یک:

اندوه رفته ای و آنقدر رفته ای ...

که دیگر وطن تو ...

از شناسنامه ی تو ...

پیدا نیست!...

دو:

مرز را ... بین دو چشم تو انخاب می کنم ...

جائی که بوسه ها ... دوست دارند ...آزاد بگردند!

سه:

وقتی فدای تو می شوم ... به نامه ها چه مربوط؟!

ربط می دهی که قبل ترها ... نوشته ام؟!!!!

چهار:

فرشته ها ...

چه حکمت است که شمارا می بینم؟!

یا خدا اشتباهی شمارا فرستاده زمین ...

یا گریم جدید کودکان کارید؟!...

یا خدا می خواهد مرا امتحان کند؟!

مرده ام؟!

...

یا هیچ کدام ...

دنیا صحنه ی تئاتر شده؟!

پنج:

از پیاله ی چشم تو نوشیدن اشک ...

کار من بود ...

شغلی که هزینه هاش ...

جوانی ست!...

شش:

مزار شش گوشه ات را فدای یا حسین(ع)...

باور نمی کنند کسانی که به عشق تو نمی رسند ...

هفت:

سوخته ام ای یار .

از گام برداشتن ات روی زمین که آتش وجود تو فقط در جان من کار ساز است ... می گویم خدایا کاش دیگران نیز به درد من گرفتار شوند که البت چونان تو خدای می داند ... چند روی زمین باشند ...

...

نشسته ای میان جمع که خنده هات غلیان احساس من است ...به لب های دیگران ...چشم می دوزم که چه احساسی آیا بین جمع نباشد ...کسی چون من!(؟)!

پزشک می گوید اخلالات خلقی دارم!عاطفی!گرفتار اینم که ساعت ها یی که تو را نمی بینم دیگر چه کسانی مثل من اند؟!!!

شب ها درخواب کسانی را می بینم که دارند تورا از من می گیرند و تو بی توجه به احساسات من!می روی!

...

داروهای مرا باور نمی کنی!احساسات مرا باور نمی کنی !دیگر ساکت شده ام و کاررا سپرده ام به کلمات!به برگه های سررسیدها و دفترچه های زیبای یاد داشت!ولی به هیچ کدام اعتقاد نداری!

سئوال مهم ات از من این است : راستی برای من چه کرده ای؟!

...

لیست می کنم:

صبحانه ...نهار شام ...بوس ...

اتو دیگر نمی خواهی خیلی دقیق !می خواهی بدهی بیرون!بعد هم سکوت سکوت سکوت!

نوشتن من نوشتن ...نوشتن!جاروبرقی!وایتکس!شستن دقیق ظرفها با دست!مخصوصا برق انداختن لیوان چائی ات که هرگز به چشم ات نمی اید! و باز هم نوشتن نوشتن و نوشتن!

نزدیکانم باور شان نمی شود فکر می کنند که نوشته های من که به چاپ رسیده کار توست!احساس توست!و پزشک فقط یک دارو تجویز کرده که باید تا آخرین نفسم بخورم!

باید دعا کنم که دیگران هم در آتش عشق تو بسوزند ...نه!اینجا دیگر زرنگم!

غلط کرده اند!

بدانید که من سوخته ی کاملم!

ولی نه انشاالله بگذار درد مرا دیگران هم بکشند!بشوم آن جهنم رفته که دیگران را پای آتش می کشاند ... بیائید!!!

...

ای نازنین!

سوختن افتخار ندارد!و این نوع سوختن درمان ندارد!امروزه روز بین جمعیت نسوان خندیدن هم دارد ( می دانم که می خندند) اینکه برای تو می سوزم ...جایزه هم ندارد ...تو هم که ...

فقط بدان فقط باید زن باشی تا بدانی بعضی سوختن ها یعنی چه!تا مردی نمی فهمی !و نفهمی برای مردان عیب نیست!!!!....

لیلی !



هشت:

ترومپ!

ایران شهر!شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد ...

سرتا سرش آتش است ...مواظب دستات باش!


نه:

عمه لیلاند:

چه عجبا شده بنزی جون یادی از ما کردی ....راه گم کردی؟...وای پراید چقدر عوض شدی عمه ...ریش پرفسوری چقد بهت می آد!

مامان بنز:

آره دیگه!انقد پژو دلش برات تنگ شده بود که نگو!گفتیم همه باهم بیائیم ...

عمه لیلاند:

فقط پژو!؟تو و پراید و بچه ها چی؟

بابا پژو:

همه!خواهر برات یه انگشتر گرفتم بکن دستت ببین اندازته!

مامان بنز با حیرت:

چی؟!انگشتر؟(سریع خودش را جمع می کند)خوب می گفتی با هم می رفتیم لااقل النگو می خریدی !

عمع لیلاند:

وا!چرازحمت کشیدی پژو؟!سالی یه دفه می آئی خونه خواهرت خجالتم دادی!

پراید هول:

عمع همین ام مامانم نمی دونست!(سریع ماجرا را جمع می کند)البته منظورم این که بابام می خواست شمارو سورپرایز کنه!

عمه لیلاند:

ممنون!بنزی جون!پژوی عزیز!

ننه خاور :

مادر کوفته پختی؟ سه ماهه کوفته نخوردم!

ده:

رهبرم ...

ایمان داریم به عشق خود که وفا داریم ...

از ما ندیده است وفادارتر جهان ...



یازده:

آقا جان!اماررات داره یه شمال ساخته متری سیصد تومن!بلیط هواپیماشم داره می کنه ده تومن!کنسرتا مجانی!یه هایپر لوپم دارن می ذارن وسط اونجا ...مجانی بری اون ور کره زمین شهر خیت هورن چه می دونم لیتهورنه چیه که می گن بهشت زمینه!هلند اونورا!اونجا جوج بزنی سه تومن!بعد میتونی نفری پنجاه کیلو زباله ام بدون کیسه بریزی وسط خیابون!تازه شم مالیات و عوازض نوچ!قلیون اعلای خوانسار بهترش ده تومن!با اقامت دائم ....چرا نمیری؟ تازه یادم افتاد میتونی یه چمدون بار مجانی بیاری تهران ...قاچاق هرچی !باور نمی کنی چرا؟ حالا ماهی بیائیم راستشو بگیم!این دست که نمک نداره!


دوازده:

وای!با بچه های فضا رفتیم رستوران!جوجه خوردیم حالمون بدشد مارو بردن بیمارستان فضائی ...چه امکاناتی!خدا انشالله نصیب هرکی آرزو داره بکنه!تخت کنترلی!تلویزیون کنترلی!پرستار دکترای کنترلی!همه اش مجانی!تازه بیمه اشم با بیمه زمین فرق داره!کنترلی!کامپیوتری!اصلا آخرش ماچمونم کردن!انشالله فضا قسمت همه بشه !!!


سیزده:

با احترام به روزهای گذشته که یاد نکردم ... وفات بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله و هم چنین عید بزرگ مسلمین جهان عید فطر ...



با تشکر از سایت محترم گالری سیب