یک:
کبود شد چشم من و هر کس دید گفت:تو زده ای!!!
تشخیص عالم از من بهتر بود ...می دانستند می زنی!
دو:
می رقصیدم به شکل "لا"و دنیا به غیر تو هیچ بود ...
در مرکز زمین دور می گشتم و غیر تو برایم هیچ بود ...
سه:
کندم آن لبخند دندان را از صورت خود ...
تازه فهمیده ام که باید اخم می کردم ...کناردست تو ...

چهار:
وزمین به خشم آمد و آب ها خروشان شد ...
چراکه ما فراموش می کنیم که باید روی زمین دست همدیگررا بگیریم !
خوب است که ازبین رفتن جاذبه !جزو ذاب هایمان نیست ...
پنج:
اگر به غصه رسیدیم رابطه ی ما هزار مشکل داشت ...
بلد نمی شدیم بشینیم "مثل لیلی و مجنون"روی نیمکت عشق!
شش:
مزار شش گوشه ات مرا غرق کرد در بدنم...
آن قدرکه بی سر می رفتم در کوچه های کربلای تو ...

هفت:
انشا نوشته ام که تویی عشق من ولی ...هیچ کس راه نمی دهد دیگر ...
مرا به قلب خودش ...وای من چرا؟
هشت:
ترومپ!
زدم به خال و تو گفتی که مارا جمع خواهی کرد!
لطفا زودتر باشی!که من در حسرت اینم!
نه:
مامان بنز:
من دیگه آلمان نمی رم!پژو بیا باهم دوباره زندگی کنیم!
باباپژو:
چی؟چطور شد که نظرت برگشت!داشتی منو قورت میدادی!
مامان بنز:
پزو می دونی که حق داشتم و دارم!نذار راز زندگی مون فاش بشه!
باباپژو:
جهنم!بذار بشه!تو مواظب خودت باش!
ببین پژو:
تو می خاستی وام ازدواج بگیری یه خونه توایران بخری!منم می خاستم جیگر شوهر اولم ماکو بسوزونم!اومدی گفتی مامان بابات پولدارن!...
حالا نمی گم من سرکار می رفتم چقدر می گرفتم تو سرکار می رفتی چقدر می گرفتی هم هنرپیشه بودم هم مترجم!
بابا پزو:
حالا میگی چی؟
مامان بنز:
بیا زندگی کنیم ...
باباپزو:
والله ما کاری باتو نداریم ...
ناگهان پراید:
مامان ببخشید من همهی حرفاتونوشنیدم!با این همه بابای مناقای ماکه یا آقای پزو؟
من دوتا بچه دارم می خام آبروم پیش اونا نره!ای مثلا رفتم انحصار وراثت البته بعد 120 سال ...
مامان بنز:
رد کن بیاد اول کلید خونه رو تحویل بده!مردیم از بس سرزده میای!
پراید:
مامان تو روخدا!همیشه می ترسیدم هاچ بشم!
بابا پژو:
پراید تودیگه بدجور آدم شدی!برو دنبال بابات بگرد!


ده:
رهبرم ...
استوار چون قله ی دماوند است ...اتحادما ...
چون وصلیم همه به ولایت شما ...
"9 دی گرامی "


یازده:
بیائیم دروغ گفتن رو یواش یواش بذاریم کنار ...
کنار یعنی نگیم !عینهو خارجیا!
آخه بلدم نیستیم عین اونا یه جوری بگیم که همه باورکنن راستشو گفتیم!
مثلا الا ن توفیلم "ای تی"آقا جان حتما آدم فضائی هست!بچه جان یادبگیر چطور باهاشون تعامل کنی !حتی اگه واجب شد فضائی رو بذاری تو یخچال مامانت!
حالامثلا این یه مدلش بعدی !آقا مثل اب خوردنه!آه آه مثل هلو :مثل خارجیا درجواب این سئوال چقدر حقوق می گیری ؟بطور تقریبی جواب بدیم درحد دو میلیون!همین!یعنی اگر 50 میلیون بگیریم بازم درحد دو میلیون!
یا بطور جدی جدی ! جدی !درپاسخ به این سئوال که تاحالا کجا بودی؟بگیم:داشتم می اومدم!خوب تو ترافیکی مثل ترافیک تهران کی به راست نبودن این جمله شک میکنه!
من بلد نیستم بیشتر از این راستگویی رو توضیح بدم!!!
فقط بدونید که اگر به خدا اعتقاد دارید و نماز می خونید ...باید این کارزشت رو ترک کنید...

دوازده:
پشت جلد کتاب
هر منو تیک و تفسیر :نگاهی تطبیقی به دیدگاه شلایر ماخر و علامه طباطبائی
اثر غلام رسول حیدری
چاپ انتشارات بین المللی المصطفی(ص)
هرمس در یونان باستان پیام خدایان را درحد فهم بشری تنزیل می کرد ...به همین دلیل به کار هرمسی درغرب هرمنو تیک گفته شد ...
سنت اسلامی برای رساندن چنین معنایی واژه تفسیر به کار می برد ...فلسفه کار هرمسی نیاز به فهم است .
فهم درزمینه های مختلفی مطرح است. ازاین رو شلایر ماخر هرمنوتیک عام را مطرح می کند و متناسب با آن از قواعد عامی برای فهم سخن می گوید درمورد کاربرد این قواعد درفهم قرآن همواره میل و تردی باهم وجود داشته ...زیرا از یک طرف اکثر این قواعد عقلائی و جهان شمولند و از طرف دیگر گفته شده که خاستگاه هرمنوتیک غرب است .داوری درست همواره درگرو شناخت درست است.
ایمان به وجود معنای نهائی برای متن و عینیت ان ...عدم استقلال متن از مولف (مولف محوری)توجه به نیت مولف و...وهم چنین تاکید بر دو شیوه تفسیر دستوری (توجه به زبان متن)وروان شناختی (توجه به گوینده متن)و عنایت به ماهیت دوری و ارجاعی فهم (دور هرمنو تیک)(دبا فتحه)که ریشه درامر عقلائی توجه به قراین و سیاق دارد .برخی از ویژگی های بارز هرمنوتیک شلایر ماخر است.
وجود ویژگی های فوق با وضوح بیشتر یا کمتری در هرمنوتیک علامه طبا طبائی (تفسیر قرانبا قرآن)روش های مشترکی را برای رسیدن به فهم معنای متون پیشنهاد می کند ...
اما مطرح بودن برخی پیش فرض های ویژه در مورد قرآن کریم از جمله وحیانیت آن که سبب استعلای این متن مقدس از دیگر متون شده است ...مستلزم به کارگیری روش های خاصی علاوه بر قواعد فهم ..متون عقلایی و ممنوعیت کاربرد روش های دیگری مانند روش اصطیادی (تفسیر به رای)در هر منوتیک قران کریم است.
............................................................
ممنون از روی گلتون
یادم رفت بگم ولی بخش دوازدهم یه جورائی شده بخش معرفی کتابهائی که دارم ...
امیدوارم دوس داشته باشید ...