یک:
ندارم سر ولیکن سری ست درقلبم ...
که عشق تو ندارد سر !از آن سری که درقلب است !
دو:
روی دیوار نوشتم:پژمرد !
ویک مرد که کل خریده بود با خواندش گلش را بوسید ...
وگلش را توی اب و قند زنده نگه داشت و ...
بعد گذاشت لای کتاب "لبخندها"...
وبعد که مرد !باز جای گل خوب بود ...
واین تاثیر یک کلمه است درزندگی بعضی جانداران!
سه:
چرا عشق تو را ادامه می دهم هنوز ...که می دانم ...
که این سلسله ی مر گ اور ...می کشد آخر!
چهار:
بین دستان من و زندگی ماهی حوض!
قرار پریدن نبود!که پرید و بعدش مرد!
پنج:
انار تلخ شد و ندادکام شیرینم ...
که دختران اگر بخواهند ....شیرینی کام را تلخ خواهند کرد !
شش:
مزار شش گوشه ات را کنارقلب خودم جای است ...
دیگر کجا برم که همیشه کنار من باشی ...
هفت:
نبرد میمون کوچک و درخت ...یک روز تمام می شود ...
زمانی که می پرد از بلند ترین شاخه ی درخت و روی درختی دیگر ...
فاتحانه جشن نارگیل می گیرد ...
هشت:
ترومپ ج.ن!بیا تهرون که قلب ما خون است ...
از ندیدن تو نمی ریم یک وقت !درمیان پارتی های ونک!!!!
نه:
پراید:
مامان !من و بوگاتی داریم می ریم ایتالیا!
مامان بنز:
خدا خیرکنه چه خبر ؟
پراید:
یه بچه گرفتیم می خایم بیاریم ایران ...متاسفانه عقب افتاده است ولی خیلی خوشگله!
مامان بنز:
از این جا که پر از مشکله می خاید برید ایتالیا بچه ی عقب افتاده بیارید ایران؟
پراید:
بله!پدرو مادرش رو توی حادثه ی تصادف از دس داده!
مامان بنز:
باشه!حالا چی هست؟دختره پسره !
پراید:
پسره!
مامان بنز:
اونوقت بوگاتی باهاش مسئله نداره ؟
پراید:
نابیناست!
مامان بنز :
خدا به خیر کنه اسمش چیه؟
پراید:
پیکولو جیگریانی "پورشه"!!!
همگی:
چی؟!!!
ده:
رهبرم ...
سوزناک می شود نوای نی از دردهای ما ...
ولی ...
چه شوری ست ندانم که عشق ما دارد !!!
یازده:
یه وقتی هست که گذشتن زمان بعضی چیزا رو به ادم ثابت می کنه!
یادمه تو سرما از بعضی جاها که به بعضی جاها کله ی سحر که می خاستیم بریم دعا و نذر و نیاز می کردیم که یه اتو بوس خالی و خوب که بالاخره اندازهی یه جای پا برا ما داشته باشه ...برسه !
حالا چه جوری می اومد همینطور که می رفتیم و می رسیدیم نذرمون که صلوات بودهم به جا می اوردیم !
حالا چطور الان شکرانه بگیم ؟که ازاین سر شهر تا اون سر شهر نیم ساعته می ریم و از زیر زمین به اتوبوس بالای سرمون می خندیم ..."جل الخالق"!
...............................................
یه وقتی هس که ازاهیت خودمون خبر نداریم !
مثلا می ریم یه محلی بعد رومون به دونفر می خنده!طرف رک می گه اوه !مرده شور !داره میمیره!بعد دهنت رو می بندی با زمیگه :اوه مرده شور خودشو گرفت!که کسی نفهمه به پای ما افتاده!بعد کلا داری از محل مرده شوری خودت می ری !می گه:
جواب ندادیم رفت!خاک تو سر خانواده اش !بعد برمی گردی جوابشو می دی می گی که کلا خنده روییتا سوتفاهم نشه!برمیگرده میگه:آره!همه اونایی که منو می بیننهمینو می گن!
ایول به این جور اعتماد به نفس!اینار باید فرستادبه جنگ دشمن فرضی توی دلو روده!!!
.............................................................
بالخره من کیم ؟مددی یا شرفی؟هرکسی تو کلاس هشت دو بتونه این سئوالو جواب بده دونمره داره !البت اگه جرات کنه بگه اینجارو خونده !!!!