یک:
مایا ...تمدن باستانی ...
زنان با گوشواره های زیبا...
به احترام ... گوشواه ها...
پلاستیکی شان را نمی اندازم ...
دو:
اسپری به گل طبیعی ...
نمی خواهم مست شوم...
بگذار به لمس طبیعت برسم ...
سه:
شبهای گلوبندک...
دیگر نام یک رستوران است ....
بالاخره روزهم...می توانی به یاد شب های آن باشی ...
چهار:
قلب را می توان فروخت؟
دلم می سوزد که مفت ...ازکف داده ای؟
پنج:
سیب یک رازبود ...
یک گازآدم خورد ...ویک نگاه نیتن برد...تا
این جهان...رخ نمود ...
شش:
تماشا داشت ... تشنگی ...
می خواستی التماس آل علی(ع) را ببینی ... که ندیده ای ...
هفت:
داوود به کشف آهن رسید...
صدایش هم خوب بود ...
آهنگری که با صدایش ... دل می برد ...
هشت:
شمس !
وطنم ایران بود ...
کجای دنیا بگردم که فارسی بنویسم وتو...بدانی و لذت ببری !
نه:
غرب به تمئن ماد....
یک شیر برای هگمتانه کافی ست ...
تا ابد بغرد!
ده:
تکه کلامت لیلا بود...
حیف!دیگر مجنون ها ترک تحصیل می کنند !