بی شمس

ادبی

۲۴ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

به دیدارم بیا هرشب ...دراین تنهایی تنها و تاریک ...خدا مانند!..........................دلم تنگ است !

یک:

چاقوی ضامن دار رفت باز میان قلب من ...

ضامن شدی رضا(ع)رضا(ع)...من بازگشتم از دو مرگ !!!

"برای امیر"

دو:

باز گردم به عقب باز تورا می بینم!

 دسته گلی آمده ای سوی من و می خندی....

سه:

فرصت داشتی...برای رفتن ...

چمدان هایت را انداختی...داخل سطل زباله ی ایستگاه ...

وبعد ...

بایک پیرهن آستین تدای...درابتدای پائیز...

خیابان های یک شهر بزرگ را ...

برای رفتن و رفتن و رفتن تا بی انتها ...

انتخاب کردی ...


چهار:

 بوی تو رامی توان فروخت ...

به اندیشه ای مثل من ...

تا تمام فکرهایم...

رنگی شود ...

پنج:

بین رقیب های من کم اهمیت ترین ...تورا برد!!!

کجا؟ 

به یک روز برفی که توفرورفته بودی...توی یقه ی پالتویت ...

وداشتی ریزه نان خوردن ...گنجشک های پارک را زل می زدی ...

و آرام ...گریه می کردی!!!

شش:

مزار شش گوشه ات و پاهای خسته ام ...

من زائر ایرانیم که سوی تو دویده ام ...یا حسین(ع)...


هفت:

ببر خواب مرا ...خواب مرا آزاد کن ...

من که دربیداری بیدارهایم ...باز در خواب توام !!!

هشت:

ترامپ...یکروز می رقصی و یکروز در سفری!

ای وای!بوش و کلینتون و اوباما ...که در جنگ به سر می بردند!!!

نه:

پراید: چرا به ما نگفتید که مامان بنز سکته کرده؟

بابا پژو:

با لطفی که شما دارید چه فرقی داشت؟

تیبا:

هیوندای میگه بر گردشاید ما بر گردیم...

پراید:ر 

زنون موندش کانادا !منوکه می شناسی معتاد جاده چالوسم!حالاکه دارم خونه ی بوگاتی زندگی می  کنم ویه پسرم دارم !دیگه می خوام مردونه زندگی کنم!

بابا پژو:

اگه بوگاتی نبود!!!

....................................................................

به سختی دارم می نویسم ...بابت عکسا ببخشید...


ده:

رهبرم ...

کنار دست امام زمان(ع)...چه روزگارانی ...

گذشت ...اما راست قامتیم ...کمر نمی شکند!!!

یازده:

گناه ندارم ...مهدی جان(ع)که نمی ...خواهیم !

بیا و ببینم ...که من چقدر خواهانم!


۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۲:۵۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

جدول پیکاسو ...یا هنر مندی پیکاسو !!!

یک:

برگزیده ای مرا و چاره نیست جز اطاعت تو ...

سرمایه ما ...سری ست که زیر تیغ تو ...خوش است ...

دو:

گردنم نازکتر از موی است ...آزادش کن از بند نسیم ....

آن سیه چاله که افتاده ست در پای نسیم ...

سه-

خیال کن مرا نداری و این دست را بباز ...

چون مثل همیشه بلد نیستی با من تقلبات !!!


چهار:

روی بوم نقاشی یک تصویر از درخت هلو بود ...

سیاهش کردی ویک قلب قرمز کشیدی ...

تا ما بفهمیم منظور تو چیست...

درخت هلو گم شد ...

پنج:

درنگاهت خسته ام ...مثل تمام مردها ...

اما زنی هستم ...که با حداقل ها راضیم ...

شش:

مزار شش گوشه ات برای من جای بهشت بود ...

گفتم دربهشت بمیرم و از دنیا بروم ...


هفت:

رضایت نمی دهی که به دنبال کار خویش روم ...

عشق را نشان می دهی که :کار تو عشق باید وبس!

هشت:

ترامپ!غصه نمی خوریم و خدای را شکر می کنیم ...

هیچ کم نداریم!اصلا به سمت ما نیا!

نه:

ننه خاور:

چطور به بچه ها بگیم که مادر تون سکته کرده و دیگه مثل سابق نیست؟

بابا بیوک:

ولشون کن!...الان تو خونه ی بوگاتی نشستن و دارن لازانیا شونومی خورن ....

