یک:
پرپرواز ندارم رضای عشق رضا(ع)...
نیستم کبوتر حرمت...حسود می مانم رضای عشق ...رضا(ع)...
دو:
شوراست ...گاه عشق تو...مثل کرانچی است ...
زیرزبان که می شکند ...شورعشق چیست؟
سه:
بفروش شعرمن به رقیبم به عشوه ها...
که من به شعر نخوردم فریب ...یارمن کجاست؟
چهار:
توتب کرده بودی و من جان باختم ...عجیب!
باور نمی کنم که تو دل ازعزائیل هم ...برده باشی ...!
پنج:
پیمان کارهم شده بودم ...دیربود!
این سازه های شعر که من ساخته ام زود!
شش:
استاد پوششی...که کسی تورا به عشق نشناسد!
طوری می روی که انگار...قهرمان دل شکستنی ...
هفت:
مهدی (ع)...ازکوچه های ما گذرکرده است و...
ما بوی یار می شنویم ...می جنگیم با فراق ...
هشت:
آن چه ازناصیه ام ازکودکی پیدابود...
این بودکه ازعشق بمیرم درآغوش ادبی ات!
نه:
پراید کله پوک نیست!
هرجا بمیرد ...له می شود ....(یاللعجب)بازهم کله اش سالم است !
ده:
خدای رحمان الرحیم است وگاه بعضی بندگانش را به شفاعت بندگان دیگرش ...جان می بخشد...
خانه می بخشد...فرزند می بخشد...و...
یک بار درجاده ای نزدیک به سقوط بودیم ...دهان یکایکمان به یا ابوالفضل (ع) بازشد ...
عده ای پیداشدندوخودرو را ازعقب به جاده کشیدند وجانمان را نجات دادند....
وسیله دروسیله دروسیله...
حالا بنگرخدای کیست...