یک:

بیرون رفتی از دنیای عشق من...مردی ؟!

هنوزنه!دارم مسیح وار صلیب عشق تو می کشم ...بردوش!!!

دو:

گویا که تورا باید می کشت"خوشگلیم "...

ای وای!قلب من ...معذرت...که "تو خوشگل نبوده ای "...

سه:

در افسانه های ایرانی ...زن ایرانی ...به تربیت مردانی می پردازد که می روند وجانشان را برای جامعه ایرانی به یزدان پاک اهدا می کنند ...

نه افسانه ...که امروز هم همین طوراست واین ربطی به مذهب کسی دراین خاک ندارد ...

باشدکه شخصیت زن ایرانی را به این معیار بسنجیم که فراوانند و خودمان هم به عنوان زن و همسر ازاین مسیر برویم ...

گاهی بعضی کارها دل انسان را به درد می آورد و شایسته نیست وقتی بازو بند پهلوانی مردانمان را ما داریم می بندیم ....جایگاه خودرا فراموش کنیم ...

درد مادیات همیشه بوده ولی بیائیم خودمان را با حقی که در جامعه به خاطر شغل مان ...می دهند دریک کفه نگذاریم ...

گاهی ممکن است مجبورشویم کارهایی بکنیم ...کمی بسنجیم ...بعضی جایگاه ها اصلا درشان ما نیست ...بهتراست از کنارشان بگذریم ....

انشالله که به این درجه برسیم ...نه آن درجه ها که بعضی مردهای رئیس می خواهن به زورهم که شده روی شانه های ما بچسبانند ...

چهار:

کشمکش بر سر تو ...بود میان من و رقیب ...

دیدم ..."بلاهت " است اگرتو بشنوی که ضعیف بوده ام و...گریان!!!

پنج:

خانه ات آباد روی ویرانه های من ...گفتم بساز !...

عجول بودی ...که "فونداسیون "یادت رفت!!!

شش:

مزار شش گوشه ات جای مرگ من نبوده است ...

مردن کنار تو ...آرزوی من ...ولی مگر تو می گذاری....مهربان...

هفت:

مهدی (ع)را کشان کشان نمی توان برد به کشوری ....

ببین چه لیاقت ...که مملکتم ...مملکت امام زمان است ...

هشت:

دیگربس است نمی خواهم ببینمت ...

روی تمام آینه هارا کشیده ام ...

چشمم که جای تو ست ...نمی توان کورکرد ...

نه:

بنزخان:ببرید دست های پراید رو ببندید ....چطور تونستی عشق منو سوارکنی؟!!!

"یک ترانه  هندی پخش می شود و پراید های قرمزو آبی می رقصند!"!

پراید خان:بخند بنزخان...ما از بچگی با پژو نامزد بودیم ..."و تمام بینندگان گریه می کنند"!!!

ده:

بعضی ا روح بعد ازمرگ رو قبول ندارن و می گن که سیاهی و تباهی بعد از مرگ هست و کوجهان آخرت ...

ازنظر علمی و فیزیکی ثابت شده که ما دارای علم اندکی هستیم ولی با این حال می تونیم تا صد سال قبل مون رو از طریق فیلم و صدا نگه داریم و این زمانی که دستگاه فیلمبرداری و ضبط صدا اختراع شده ...

وقتی تونستن اولین انسان شبیه سازی شده رو بسازن ...مسلما دنبال نامیرایی زندگی انسان بودن و لی چیزی رو که نمی تونن بسازن روحه ...چون از وجود خدا دمیده شده ...ما می تونیم جانشین خدا باشیم ولی نمی تونیم خود خداباشیم ....علمی فراتر از علم ما می خاد ...می خایم به زور حلول یک روح رو درجسم دیگه ثابت کنیم و نگهش داریم اما نمی تونیم ...

هدیه ما به رفتگان از مذهبمون ناشی میشه و هرکس این کارو به شکلی انجام می ده ...پس اول می خایم خودمون رو معرفی کنیم ...بعد طرف دیگه رو ...

شکلش میشه نیکی کردن ...آه خدارو چقدر خوشحال می کنیم ....

"محسن باشیم "!!!

یازده:

ترجمان حرف من ...عشق تو است ای نازنین ..

هرکسس عشق تو دارد ...مثل من صحبت کند ...

دوازده :

سرباز وطن ....نام ندارد روی سینه اش...

آن مادری که زاد ...زنده باد گفت به ...میهنش !!!

سیزده :

نیازبه دعا دارم و تنبل هم نیستم!و خیلی خوشحالم که به اعتقادی ته دل اونایی که می دونم هست ...بخشیده می شم وزنده می مونم!!!

چهارده:

فرزند دههی نودی با شوخی به پدر :بابا...ابی و ستارو ویگن و عارف کی بودن ؟!!!

بابای دههی پنجاهی :هیچی نگوها !می گیرنت !!!