• یک:
  • دیوانه که دیوانه ...می شکنی دیوارسکوت؟!
  • ببین کی گفتم.دلدار ندارد ....خرج بالا بردن دیوار...کند!
  • دو:
  • سنگ بنداز سرراه من...ای عاقل فرزانه ولی ...
  • که دیر می رسم به مکتب خود .."بازهم مجنون لیلی هایشم "!
  • سه:
  • درابتدا شعرهای من ...حتی قافیه هم نداشتند ...
  • قدرت خدا...حالا دارم فکرمی کنم ...چطور ردیف شوند !
  • چهار:
  • گفتم :به اندازه ی مادرم "دوستت دارم ...بدانی بهتر است ...
  • زود اتمسفر ...جو ...حالا هرچی ..تورا گرفت دادزدی :"عاشق نیستم اندازه ی مادرت برو بمیر"!....
  • پنج:
  • کلاس پنجم نرفتیم وشش نخوانده شدیم ...
  • حیف ما بود میزهای شما ...جبهه های جنگ خریدیم !
  • شش:
  • کسی نمی داند ...مظلومیت شما ...امام حسن (ع)...
  • سکوت درد بزرگی ست ...درولایت عشق ...که بزرگان دانند ...
  • هفت:
  • گفتی که بی کسی و برایت کسی شوم !!!
  • خوشحال و ساده بودم و بی کس ...خنجرت درد نداشت!!!
  • هشت:
  • "بیکاری عاشقی؟پول داری عاشقی ؟مریضی عاشقی؟"
  • تازه فهمیدم که تو انسان نبوده ای ...ازعشق پیچیده تر مفهوم یک گل است ...
  • نه:
  • ....:سرکاران خانم ها و آقایان عزیزفامیل ...شام میل فرمودید؟
  • می خواهیم عضو جدید خانواده...بنز کلاس آخرمان را که به تازگی از کشورآلمان تشریف آورده اند معرفی کنیم ....
  • خانم پراید:
  • خاک به سرم ...این دیگه کیه ...یه طعنه تو خیابون "مقصودبیک "بهش بزنن...تا آذری زوزه می کشه ...اونوقت من بیچاره ازصب تا شب باید دنبالش بدوام ...خدارحم کنه !
  • ده:
  • بعضی کودکان آنقدر مناعت طبع دارندکه گاه انسان ازخودش خجالت می کشد ...
  • گرسنه اند وناهار روزقبل وشام روز قبل و صبحانه امروز را نخورده اند و می گویند فقط مادرشان را می خواهند و همین ...
  • یازده :
  • مهدی (ع)جان من کجا و آینده ی جهان کجا ؟
  • این جان فدای تو ...اگرقرارشود درآینده عشق به عدالت تقسیم کنی ............