یک:

ریه ها که پر می شود از هوای عشق ...

چگونه بمیرم...

که دردهای سخت ...

همیشه ازسینه شروع می شود ...

دو:

به درگاه تو...

یک قربانی فرستاده ام...

جانم.

مرا بایک گوسفند عوض نکن !

سه:

دردفراموشی این نیست که ...

کسی رانشناسی...

این است که ...

دیگران تورا ... ازخاطر می برند ...

چهار:

وقتی عشق را باخداتقسیم می کنی ...

فرزندت درگهواره هم ... سخن می گوید ...

که مادرمن پاکیزه بود ... چون مریم

پنج:

درتمنای تو ..

خدادرهایش رابازکرد ...

ببین عشق کجای قلب خداست ...

که ازدست هایش ...

رحمت می بارد ...