باباپژو:

بدبختی یه دفه سرمون اومد ...آ65 بگو دختر تو چی کم داشتی؟

ننه خاور:

البته که عقل!اون بوگاتی رو ببین ...اومد بین ما آدم شد!!!

بابا پژو:

بله همین مسئله ی آدمیت!!!


ده:

رهبرم ...

گاهی فدای جان برای کشورمان کافی نیست ...

بعضی چنان می روند ...که انگار اصلا نبوده اند ...


یازده:اون دوتا شهید خودشون منو انتخاب کردن ...دیگه بحث نکردم ...سرمو که بر گردوندم نشون از نشونه های خدا دیدم که تنم لرزید ...

وامی سم!مثل همیشه!مثل همیشه همیشه ویه یاعلی می گم .

دوازده:

ممنون از دعاها تون ...یکی جاش پیش خدا ویژه بوده ...قدرخودتونو بدونید ...

"خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کرده اند و کسانی که نیکو کارند"...


ا

۰۳ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

نفس ات حقه!

یک:

می زنی بر رگ من تیغ ولی خونی نیست!...

رفته اند قبل تو در منزل قلبم پی کار !!!

دو:

مگرم یاد تو "مبناش نوشتار "نبود!!!؟

من پی یادتو ده سال نوشتم "یاهو"

سه:

رفتی بین ملافه ها و مثل روح برگشتی ...

ترسیدم از روی پشت بام بیفتی !!!

ولی خودم افتادم ...

نزدیک موزائیک ها ...پر کشیدم روی درخت ...

پارسال مرده بودم یا پیار سال ؟...


چهار:

مسئلت پول بود و من میلیارد داشتم ...

اما حیف!عقلم داشتم که تو نداشتی !!!

پنج:

چکارم دارید که می پرسید روحیت کجاست؟

جای من کسی مرد؟وقتی داشتم می مردم؟

شش:

مزار شش گوشه ات به عشق در گلویم ماند ...

به بغض و گریه و حال خراب برگشتم...


هفت:

تو می پیچیدی درگلویم و صدا می شدی ...

و می شنیدم ...جدید ترین طنزهارا!

یک روز برای من تعریف کردی ..

که بلد نبودی مرا ببوسی ...

.مادرت خانه نبود!تا ازاو سئوال کنی !!!!...

هشت:

ترامپ رفتیم از کنار نقشه ی یواس تو کنار!

اکنون کسی راضی نیست ...جزو ستاره باشد!!!

نه:

پراید:

مامان خواهش می کنم درو باز کن !من و تیبا و این بچه داریم تو سرما می لرزیم ...اقلا یه چایی به ما بده!

مامان بنز:

برگردید کانادا!

پراید:

با کدوم پول؟من وتیبا و بچه اش اومدیم ایران!تو درم رومون باز نمی کنی؟

مامان بنزک

غلط کردید!

بوگاتی از پشت در:

پاشید بیائید خونه ی من ...می آئید ؟

پراید:

من صد سال خونه ی زن سیاه سوخته ی خود بزرگ بینی مثل تو نمی آم!تیبا:

پراید بریم !بچه ی من هلاک شد!

پراید:

ببین می آئیم ولی حالا فک نکن تو بردی!

بوگاتی:

بیا !من تو رو می شناسم!

مامان بنز:

برو خداتو شک کن پراید کهیکی رو تو زندگیت داری ..همین طور شما تیبا خانم !


ده:

ناگفته های شمارا می توان خواند از دوچشم شما ...

کار عاشقان ولایت همین است ...


یازده:

درسرم صحبت عشق تو ...هنوز است ...

اگرم قلب تو و قلب من ...انکار کنند ...عشق دوتایی!!!

دوازده:

می روم تا که مسلمانی خودرا ببینم به دوچشم !!!

من شهادت گفتم:تا دوچشمم به طلا گنبد زیبای تو افتاد:رضا(ع)...

سیزده:

ای اونایی که بازحمت نی آئید قربون قدمتون ...وغیره باز همین طور ...

نمی خرم آمار تازحمت همین دوتائیتون هدرنره!!!فدا!!!


۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۲ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

چرخ زدم چه ناگاه ...نورشدم چه اسان...روح من از مدینه ست ...خاک من از خراسان...

