یک:
سربه بیابان زده ام ...که دیگر بیابان نیست!...
صدها مثل من ...آواره ی امثال تو دارد ...گریخته!...
دو:
اگر بخندی به حال من ...
دلم می لرزد و باز عاشقم...
" دلقک ندیده ای؟!!!"
سه:
بت می پرستم و به بت پرستی امثال من ...شک نکن!
روزی چند بت خراب می کنیم و...درنهایت ...درجستجوی خدائیم!


چهار:
روی شانه های من نشست قاصدک ...
تا به دست بیاورم ...
رفت...
مثل تمام شانس های زندگیم ...فرار کرد!
پنج:
درنگاه تو ابروی من پراست ...
پراست ابروی من. ...
نشانی این است که ...از تو خالیم!...
شش:
مزار شش گوشه ات بوی وطن ام می دهد ...
از بس که شهیدان نینم ...به زیارت ات آمده اند ...


هفت:
از حرف های چشم هایشان پرم ...از آن دردل های آن چنانی ...از نادیده گرفتن ها ...از دیده نشده ها ...
دیروز داشتم می شمردم که کلاس تمام شود ...دو دقیقه مانده بود ...چشم آبی و سخت کوش را صدا زدم " اینها اسم هایی ست که برای خودم دارم" بعد گفتم بچه ها برایشان جیغ و هورا بکشید ...کشیدند ولی چشم های " اول و مهربان " پرشد گفتم عجب غلطی کردم !وبعد گفتم نه برای خودتان هم جیغ و هورا بکشید ...زنگ که خورد گفتم بگذار امتحان کنم !دوسه تایشان را بغل کردم و یک هو دیدم همه اشان آمدند تا مرا بغل کنند ...ده دقیقه طول کشید تا برسم طبقه ی اول ...حالا بگذریم که روزهای دوشنبه چطور است!سه تا دو طبقه می روم و سه تا سه طبقه با پله های قدیمی که دور از جانتان زنگ اخر دیگر به بیهوشی می افتم ...
داشتم می گفتم دیر رسیدم پائین ...زنگ زدم به آژانس!و نشستم تا بیاید ....
ساعت 7 منزل بودم یعنی یک ساعت بعد ...عشق داخل خانه مو مشکی ست و قیافه اش با تمام آن هایی که می شناسم متفاوت است ...مرا بوسید و لباس هایم را جمع کرد ...گریه ام گرفت و باز گفتم: مادر خوبی نیستم ..مادرم کت لت و سوپ پخته بود ...خوردم و گریه کردم ... و قرص هایم را با اشک فرو دام ...
شب نمی توانستم بخوابم ...من اصلا آدم خوبی نبودم !!!چون برای فلانی و فلانی و ...دخترم ! چه کار می توانستم بکنم ...خودم هنوز مشکلات فراوانی داشتم!!!...ساعت دو شب دیگر بیهوش شده بودم ...وفردا روز کارهای دیگرم بود!....
هشت:
ترومپ!
مقایسه ی شناختی بین ما و یواس ات خراب است ...خراب !
دستی بجنبان!و بگو!....با 7000تومن در آمریکا چه می توان خرید؟!
نه:
پراید:
مامان!بی ام دبلیو خانم می گن!ناهار قورمه سبزی بخوریم بهتره!
مامان بنز:
بی ام دبیلو خانم بیخود می گن!ایشون اینجا مهمون هستن!هرچی صابخونه بگه ! صابخونه منم!
بوگاتی:
وا مامان جون!ناراحت نشی ا!ولی از هفته ی گذشته تا الان که اقای مدیری بی ام دبلیو خانم رو به ما بخشیده شما تازه شدی این؟بعد بی ام دبلیو خانم شده این؟یذره کوتاه بیائید دیگه!
مامان بنز:
چی؟منو قدیمی فرض کردی؟منو با نرخ دلار مقایسه می کنی؟ایتالیائی کورشده!زنگو بزنم مامانت بیاد ورت داره ببره؟
ننه خاور:
دبس کن دیگه بنزی!یه ناهار می خای بپزی!کوفته بپز تمومش کن!مگه تو پژو رو از این خونه بیرون ننداختی؟دیگه چی می خای؟بیچاره پسرم شبا خونه ی خاله ش می خوابه!اونم چی...سه تا خونه داره!
مامان بنز:
ای که هرچی می کشم از دست پژو می کشم!ده هزار تا پیامک وا سه ی اول مارکت فرستاده باور می کنی؟که چی؟خودشو بدبخت کنه!


ده:
رهبرم ...
دست علی (ع)...به همراه ملت ماست ..هنوز ...
قرن ها اگر که بگذرد ...علی (ع) در ولایت خود شاه و ما ...چون رعیتیم ...



یازده:
یعنی بعضی امون تو قضاوت و ترور شخصیت بمبیم!
بنده خداطرف نیس ! یا حالا ما داریم غیبت می کنیم و همه چی فراهمه!جوری می کوبیمش ...جوری می کوبیمش که نعوذو بالله اگه دریه مقام بالایی هم باشه دیگه نتونه پاشه! بعد تو مرحله ی بعد یکم مظلوم نمائی می کنیم و می گیم ماکه نمی دونیم تقصیر گردن راوی!
قربونتون همیشه یه دادگاهی خدائی پیغمبری جائی رو در نظر بگیرید که شاید طرف بره اعاده حیثیت بکنه ...
اصلا این چه طرز کوبیدنه؟طرف با آسفالت خیابون یکی شد!حتی طرفداراشم شک کردن و نتونستن جلو بیان!
یه تکون بخودمون بدیم بدنیس!این رو همیشه تخریب برادر دینی بگیریم ...که تو فضای مجازی اثرش صد برا بره!
نکنیم ! خیلی کاربدیه ....دنکن دیگه!

دوازده:
ممنون از اومدنتون و دیدنتون