یک:

بیرون کردن من از جهان به سادگی ممکن نیست ...

مگر آن که قبل آن ... برای حیات رقیب ...آفریده باشی!

دو:

کلی مرگ توی دستات بود و من نبودم!

از حسادت مردم!

تا بدانی بین " دستات" یعنی چه؟

سه:

پیر ...مردم!

وقتی که عشقم نمی رسید!

بین عشق ها ...عشق من ... کال بود!

چهار:

اگر ماه را نمی نوشیدم!ماه عاقبت نداشت!

بین چاه های فاضلاب و من ... کدام بهتر بود؟!

پنج:

مرگ من از اشک تو ...به بعد اتفاق می افتاد ...!

یک عمر سعی کردم تورا بخندانم ... لیلی !

شش:

مزار شش گوشه ات ات را کسی ندانست جز من!

طواف کردم و هفت بار بوسیدم و گفتم : کعبه!



هفت:

روی کاغذ ابرو باد نوشته بودی : لیلی!و هرچه شعر بود و نبود از بهر بودم از بس که نوشته بودی : لیلی !

راست و چپ سریع که نگاهت می کردم آن چشم های مشکی که پر از مواد مذاب بود را می چرخاندی که توی دلم بریزم که: لیلی!

که پشت هم هدیه از دنیای خارج که وای از عشق که: لیلی!

توی دست هایت همیشه دنیا دنیا بود برایم که : لیلی!که لیلی بیاید !که کی لیلی بیاید؟!که می رفتم کجاست؟ لیلی!

تا شد همین پریروز میان اوضاع اقتصادی و ماه فروردین و پایانش پرسیدم صد تومن داری؟ گفت: لیلی !احمقم؟!یا احمقی؟!

که دانستم لیلی لیلی لیلی !گذشت!مانی مانی مانی!حالاست!

بگذریم نگو که بود!...دارم میان بحث عشقی خودمان بحث باز می کنم!

...

تو هم عزیز من!درعشق ودرمانی همیشه نرخ بالا حساب کن تا ته جیبت خالی نماند!نباشد که نامت لیلی باشد و لقبت بابا طاهر عریان!

این را می گویم که بین حقوق بگیرها ؛آخر فروردین مهم است نه آخر پاییز فصل عاشقی!

" از طرف یک لیلی"!


هشت:

ترومپ!

کاشتیم و کاشتید و کاشتند ...

عاقبت برداشتید و برنداشتیم!

نه:

مامان بنز:

آبروی منو بردی پراید!وسط مهمونی زنونه !داد داد که یاالله شلوار منو دربیار!یه بار اومدیم شلوار پاچه گشاد پسرمونو بپوشیم بین دوستامون ...آبرومون رفت!

ننه خاور:

این همه دامن!رفتی شلوار پراید بدبخت رو پوشیدی!حالا از اسنپم مشتری گرفته!

بوگاتی:

آره مامان جون!شلوار که مهم نیست!خودتون همیشه نصیحت می کنید نذارید شلوارش دوتا شه!

مامان بنز:

زهرمار!بی تربیت!ببین پراید دارم می بینم یه گوشه نشستی داری می خندی!

پراید:

مامان جون!من رفتم اومدم توهنوز حرص می خوری؟ فقط بخاطر اینکه مامان لیلا حاتمی گفته خوش تیپ شدی!!!؟

مامان بنز:

می کشمت!تولید داخلی!


ده:

رهبرم ...

عشق میان ما مثل سیل بود ...

هرچه سیاهی و بد دلی که کاشته بودند ...برد...


یازده:

جنگ هم همین بود که یکهو می دیدیم دیگر هیچی باقی نمانده ...

رزمندگان هم همین طور بودند که با خواندن نوای کاروان جلو می رفتند و حالا هم همین طور است ... اگر توفیق نداریم از کم سعادتی ست برما ببخشائید ...خوشا به سعادت هموطنانی که با تمام وجود و تمام قد درخدمت هموطنان دیگرند ...

" یا علی"

دوازده:

آمده است ماه ولی عصر(ع) ماه ولی عصر(ع) ...

می درخشد ...

چنان بین ما مردم ایران که نگو ...