یک:

گلو بریده ی چاقو نمی شود ...

ابراهیم ... پسر آورده ای به پاکی زمزم ...

دو:

به خاک سجده می کنم و ذکرتو برلب می رود ...

کجا بروم که آیت تو ...

هنگام وصل آن جا نیست ...

سه:

جوان بودم و یاد جوانی ازروی تو گذشت...

پیرم کردی و دانستم ...

تو آن جوانی که می خواستم نبوده ای ...