یک:دویده ام که جداشم!که لایق تو نبودم ...
زمانه می بردم پیش...باز می کنم که دو چشمم...درست روبروی منی!
دو:
می شنیدم که مرا باز صداکرد:لیلی...
چه کنم!جنون همین است ...اشتباه اسم!...من دیوارم!
سه:
کمک  نکردی و دستم گرفته بود زمین!...
درخت پاشد ومن پاشدم به قدیه سرو!...
چهار:
بنویس...نام من برای سفر عشق...
اگرحسین(ع)نباشد کجاروند...عاشقان عشق...
پنج:
دستش به دلش بود می خواست که مادربشود...
حس غریب دست های کوچکی...آن سوی پوستش می خزید!
شش:
تورفته بودی خرید!...
وچه شک بزرگی!که پول ازکجاآمد؟!
خزیدم به پوست خشم...
تاتوبیایی...
کیسه خرید پربودازنان و گوشت و میوه...
ولی دیگرانگشترمادر بزرگ...روی انگشتانت نمی درخشید!
هفت:
می بستی کمر...مگرقتل من کم بود؟
ان کس که دلت برد...مستحق مرگ قبل از توست!
هشت:
توی سیر بوی تند شمال است ...یک نفس خوردیم...
جایتان خالی ...اداره تعطیل بود...
نه:
آقای بنز:
وای بچه ها...صاحب من یه خانمه!چنان لایی میکشه که نگو!یه دفه منو از نیم مترجا ...
جابه جاکرد!...
خانم پراید:ای بابا !صاحب من بابای همون خانمه...انقدراین بچه رو گول زدی ...
هنوزیادش نیومدهچرا توی کوچه ی میم متری بوده...خودتوتوی آینه نگا کردی؟!
ده:
فوق:کلمه ای ست عربی درلغت نامه فارسی امروز به معنی..."به بالای چیزی...بالاتریا برتر از چیزی
معنی شده ...
لیسانس:که حالا شاید فرانسوی ست ...به معنی:پروانه ...جواز..اجازه نامه ...گواهی نامه ی آن دوره ی تحصیلی ...
خوب بااین توصیف ...خوبه فوق لیسانس بشه :"برتراز پروانه"!!!
کارشناسی ارشدم نمی پسندم!!!
فوق دیپلم هم همین طور:یه کم بالاتر از پروانه"
کارشناسی ارشدم معنی کنم:دارای تحصیلات فوق لیسانس!...
بابا آخرشم من "برترازپروانه ام"یعنی یه چیزی درحد جزغاله برای علم!!!
"حالا بگید نه"
یازده:
تگرتول...پرفنازین...تری هگزفندیل!
همه باهم!...
بابا جان تازه شدم چهل ساله ...
امان بدهید!
دوازده:
می دوی دنبال من ...درکوچه های شهر...چرا؟
من کنارت بودم و آواره ام کردی..."آلزایمر"چرا؟
سیزده:
حسین(ع)کربلا را قبول کرد ...
گاهی زمین به قیمت هیچ است ..ولی ببین "که"نشسته"روی آن!!!
چهارده:
ممنون که تحمل می کنید ...می آیید و می خوانید ...
دنیای مجازی گذشت لحظه هاست..ولذت....بعد تحمل!