یک:
ترکیب نور بادل سیاه شیطانی تو...رقیق است ...
من دیگر با شمس هم بیایم ...تاریکی غالب است !!!
دو:
می روی با خنده هایت ...شیشه ها هم خنده اند ...
من چه می دانم که دیدارتو ...شادی آفرین است ...
سه:
پشتکارعجیب...خواب توبود...
بین بیداری... تعریف خواب هایت ....من نبودم؟...
چهار:
لب بزن برغزل ...کنسرت است !...
من چه می دانم تو می خوانی یا حافظ...حافظ را!
پنج:
کنارجوی ...گزنه روئیده بود ...
می دویدیم کودکانه...انگارماربود ...
مادر همسایه یک بار کوکو پخت...
وشاعرانه بازرشک تزئین کرد ...
دانستیم گزنه ...کوکوشده ومی توانیم بخوریم !
شش:
یک وقت جدا می شوم ازتو ...که عاشقی!
چون دردعشق بایدت ...ندیده عشق و عاشقی !
هفت:
ساکت نماندی و غریدی ....
این جا که لندن است آسمان؟
ما آماده ایم که سیل نیاید!
هشت:
اگر غم ...ازدل زمین مارا به گورهم ببرد !
ماعلی داریم و آل علی ...به توکل ...
نه:
پرایدو بردن هی هی...
سوئیچ آوردن ...هی هی ...
ده:
خوب است کمی سیاستمدار باشیم تا کم کم عاقبت به خیر شویم ...
غیبت نکردن را ازکم شروع کنیم ...
تهمت زدن را از جمع هایی که داریم ...کم کنیم ...
ببینیم وقتی دوزشان را کم می کنیم درزندگی مان اصلا اثردارد ...
گشایشی هست؟...
باید بگذریم تا خدای ازما بگذرد ...
جان کلام ...بارمان راسبک کنیم ...
دراین دنیا ...وسایل شادی فراوان است ...
" ان الله مع الصابرین" ...
یازده :
دیوانه ی حسین (ع)نبودم ...علی من؟
آنقدرعاقلم که بفهمم حسین کیست ....!