یک:بیرون بیا از پشت پرده ی ماه ...

ای آفتاب حسن ...که در انتظارتیم ...

دو:

روی دندانه های شانه بوسه های من کجاست؟

تا بگویمت ...که برای یک تار موی تو ...چقد رمیمیرم...

سه:

درخلال جنگ های میان ما ...

سوخت ...خانه های قلبمان ...


چهار:

درد بیرون قلب من ...چکار چکار؟

اتفاقا جایی که رد پای تو پیدا بود ...

پنج:

تقسمت کرده اند مثل پای سیب بین خودشان ...

چاقوها!بشقابها !وچای ها که ...منتظر طعم تواند ...

شش:

مزار شش گوشه ات جای دفاع برای یزید گذاشت؟

آن قدر داستان تو قوی ست که ...جرات نمی کنند بگویند دروغها...


هفت:

ویران شد روی سرم این درد که تو ...

اصلا خبر نداشته ای بعد 100سال که من ...دوستت داشتم!

هشت:

trump!جان ملت دنیا برای تو حتما هیچ است ...

می گویی جنگ نه!ولی می افروزی ...

نه:

پراید:

مامان بنزکجا داری می ری؟

مامان بنز:

دارم می رم به زلزله زده ها کمک کنم!

پراید:

مامان مثلا تو سکته کردی!

مامان بنز:

سکته کردم از ادمیت که درنیومدم بیرون!

ده:

رهبرم...

جان می فشانیم وکسی خبرنداشته باشد بهتر ...

برای مملکتی که به رهبرش "یاعلی "گفتیم ...


یازده:

دیشب با لرزش لوسرها درتهران فهمیدیم زلزله شده ولی بعضی ها با خراب شدن زندگیشون طعم تلخ زلزله رو چشیدن ...

نمی تونیم درکشون کنیم ...ولی می تونیم همدردی کنیم ...

شیشه ها تو زلزله فاجعه ان ...چه لوسرها چه پنجره ها وچه ویترین ها ...با فشاری که دیوارها می ارن طاقه هاشون ازهم می پاشه وریزریز مثل گلوله در کسری از ثانیه پخش می شن ومی رن توجون آدم ....

حواسمون باشه ...

خداصبر بده به هموطنامون ...

چه شیعه چه سنی همه پارهی یه تنیم به اسم ایران ...

قربون معرفتتون...