یک
بوی تولد پاییز...مجنونم کرد ...
رفتم ونوشتم نامم را:مدرسه لیلی...
دو
به اشک من توجهی نکردی و به رفتنت ادامه دادی و ...
انقدر سوزاندیم .ـ
که رفتم و برای خودم انگشتر خریدم و به همه گفتم:با همسرم!
سه
دیوانگی/همراهی باتو ...یک عمر بود...
عمری که درخیال همراهی با تو ...گذشت!/دیوانگی
چهار
گفتی به خدا هم حسودی می کنی...
چراکه مرا با دست خویش !خلقت کرد!
پنج
دلم برای اشکهایت سوخت ...برگشتم...
درمیان موهای سیاه تو پیچیدم...
واز پشت گوش هایت گذشتم ِِ...و رفتم ..
تا عشق روحی خودم را ...
پشت دیوارهای اتاق مطالعه ات ... دفن کنم!
شش
مزارشش گوشه را چنان خواهم که جان ...
به حسادت از تنم جداشود و قهرها کند ...
هفت
حسود!
سوختی و از من خبرت هیچ نبود...
که عشق...
نتیجه ی ساختن یک حسود و یک زیباست ....
هشت
ترومپ!
ارزان کردی عشق را و نمی دانستی ...
مردان بزرگ ما ... گرانتر شده اند ...
نه
مامان بنز:
ای وای پراید یه وق ارزون نشی ابرومون تو درو همسایه بره!
بابا پژو:
واسه چی خانم؟مگه چیکار کرده؟اوضاع اجتماعی اینجوریه!
بوگاتی:
پرایدمن به خاطر ارزش هات باتو ازدواج کردم ...باورکن!
پراید:
خودمم ارزون شم !دیگه لوازم یدکی ام ارزون نمیشه..
ناگهان لامبورگینی و پورشه:
بابا جون!باباجون! اایشالاایشالا نمیری...مادوست داریم!
پراید:
همه چی ارومه ...من چقد خوشبختم!
ده
رهبرم...
غبار می گذرد و سیاهی دور است ...
هنوز سالهای روشنمان در کنار شماست ...
یازده
یعنی ئه عده ای بااستعداد فراوون نشستن رو اعصاب :اینوری میشه یه چی میگن اونوری میشه یه چی دیگه!
تادیروز دادو بیداد از گرونی و امروز می گن از بازار حمایت کنید خیای ارزونی شده و می خواد بشه!!!!
بابا یه خورده نفس به ما میدین؟داداش استپ!
دوازده
یعنی اگه خیال کنم فضای مجازی یعنی امار الکسا مردم!
یه زمونی بود که هیچی بودم یعنی نطفه هم نبودم!بعد بقول بعضیهاکه ادم شدم بعد یهو دسی دسی زدن و انداختنم بیرون!ازکجا؟از ففضای مجازی!نمی بینید دیگه وجود ندارم ؟/مهم/چی بود؟شما که منو میشناسید؟!
سیزده
تولدخانم لیلا حاتمی رو تبریک میگم واز خدای ارزو سلامت براایشون دارم...
لیلا...سربه مهر وچندفیلمی که ازقضا با همسرشون بازی کردن رگ خواب رو خیلی دوس دارم ...
یک:
انگار...کنارمن ...نشسته بودی " لیلا"!
صدسال جنون عشق..." داشتم"!
دو:
از من رها کرده یودی...خویش را...ولی...
یادت نبودکه ... قلب خودت را نبرده ای!
سه:
چون عنکبوت در تار خویش گرفتار گشته ای ...
در انتظار مورچه ی عشق من ...ولی!
چهار:
کمک نمی کنی به من برای رهایی...
هزار فریب هست که بمانم ...دربند تنهائی...
پنج:
حسود...دراندیشه ی قطع دستم بود ...
شنیدکه...زبان شعر گشوده چشمهایم..." مرذ "!
شش:
مزار شش گوشه ات را به جان خریدارم ...
اگر بقروشند وجان ... به بهایش برسد..." یا حسین (ع) "
هفت:
یوسف!
به عشف تو ... دستش رسیده به ماه و ستاره...
آن زن که پیراهن تو را " فقط " می خواست !
هشت:
ترومپ!
ممنون!که عشق وطن را به ما ارزان کردی!!!
هزار هزار جان داریم و یک وطن ...کافیست!!!
نه:
مامان بنز:
این خانم مددی کجاست؟ یه هفته است که نمی بینمش!همسایه اومده میگه گرون شدین!سرشو کردین زیر آب؟!!!
پراید:
مامان جان می حواستی بگی ما با قشر فرهنگی چیکار داریم ...قشر فرهنگی به ما گیر می دن!
بابا پژو:
صد دفه بهتون گفتم با این زن کار ی نداشته باشین ...شرکتمون دوسش داره!!!
ننه خاور:
وای وای وای!!!
ده:
رهبرم ...
زندگی سخت شدو ما کنار آمده ایم ...
اگر که عشق علی(ع) هست و عشق عشق علی(ع)...
یازده:
دیگر هیچ چیز با سرعت مورچه جلو نمی رود ...همه چیز دارد با سرعت نور تغییر می کند ..حالا از قیمتها بگیر تا او ضاع و احوال جهان ...
سر عت روی زمان اثر می گذارد و زمان روی جسم و جسم پیر می شود ...یک زمانی بود که پدرم می گفت : دویست و پنجاه تومن داده و خانه حیاط دار خریده می خندیدم!
زمان گذشت و خودم دیدم که پفک پنج زاری شده چند هزار تومان!فردا پس فردا ست که هم چین حالتی برای فرزندم هم پیش بیاید ...
دارم حس می کنم که باید قبول کنم زمان گذشته ولی رویم نمی شود که بگویم مال چه عهدی بوده ام ...
" دوران پفک پنج زاری"!!!
دوازده:
دوسش داشتم ...برش داشتند و بردنددش!
انگار توی زندگی همیشه یک ویترین هست ...
ویترینی که جلویش می ایستی و حسرت پشتش را می خوری ...
سیزده:
دوستت دارم
و از تمام شا عرهائی که
یک عمر ازتو سروده اند ...
متشکرم!!!
مخلصیم و تعمدا و قهرا و اجبارا و اختیارا و قبلا و بعدا این پست تصویر ندارد!!!