یک:
باز شد دست من و بخشیدم دین تو را ...
نشکن زین پس ازاین تن ...تو دگر جامی را!
دو:
شکر از چشم تو ریخت و نگاهی شیرین ...
سوی من کردی و مژگان همگی قند شدند ...
سه:
باغ در اندوه از دست دادن شکوفه بود ...
این زمستان ناهنگام ...
که نیامد تا....
یخ شوند نو شکفته های شاخه ها ...
آه من!گرم نیست تا بزند وکمرراست نکند زمستان!
چه حیف!

چهار:
روی من انداختند دست تورا ...
وا مصیبت!کاش دستان خودم بود...آن بهاری دستها!
پنج:
کوچ می کردند ابرها از فضای آسمان ...
دنیا دیگر هوای ناز باران را نداشت!
شش:
مزار شش گوشه ات در آغوش من گذاشت:
آن حال و هوای دمشقی مزار زینب سلام الله ...

هفت:
شک کن به خنده های من که همه از عمق شادی اند!
شاید که غصه ها به سرزمین خنده ها رسیده اند ...
هشت:
ترومپ!بگویمت که جهان جای بد نبود ...
امثال تو به چشم بد نگاه می کنند مرا!!!
نه:
بابا پزو:
بنزی اون پیرن صورتی ات رو بپوش که تازه از شانزه لیزه خریدم بذار بچه ها ببینن!
پراید:
بابا جان!مامان خودرواه از اول تولد من تا به حال رنگش آبی بوده پاشو لباساتو بپوش با هم بریم تا سرکوچه دکتر!
بابا پژو:
ای پسره ی نادون!من تا به حال 400 با رعملیات پلیسی رفتم!یعنی رنگ آبی رو از صورتی تشخیص نمی دم!من دارم مامانتو آدم می بینم نمی فهمی!!!


ده:
رهبرم ...
زیباترین کشور دنیا مکان ماست ...
تا بسوزند و بسوزند که دستشان به خاک ما نمی رسد ...

یازده:
وراستش را بگویم زیر پایم سبز شد ...
از بس که صبر کردم وتو ...با عشق من می رفتی ...
دوازده:
وخدابیامرز یعنی چه:
روحت شاد!
عمه داشتی!
خیلی گل بودی !
ساکنم بودی وااااااااااای!
به روحم اعتقاد داشتی !
می دیدم در هوای آلوده نفس می کشی!
سواکردنی بودی!
گلچین روزگار ای لعنت!
ودیگه از یادمون میری!
ناهارتون برنجش ایرانی نبود ولی بازم!
خاکبرسر روزگار!
خوب شدرفتی زیاد رنج نکشیدی !
زحمت هم نداشتی!
جوجه دان زرشک پلو ندادن همین!
منو تنها گذاشتی دیوونه!
و
...............
دوازده:
خطا کردی و به عمد مرا به کشتن انداختی ...
صد حیف!که مسافران هندی ...اهل پول زیاد نبودند!
............................................
می خواستم کتاب سه حکیم مسلمان را با بخش هایی از این کتاب معرفی کنم!
ولی اکیدا نوشته شده بود که این کار گناهه...جرمه!
این کتاب تالیف سید حسین نصر و ترجمه :احمد آرامتجدید چاپ شرکت سهامی کتابهای جیبی وابسته به موسسه انتشارات امیر کبیر تهران چاپ هفتم 1389