یک:

دیوانه ام و... خانه ای نیست مرا...

هرچند دربه در به دنبال توام!

دو:

هی به دوز چشم به ستاره...

چند لایه مثل اوزون...

اختلاف ها داریم !

سه:

شراب گوشه ی چشم تو... مزه ی تلخ داشت ...

یکبارهم شده بخند... تابنوشم شیرینی ...

چهار:

نمی دانستم انقدرتورا دوست دارم...

انقدر ایستادی کهفهمیدم عشقی بالاتر ازتو نیست ...

پنج:

نامه ای به جناب آقای شجریان :

کودک بودیم و باصدای شما بزرگ شدیم...

چه می دانستیم ..حنجره و سینه ی فراخ یعنی چه؟

اکنون می دانیم که یک عمر ... کسی صدایش را برای ما نگه داشته ...

وروی صحنه باهزارغم...خندیده.

نمی توانم شمارابوسید.ولی می توانم به عنوان یک مخاطب...یک انسان که شنوایی دارد...

ازشما تشکرکنم وبگویم ...

آنچه ماندنی ست ..صداست...

خوش به حالتان... سیده لیلا مددی