یک:
توانم ضرب در تو می شود ...تاهیچ ...هیچ!...
ماکه هستیم ؟دو نفرعشق ؟دردروسی که عشق هیچ!!!
دو:
سنگ را می کوبی و این سرهنوز ...(نمی شکند)!
یا سنگ تو سنگ نیست !یا این سر خودش سنگ (است)!
سه:
فردا روزمن نیست ...ای پزشک وقت نیست؟
مردنم پای رقیبم !داروی من کشف نیست؟!
چهار:
چقدر بالای چشم من ابرو باشد خوب است ؟...!
آن قدر که سال ها ساکت باشم خوب است؟
پریروز متولد شدیم و فردا می میمیریم ...
بگذارمن هم بگویم با ابروی کج تا کویر دویده ای !!!
پنج:
تست می دادم شوم بازیگر نقش خودم !
کارگردان گفت:نیستی درفیلم !بازیگر بیارم عشق فیلم!
شش:
خسته ام !سال میمون کشت احساسم به تو!
ازدلم جنگل برفت!ازبس که میمون خواستنی ست!...
هفت:
توی چای تو ...شاخه نبات ...
توی شعرحافظ شاخه نبات ...
بیمارقندی میمیرد باشاخه نبات ...
قربان وفات!که نمی آوری شاخه نبات!...
هشت:
مهدی (ع) زنده کردم  درخود زمان را ...
صاحب زمان تو هستی ...دیگربیا یی هرزمان ...من نیزهستم!
نه:
آقای بنز:
چقدر دلم برات تنگ میشه؟داری میری ؟!
آقای پراید :
قدر خودتو بدون ....ماشینی که زیر تریلی رفت ...دیگه رفت!...
ده:
آمده ام که بگویم خصلت های بد درهمه هست ویکی دو مورد بگویم ازحسادت که جالب است ...
ازشاخه های حسادت خوب خوبش غبطه است ورقابت که گاه بچه ها و مارا می سازد و خوشحال می کند و خوش بخت ...
وبد ترین اش نه این است که بسوزیم که دامان خودمان را می گیرد ...رسیده است به قدرت گرفتن ..
شی و ...مال و فردی که نداریم و می خواهیم داشته باشیم !...
آیا ما بچه های دهه پنجاه پخمه بودیم ؟و چه بودیم ...که 80 درصدمان ازاین خصلت ها نداشتیم و
بچه های مان هم ندارند (اکثرا)و حالا می بینیم عده ای تا بچه و همسر و خانه و کاشانه ی طرف مقابل ...می آیند جلو ...
من قبل از اینکه ازکسی بابت این خصلت نیکو وجدید!جامعه گله داشته باشم ...خودم اینجا می نویسم...تا بعد هرکه دلش خواست ادای خواهرشاه را که می گفتند چنین خصلت بد و ناپسند
این جوری داشت را دربیاورد !..........
همیشه که انقلاب دریک جامعه اتفاق نمی افتد !یکباردیدی دریک فامیل هم اتفاق افتاد!!!!....