از چهارتای اول بگذریم و از 5 تا 10 را بخوانیم !
پنج:شش گوشه ی جهان ...شش گوشه ی مزارتوست ...
بگردیم و ببینیم ...که عاقبت بهشت کو؟

شش:دوست دارمت اگر بگذاری ...تعارفی!
مگر سیبی؟تا این حد می گویی ...نفرمائید !!!

هفت:لب هایت را ببند و بوی یاس را نگاه دار ...
من ان شبم که بوی تورا آزاد کرده است !....

هشت:پنجاه سال بگذرد از زندگی من ...
شاید نباشم ولی پنجاه ورق شعر ...

نه:آقای بنز :مشتری داری؟خوش به حالت ...داری می ری؟خوش به حالت ...
وایسا ببوسمت ...خوش به حالت ...
آقای پراید:ما خانوادگی همین طورهستیم درخت هرچه پربارتر سربه زیر تر ...یا هم چین چیزی !...
نگران نباش خدا قسمت تو ام می کنه ...

ده:همکارا بعضی وقتا بهت نزدیک میشن و تو مثل اعضای خونواده دوستشون داری ...
خدا نکنه یه خار تو پای یکی شو ن بره که احساس کنی دلت گرفته و حتی دعاش هم بکنی تا خوب شه ...به این حتی حس همدردی نمی گن به این میگن عشق ...
اونم عشق به خواهرو برادرو گاه پدرو مادرایی که کنارمون زحمت زیادی هم دارن می کشن ...
خدا حفظشون کنه ...یا علی ...