یک:
درریختم جام خویش را به کام خویش ...
سوختم ...از آتش و نگفتم طعم عشق تو ...
دو:
کوبیدی به در و بی بهانه آمدی ...
بهار!...قربان سادگی و خاکی بودنت...
سه:
روی میز 4 فنجان و سه نفر زنده بودیم ...
چهارمی بودی که مرده بودی و ...قهوه قاجاری هنوز ته نکشیده ...
مانده بودیم دلیل چیست و کدام قاتل!!!
به تو نگاه گردیم که دیگر حلقه ی ازدواج نداشتی !!!


چهار:
کناردریا هزار موج ریخته و من دیوانه ام ...
که به یک موج موی تو ...در آویخته ...
پنج:
پزشک نبضم گرفت و هیچ نگفت و گذاشت رفت ...
از من که نبض هیچ ندارم چه دیده ای؟!
شش:
مزار شش گوشه ات را که خاک ...خاک نیست!...
که سرمه می کنم به دوچشمم ...نور نور می بینم ...



هفت:
وزینب تنها ...و زینب بی پای پوش ...وزینب بی هیچ اندیشه ای ...
تا چند شب پیش انگار دغدغه اش بود که کدام پسر دامادشودبا کی؟تا چند شب پیش دغدغه اش این بود کدام دختر عروس شود با کی ؟تا چند شب پیش دغدغه اش این بود که وقتی وارد کوفه شد چه کند؟!...
واکنون...
هیچ کدام نیستند ...هیچ کس نیست ...
کدام دامادی ؟ کدام عروسی؟دیگر بعد علی اکبر (س) و علی اصغر(س) دنیا نباشد ...بعد خود حسین (ع) هیچ کس نباشد ...چطور بی سر مثله شده مثل دوران جاهلیت ؟مثل دوران هیچ هیچ؟مثل زمان صفر صفر؟آه انگار هزار سال همه چیز به عقب برگشته ...راستی رقیه کجاست؟وای وای وای واینجا بود ...همین جا که مرد حادثه نشسته بود ...یزید .
چه ها که نشنیده بود ...زینب (س) به خود می گفت : هیهات ...هیهات ...هیهات ...
ولی آن طرفتر زیر خروارها خاکستر اتشی روشن بود ...آتشی که می رفت تا جهان را بسوزاند ...
آتش عشق آل علی(ع)....
هشت:
ترومپ!
خوب پیدا کرده ای تا بفروشی اسلحه!
بفروش ...حتی فردای جهان برای تو هم ...قابل پیش بینی نیست!
نه:
مامان بنز:
ای وای نمی دونم طلاهامو کجا گذاشتم؟!من که طلاهارو با خودم آلمان نبردم!
پراید:
مامان ! به خدا من این النگو هارو پارسال برای بوگاتی خریدم!
مامان بنز:
عزیزم1چرا چرند می گی؟من دنبال طلاهای خودم می گردم!
باباپژو:
بیا!
مامان بنز:
خوب که چی؟اینکه...آهان رفتی سرخود طلاهای منو گذاشتی بانک کارگشائی چقدرم گرفتی ؟10 میلیون؟
بابا پژو:
بابا ببین چقطلا داشتی؟انقد دادن!
مامان بنز:
زودباش سهم منو از " یامیلو" بده!
بابا پژو:
ای وای بوگاتی !کمک!


ده:
رهبرم ...
چه بسیار کسانی که درحسرت زندگی ما ...
هنوز نمی دانند آل علی (ع) کیست ...

یازده:
ببخشید که نتونستم بنویسم شاید روزهای بعد هم نشه ...
دوستون دارم ...



دوازده:
بابا چقد خوشگلید ...
قدیما زنان روس درصدرجدول ...زنان ایتالیائی درصدردوم و زنان ایرانی درصدرسوم جهان بودن ...الان همه ی جهان باورکنند که صدراولی به ایران رسیده وواقعیت دارد!
چند شب پیش دم دریکی از کنسرت ها داشتم قدم می زدم!که به این نکته رسیدم و دوس داشتم همین طور باشد تا انتها ...ولی یه جایی یه چیز عجیب دیگه ای دیدم که نگو!دریکی از رستوران های مشهور بالاشهر مسئول دریافت تقاضا بانویی بود که روپوش سر نداشت ! و جل الخالق!
جالب بود که چند بارهم یک چنین مواردی را در خیابان دیده بودم و هیچ کس انگار این خانم هارا نمی دید!
ترسیدم! وگفتم ای وای اگر زیبا رویان ایرانی درمملکت خودشان دیده نشوند ...آه آه آه ...می فهمید که؟
" حالا نگید بعدا هیچکی نبود به ما بگه ای وای خوشگلیمون از دسمون رفت" واللا !


سیزده:
خدمتتون عارضم که خیلی خیلی دوس داشتن من عضوی از بلاگفا باشم ...شدم ...
بلاگ " سروناز " در بلاگفا بخشی از نوشته های اینجاست ...