یک:

دیدم لبانت بسته شد و اه گریخت ...

تا چشم دواندم ...دوسه تا عاشق تو ...بی نفس افتادند!!!

دو:

دریاداشت با مهتاب چای می خورد ...

و بوی چای لاهیجان شهرزاد توی کافه بود...

من نذرروزه داشتم و هیچ ننوشیدم...

تادرخانه سرغروب با نرگسم درددل کنم!

سه:

از روی جنازه ام گذشتی و بهارگفت: نمی ایم به ختم تو!

خندیدی و گفتی :اخر من زمستانم!


چهار:

اگر فردا بیاید و تو مرا فراموش کنی ...

هیچ ملالی نیست!

روی درخت پشت پنجره چهار علامت هست ...

از چاقو!از تبر!از میوه واز برگ !که نشان می دهد تو ...همینی!

پنج:

نسیم مرد و هیچ کس سراغ موجهای دریا نیامد!

برای تسلیت .!

خشم طوفانی دریا برخاست !ولی حیف چه دیر!

شش:

مزار شش گوشه ات را به قلب چسباندم!

کدام عمل؟کدام جراحی؟شفا تو بودی یا حسین(ع)...


هفت:

وکامپیوتر داشت می خندید و قهقهقه می زد!

من آمدن جلو ویک لگد به کازیش زدم!اوه جانور را نخ یک انسان نادان ساخته بود!

گفتم:

الان کامی کجاست؟فورا جی پی آر اسش فعال شه!سریع گفت:

نازی اباد!و فریاد کشیدم:بیخود!به موبش بزنگ بیاد!باید منو ببره آرایشگاه!

وکامپیوتر خندید و خندید و خندیدو گفت:سرورم خودتون فرستادیش اومجا حلیم بخره!

و فریاد کشیدم:

ساعت 4 صب الان 11/5 صبه!و کامپیوتر آهی کشید و گفت:تقصیر خودتونه سرورم!

منو قبل ساعت 6 خاموش کردید الان ساعت چنده؟

وآه کشیدم و نعره ها می زدم که:از ماست هرچه برماست!!!

هشت:

ترومپ جون!قالب نکن دنیارو به ما!

خودت پولداری یه جور جمعش کن!

نه:

...:الوق !من سمیر گرکان از آلمان ...خانم بنز تشریف دارن؟

پراید:

بله !بابا بیا باتو کاردارن!

بابا پژو:

کیه!من قضای حاجت دارم !

مامان بنز:

خودم بیام!؟

پراید:

آقا جون یه نیم ساعت دیگه بیا صاحابش می آد!

سمیرگرکان:

چی؟وات؟نه اولوپ؟!!!

بابا پژو:

پراید داری 20 سالت رو می گذرونی عین بچه هایی...الو الو الوووووووووو!

سمیرگرکان:

خانم بنز چرا صداتون این جوری شده؟

بابا پژو:

من شوهرشم ...فرمایش!

سمیر گرکان:

آه آقای پژو...اون اولی پراید نبود؟دلم برا همهتون تنگ شده!!!دارم میام ایرن!!!

بابا پژو:

آقای گر کان ...بنز سکته کرده حالش خوب نیست!دیدن شما عذابش می ده!

سمیر گرکان:

دارم حقوق بازنشستگی امسالش رو می آرم ...چیکار کنم نیام؟

باباپژو:

نه!نه!تشریف بیارید!منزل خودتونه!

مامان بنز:

بده خودم حرف بزنم!

سمیر گرکان:

خوب تا شب بای!

بابا پژو بعد از دقایقی:

بدبخت شدیم خاک تو اون سرت پراید!


ده:

رهبرم ...

دوران سخت برما نگذشت و نمی گذرد باز هنوز ...

آن قدر که عشق امام عصر(ع)...میان ماست ...


یازده:

گلاب به روتون !چن وقت پیش مسدله ی پیشرفت توالت های پارکا مطرح بود!

ومن که از اونا استفاده نمی کنم!دهنم باز مونده بود !اول فک کردم دارن خارجی ارو می گن !بعد دیدم نه!تهران خودمونو دارن با جاهای دیگه و پیشرفتشون رو در این زمینه یاد آوری می کنن!

من دیگه پارک ام می رم!مسئله ایهم ندارم !ودیگه خارج نمی رم!حتی اگر از اقصی نقاط دور "التماس نکنید دیگه"!!!!