد...بازهم هزار امید به خیر هست ...
ما زنیم!و تعبیر کنندگان می گویند:خواب زن ...چپ است!!!
دو:
کناردریا دویدن روی ماسه ها ...شفاست ...
نمی بینی که دریا عجوزه است ...وجوان می بینیم!
سه:
خیال بدنکن ای دوست ...من هنوز "لیلایم"!
بد نکردم با جنون تو ...تو اما در جوانی ...مراکشتی!

چهار:
مثل بهروز وثوقی ...با چاقوی زنجان ...میان فیلم کیمیایی!
صدتا دختر پاره کردن نامه هایت!"از ترس"ابرو نذاشتی!!!
پنج:
می رقصیدم و نمی ترسیدم و شادبودم!
اندوه بار مرا می خواستی و گفتی:شادی هارا "ترک "کن!
شش:
مزار شش گوشه ات را بوسه های من کم است ...
باز می آیم به نیت "ده هزار بوسه" که برپایت زنم!

هفت:
توی باغ مرا بوسیدی و هیچ کلاغی آن جا نبود ...
از شانس یک گنجشک روی شاخه نسشته بود ...گفتی:
از ین پس همه می فهمند که من عاشق توام !
چون دل گنجشک ها ...کوچک است ...
هشت:
ترومپ جون!امروز ناهار دعوتیم و جات خالی!
می ریم یه جای عالی!کباب !حیف که گفتی دندونش نیست!
نه:
مامان بنز:
صد دفه گفتم برو این عمه لیلاند تو ببین !میفته میمیره ناراحت میشی!حالا شوهر کوماتسوش بدبود!خودشو بچه هاش چی؟
پراید:
مامان!من اصلا نمی دونستم دوتاعمه دارم چه برسه به اینکه بدونم کدوم به کدومه!
باباپژو:
یه بار تو نوزادی تو لیلاند اومد اینجا شوهرش کارخونه داربود یه پیرهن آبی پوشیده بود مثل کیمونو از ژاپن خریده بود ...
مامانتم چاق!گفت دیگه با لیلاند حرف نمیزنه تا بمیره!
مامان بنز:
دلیلش یه چیز دیگه بود...
پراید:
مثلا چی؟
مامان بنز:
عموم عاشقش بود لیلاندم رفت با کوماتسو ی ژاپنی ازدواج کرد !
بابا پزو:
بگو عموتم "ژیان "معتاد بود!
ننه خاور:
می خاین تن بچه مو تو قبرم بلرزونین ؟پاشین کوماتسو داره می آد واسه خاطر وصیت نومه!
بابا پژو:
پراید مودب باش!

ده:
رهبرم ...
من از آن درد که درتن باشد نمی ترسم!
آه از آن درد روح ...
ولی تا علی هست ...با عشق درمان می شویم ...

یازده:
کی گفته زمین گرده؟ما بدبخت بیچاره ها.
نمی دونم چطور وامیستیم ...که زمین برامون گرده!
خوش بختا ..خوش شانسا ...پولدارا...همه شون یه جوری وامیستن انگار زمین مربعه ...مستطیله ..نمی دونم مثلثه ...هرچی هست گرد نیست!
من اصلا این فرضیه ی کروی بودن زمین رو قبول ندارم !
همون قدیمیه رو قبول دارم که یه گاو !اونم خیلی گنده ...زمین رو گرفته بین شاخش !از قضا کشورمام وسط وسط دوتا شاخشه !هروقت گاوه تکون می خوره دیگه ...بقیه شو خودتون می دونین!
اگر من در زمان گالیله جزو گروه سرود تفتیش عقایدم بودم !کاری می کردم که بسوزوننش!
کدوم سیاره؟کدوم ماه ؟کدوم خورشید؟اصلا فضا یعنی چی؟اه!!!
مردیم رواین زمین!یکی رسیدگی کنه!!!
دوازده:
به عشق مهدی(ع)گم شدم و خلاصم نیست...
درجاده ی انتظار بین میلیون ها نفر...
سیزده:
دوشس ما رفته تموم فیلمای جشنواره قبل  رو دیده بعد می گه:
بهترین فیلم یعنی خفه گی!!!می گم عزیزم چرا؟
میگه اون لحظه که الناز شاکردوست خفه شد بهترین سکانس فیلم هایی بود که دیدم!!!
قدرت خدا کلاسم درحد دیدن خالتوره اونوندیدم!
عزیزان من نکشید همو!بچه هامون لذت ببرن!

