یک:
بسوز قلبم ...با این حال که سوختن تو بی اثر است ...!
ولی همین که احساس درد می کنی ...برای من کافی ست ...!
دو:
سوگند شکستی که بگویی واجب ...بالاتر واجب به عمل آوردی ...
تو اگر واجب شناس بودی ...قبلا ...به سوگند وفا می کردی ...!
سه:
ودر سرزمین کلاغها ...
پرنده ای زیبا نیست ...
چون ملکه ی حسادت !...
قبلا بالاتر از سیاهی رنگی نساخته است !!!...


چهار:
یک روز شکستم و صدایم نگرفت ...
هیچ آه جگرسوز ...چینی را نشکست!!
پنج:
آه از کوری عاشق که همه شهر بدانند ...
کوراست و کراست و معشوق ...را خبرش نیست ...!!!...
شش:
مزار شش گوشه ات را بوی سیب گرفت ...
من آدمم حسین(ع)...به عشق تو بهشت را ترک می کنم....


هفت:
یاللعجب!که آمدی. ...با دودست؟ وپاهایت کو؟
گفته بودی که کاملا انسانی!!!دروغ چرا؟...
هشت:
ترومپ!
فروخنتی دریاو زمین را با هزاران سلاح!...
آه که قبلنها ی قبل ...سوئیچ  همه را خریده بودیم نه؟!!!
نه:
مامان بنز:
پسرم...من و بابات داریم می ریم عید دیدنی خونه ی خاله رنو ....مواظب باش بچه ها طرف قابلمه غذا برن !!!
پراید:
مامان !مگه بچه های من غذای ایرانی می خورن که اینطوری می گی ؟
مامان بنز:
ازجهت خطرش می گم!پراید ...تو و بوگاتی مشغول فضای مجازی هستین هرلحظه هزاران خطر این بچه هارو تهدید می کنه!
پراید:
آها!یعنی از نظر اتیش و سوختن و اینا!
مامان!اینا ضد ضربه ان!گذشت دورون من ایرونی!این دورگه ها ستخته ی ایتالیا و آلمان و انوران !!!می دونی که!


ده:
رهبرم...
سپید بخت می شود آن ملتی که یاد علی (ع) ست ...
علی علی(ع) نمی رود از ذهن و لبش ...
یازده:
یعنی بعد شب عید کل تهرون رو یه چرخ می زدی وحشت می کردی !!!نه نترسین !!!نه از خلوتی و اینها ...
از هجوم پلاستیکای دست فروشا !مردم انقدر خرید کرده بودن که از هجوم زباله ها تو بعضی نقاط تهران نمی شد راه رفت!بعد جالب بود یه جاهایی می رفتی که لحظه ی آخری توی مغازه ها می تونستی بهترین شلوارو 20 تومنم بخری !من بعدش با خودم فک کردم که نهضت جمع کردن زباله ها راه میفته بعد دیدم نه خبری نشد گفتم بنده خدا زحمت کشان پاکبان!!!
به خدا اگه بعد از زمان سال تحویل شهرو میدیدید تازه می فهمیدید من چی می گم!
خداکنه همه ی کالاها ایرانی بوده باشه که هست ...چون یه مرامییم هست بنام مارک زدن!
ولی مرام پاک بانها رو عشقست که عید و غیر عید و تعطیلی و غیر تعطیل عزیزم همینه که هست...


یک نکته راجع به کتاب بی شمس بگم خدمتتون واون اینکه کتابهایی که ازمن چاپ شدن صرفا دراختیار خودم هستن و بخصوص کتاب دیدگاه امام علی (ع) درباره تمدن ها صرفا جهت هدیه بوده و این کتاب ها برای فروش دراختیار کسی قرار نمی گبره .