یک :

به جنبه نمی رسیم و بیداد می کنیم ...

مانند مولوی که ... به کلیات شمس ... می رسد ...

دو:

یک تن پوش برای ده سال بس است ...

یوسف بپوش ... که با این پیرهن ... عزیز مصر می شوی ...

سه:

تکلیف عشق را خدا می داند وبس ...

بگذار پا بگیردو ازمجلس ذکرش برود ...

چهار:

سیدارتا بیدارشد ...

ثابت شده ... یک درخت هم ...

می تواند مسائل هستی را حل کند !

پنج:

یک حشره ... قلب دارد ...

ازکجا می دانیم برای گل شدن یک گیاه ...

استرس ندارد !

شش:

مات یک نگاه ...

شیشه واضح بود ...

تو زنده می شدی و icu....

هفت:

کمربه خدمت رقیب بسته ای ...

جانم به خویش... که دستم بریده ای و هنوز .... ایستاده ام !

هشت:

گاهی جوان نیستی و قدرت فرا بشری داری ...

درخیبر میان دست های علی (ع) چه می کرد ؟

نه:

کنایه می زنی که بوی گل نمی دهی ...

(هرکس به بوستان صفا می دهد وفا ....)!

ده:

درراه ماندهای .

وشانس یک فرصت است ...

آنقدر به انتهای جاده نگاه کن ...

تا ازدست بدهی !