گفتم بعد چن سال جهت تشکرم شده ...از سایت ایران کارتون تصویر بذارم "خداقوت"

۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۰:۱۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

زیرسقف خیال و خلوت وخشت ...با تو گویی خدا مرا ارام ...می بردروی دوش خود به بهشت!


یک:
می ریزم درون خویش ...اشک هایم را ...
خداکند که ندانی درد مردن من ...در اینده!
دو:
چطور بین تو وخودم تفاوت قائلم؟:
تو جان منی و جان من برای خودم بی ارزش...
سه:
میان دوآتش ابراهیمم!:
دوچشم سیاه !که بهم می خورند ...گلستان است!

چهار:
به حرف آمده ای که من دوستت دارم :
آه !آری که عشق من زبانزد توست...
پنج:
نوراز قتل تو خرسند شد...شب تیره و تار...
که جایی برود که مردمش ...منتظر صبح گه اند ...
شش:
مزار شش گوشه ات کجاست که من کور پیدا بکنم؟
درسیاهی دل من ...نورشما راهبراست ...


هفت:
از دیواره ها و شهر ها چه بگویم؟
از کافه ها و رستوران ها و پارک ها...
درددلم باتوست زندگی ...
که قدر شیر تازه و عسل را ندانستیم!!!
هشت:
ترومپ جون !کلا میون شهر عکست چاپ نیس!
یک کم صبرکن!می چسبو نیمت به دیفال!!!
نه:
مامان بنز:
پژو !منو ببر بیمارستان !
باباپژو:
بازم سکته کردی؟
مامان بنز:
عزیزم!بازم شوخیت گرفت؟اصلا کلا تو اهل شوخی هستی!یادته با جون مردمم...
باباپژو:
حوصله ندارم !پاشو بریم!
مامان بنز:
خواهرت مرده!
باباپژو:
چی ؟الان ؟اونم اینجوری؟
مامان بنز:
خو!پ جوری؟
باباپژو:
یعنی نمرده؟بگو نمرده؟!!!
مامان بنز:
پژو مرده!چهل میلیون می خان ترخیص اش کنن...
بابا پزو:
بی خیال عزیزم!ازبابا بیوک می گیریم...کلا بادی و بدنو قلبش رو عوض می کنیم میشه عروس ..
مگه ما خودرو نیستیم؟
ننه خاور:
اوهو اوهولیلاند !چی بگم از اون چشای قشنگت!لیلاند لیلاند!!!

ده:
رهبرم ...
نگاهی که به بلندای سکوت تاریخ است ...
هزار ناگفته دارد ...و...ما می دانیم...

یازده:
:تخت ...میز چوبی ...درو پنجره ...اهن خونه ...هرچی باشه می خریم!
:
لطفا بیائید !من دوتا دراور دارم می خام بفروشم!
:
خواهرم برو شیپور!
:
شوهرمو صدا می کنم !ای بیشعور فش می دی؟
:
نه خانم!شیپور یه سایته!من الان این دوتارو کلا می خرم ده تومن!
:
چی؟پارسال خریدم 500 هزار تومن !الان دارم می فروشم چون با خواهرشوهرم جدیدش رو خریدیم!آخرش چند؟
:
بیا 50 هزار تومن بگیر خیر ببینیم!
:
عب نداره!خیرشو ببینی ...بیا از طبقه ی دهم !بیار پائین آسانسورخرابه!
:
خانم نه!
:
چرا !مردی معامله کردی!
:
اصلا شمااز کجا حرف می زنی ؟
:
از طبقه ی دهم ساختمون روبرو!
:
وای دده!


۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی