یک:

ساز دلم را کوک کردی...

اکنون هزارسال است که...

ازصحنه رفته ای و...

من وساز مانده ایم...

دو:

موسی دوباررهاشد...

یکباردرنیل ودیگری در صحرا...

عشق خدارا ببین...


باراول به خانه پادشاه رفت و باردوم به خانه نبی ....

سه:

عشق تو...

لقمه گلوگیربود...

هنوزنخورده...

به طمع کرفتارشدند...گرسنگان...

چهار:

غربت ... میتواند خانه ات باشد...

وقتی فراموشی بگیری...

پنج:

عشق ازاولش تااخرش اسان است...

دل کندن است که ...

حوشاقرن 21...