یک:
بد حال یعنی با جیب خالی و لیست خرید ...
بد حال یعنی عشقی که تای پول می دهی و می روی ...
دو:
پنجاه سال نزدیک است و دیگر کسی برای نیم قرن ارزش قائل نیست ...
دردنیای دیجیتال دریک ثانیه می توان هفتاد ساله شد ...
سه:
جگرم بند جگرهای تو بود ...
نه سفیدش نه سیاهش !!!...
نسوزانده ام که خلق بدانند....
چهار:
به صدای خنده کوچه ها پر شد ...
نسیم داد می زد :...عشق کیلیویی هیچ هزار !!!
پنج:
به پاشنه های کفش ات چسبیده بودم ...سفت وچه می دانستی ...
حال یک ردیاب جاسوس را !!!
شش:
مزار شش گوشه ات هوای دلم را داشت ...
نه گریه بود و نه خنده ...
احساس غریب رسیدن ...
هفت:
بکش که مرگ من برای تو هیچ "هم"اگر باشد ...
برای من مردنی ست که به یاد خلق می ماند!!!
هشت:
یعنی چشم نیروهای واکنش سریع یو اس روشن!!!
با شمشیر با اونا ()می رقصی ؟!!!باور کن اسمت رو نمی خواستم بگم ترامپ!!!
نه:
پراید:
مامان مامان !
مامان بنز:پول گذاشتم برای شهریه دانشگاهت ...
حالا با بوگاتی و دوستات می خای بری شمال خودت می دونی !!!!
پراید:
قرصامو خوردم !!!..."من خودروام!!!"...
نیازی به ادامه تحصیل ندارم !!!!با بوگاتی و بچه ها بریم کافه تو نیاوران ...همین بسه!!!
ده:
یعنی الان باد خنکی می آد باد خنکی می آد که نگو ...
سر ظهری داشتیم کباب می شدیم ...
راننده گفت:
خوشابه حال اونایی که پشت میز ...جلو کولرهای خنک نشستن ...
تو این هوای گرم ...تصویر رویایی خیلیا نیست؟!!!
"به افتخار راننده های تاکسی و آزانش و غیره"
یازده:
گفتی به زندگی ادامه دهی ...با کس دیگری که نمی شناسمش ...
گفتم :برو !که گاه مرگ بهتر از سربه سری با نامرد روزگار!!!
دوازده:
یه وقت شعرای منو باورنکنید !!!
قضاوت بد نکنید ...ای بابا!!!
...................................مخلصیم ملت
......................................ممنونم آقای حسن زارعی که در سریال دیوار به دیوار بازی کردید ...
شمارو کمتر می شناختم ...واقعا نمونه اید ...بازیگر نمونه ...پدرنمونه ...ازیه نسل نمونه ...و یه شهر ...
پوریا قلعه