چقدر تا جوانی من راه مانده از برعکس !

که بیایم تو پسندی و عشق من باشی...

دو:

شاید له ات کنم ...شاید بشکنم!

تا درمیان جمع بفهمی که از "هیج"بالا نمی روی !!!

سه:

بنیان عشق ما ...روی شعر می لغزید ...

از وقتی ننو شتم!پای دلم شکست!


چهار:

چرا مرد عشق تو نباشم ؟

که درزنی ...

موی سبیل خود نمی توان به پیمان کشید و رفت!!!

پنج:

می گفتند تولستوی و عده ای تابع مکتب رنج اند ...

شخصیت ها درونشان رنج می کشند و انقدر حال می کنند تا بمیرند !

من نویسندگان قرن 19 و 20 را می خواندم و درزمان ما این مد بود ...تا اینکه چارلز دیکنز را آوردند تلویزیون !!!

از کجا می دانستیم ...شاید یک سوهان کوچک زنگ خورده می توانست زندگی یک زندانی را نجات داده و او اموالش را به نام ما کند؟

"نمی بینید ما چقدر تاثیر گرفتیم ...بعد ازدهه ی هفتاد شمسی دنبال قاضی شدن و وکالت و پزشکی بودیم واینها هیچ ربطی به ادبیاتی که می خواندیم ومی دیدیم ...نداشت!!!

شش:

مزار شش گوشه ات را برده ام تاقلب اروپا...

ان جا که اعتقادش بازگشت به هزار نفر دیگر...


هفت:

بالغ شد قلبم و رگهای من گرفت ...

از بس قند تو ...توی شریان های دست داشت...

هشت:

ترامپ چقدر می زنی و می رقصی عربی...

عاقبت گود کمر می گیری ...مراقب باش!!!

نه:

پراید:

مامان بنز !من از زنون طلاق بگیرم ...بعد خودم بیام ایران تو ناراحت میشی؟

مامان بنز:

بله!چرا ناراحت نشم!تو خونه یمن دیگه جا نداری!

پراید:

می رم بابو گاتی آشتی کنم!!!

مامان بنز:

واسه چی؟

پراید:

آخه..تیبا م داره با هیوندای بهم می زنه!

مامان بنز:

چی؟از اینجا رفتی اونجا زندگی اونارم خراب کردی؟

پراید:

به ماچه!خودشون مشکلات دارن!

مامان بنز:

وای وای وای ....

ننه خاور:

کول باشیما!کیشی بیر باخ گور نه اولوپ؟

بابا بیوک:

بیا دستشو بگیریم ...این بار دیگه بنزی سکته کرد!!!


ده:

رهبرم ...

اگر از شما بنویسیم ...کم است خدا می داند ...

که غم های ما به ولایت شما کم شد ...

اگر خوب بدانیم ...


یازده:

باید لاغر شد جدی می گم!

توی چاقی ...حق نداری کم خون بای ...حق نداری لاجون باشی ...حق نداری مریض شی...حق نداری خوشحال باشی...تمام ارزش هاو توانائی هات می ره زیر سئوال ...حق نداری غذای بیرون بخوری ...حق نداری خوشگل باشی ...خق نداری از دهان نفس بکشی ...حق نداری استخدام شی...حق نداری در مورد مرض ات خرف بزنی ...حق نداری ازدواج مناسب داشته باشی...حق نداری وسط هال بخوابی ...حق نداری یه دل سیربخوابی ...حق نداری با بچه ها تا سر کوجه بری ...حق نداری گریه و زاری کنی "چون قوی هستی"

حق نداری در مورد ناهار شام اظهارنطر کنی ...

درکل در جامعه چاقی رو با قوی بودن اشتباه می گیرن ...

در انتها فقط یه حس داری"جوون موندی و مهربون هستی "

چون در این مورد آخر با خرس مقایسه می شی!!!

..............................................................

هفته نیروی انتظامی رو به این جامعه ی بزرگ تبریک می گم ...پدر مرحوم منم از نیروهای شریف انتظامی بودن ...

امیدوارم همیشه انرژی مثبت داشته باشن و زندگی خوبی داشته باشن 

....................................................................................

به خصوص پلیس فتا...

.............................................................................

شعر تیتر از علیرضا قزوه


۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰ ۱ نظر
سیده لیلا مددی