یک:

بینوا ...

وقتی یک دل درگروتوست ...

می توانی جهانی را بخری ...

حداقل حیات عشق ...

دو:

برگ ... کنارگل معنی ندارد ...

ولی کجا بخورد ... آب ...

نرگس چشم هایش ...

سه:

سند یک برگ قانونی ست ...

نگران نباش برای زندگی ...

هم یک پایان قانونی هست ...

چهار:

وقتی تنهایی می خندی ...

به یاد من باش ...

که تنهایی هایم را...

بایاری ... چون تو ... می خندم ...

پنج:

موهایت ... تا مرز ابرو کشیده است ...

دلم را ...

مخفیانه ... به آن سو کشیده ام ...