یاعلی(ع) ...

شاید روزی برسد که زبانم را دردهانم بتراشند ، که بر مذاق ستمکاران، سخن حق خوش نیاید...آن روز حتی من لایق آن نخواهم بود که میثم تمار توباشم ، مالک اشتر یا هر کسی که کنار تو عشق و معرفت آموخته باشد باز ازیاران دور تو ابوذر هم نخواهم بود ... لیک در گمنام ترین شب زندگی که نه بالی و نه زبانی برای گفتن باشد، تو را خواهم دید آنگونه که رسم چشمان خودمم است..‌.

که برزبان آوردن و نوشتن ، تجسم دیداری ست که دیگران نتوانند ..‌.

برای تو لایق نبودم تا دردیدار مجدد ، بگویمت که چه شد ، اما دردیداری تازه تر بارسم دل خودم میگویمت، که اگر زنده ام درانتظارم ، که چون غروب بارانی امشب ، مهدی موعود از راه برسد و آنگاه شمشیر حق تو بینایی ، شنوایی و زبان هرچه حق است باشد ...

سیده لیلا مددی