بی شمس

ادبی

۲۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

مرگ برای من عادت شد مثل رفتن تو با هرکی !!!

یک:

بهارار قورت بده و توی نفس هایت بخور!

برات خوب است اگر ریه هات سبز شود!!!

دو:

یک جنایت دیگر مرتکب شدی و یک لاله را کشتی ...

تو جنبه نداری ...به پارک لاله نرو!جوگیر می شوی !!!

سه:

برق از چشم های تو گرفته ام تا تاریکی چشمانم ...

به نور بیفتد و صورت چون ماه تو ...ببینم!!!

چهار:

خیلی قوی بودم که وقت رفتن تو ...

روی پای خود ایستادم ...تا تو شاید برگردی ...

پنج:

دریا مرا برد بالباس عروس تا باکو ....

وهنوز تو خرچنگ وار صدف تو خالی ساحل را چسبیده بودی ....

شش:

مزار شش گوشه ات را طلا گرفته اند عاشقان ...

که بگویند جایی که تو هستی ...

ازارزش های دنیوی می گذریم ...............تا بهشت !!!

هفت:

تو مرده بودی و یک کیف چرم جیبی از تو باقی بود ...

اشک می ریختم وقتی ...کیف را می گشتم ...

کنار کارت بانک تو ...

هیچ عکسی از من ...نبود !!!

هشت:

ترامپ درنبرد ستارگان شرکتی نداشت ...

خدا بیامرز ریگان ...قبلا رفته بود!!!

نه:

پراید :

بابابابابنز...هاکوپیان حراج گذاشته بریم خرید؟

بابا بنز:

پسرم چقدر بگم قرصاتو بخور ...تو خودرویی کت نمی پوشی...عاشق نمی شی...اصلا احساس نداری ...می فهمی ؟!!!

پراید:

بابا پس بخواب من از روت رد شم !!!


ده:

مهدی (ع)...امام زمان (ع)...ولی عصر(ع)...

انتظارشما درکنارولی فقیه ...عاشقانه است ...

یازده:

خیلی خیلی ممنون از فضای مجازی که اینجارو به هر ترتیب می خاد بفروشه ..."مالی "رو نوشتیم "حساب "رو نوشتیم تازه دیدیم بابا همه چی "حساب"و کتاب داشته و ما نمی دونستیم .آخه چرا وقتی نمی تونیم از پایین دستی مون حمایت کنیم پز می دیم ؟!!!

....................................................................................................

اگه بخام از اتفاقاتی که بخاطر داشتن وبلاگ سرم اومده اینجا بنویسم یه رمان میشه ولی به قول مادرم نوشتن همینه ...رویام قبلا همینو بهم گفته بود ...

هیچی دیگه دهن پراز خونمون رو باید قورت بدیم !!!


۳۱ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

"من گدای علی (ع)ام ...ثروتم شمارندارد "....

درون شیشه ی رگ ...خون من چه جاری بود ...

خدای بود نمی خواست که امثال تو ..."نگذرید"!!!

دو:

دره ها و تپه ها ...

کوچه ها و بقالی ها ...

روستا و شهر ...

برای کسی که از خانه قهر است ...

هنوز ...کشور مفهوم دارد !!!

سه:

محال بود که ازچشم تو بگذرم آری ...

گذشته ام از بس نگاه می کنی ..."گلزار"!!!


چهار:

مهدی (ع)انتظار گاهی به نخ رسید ولی پاره نشد !!!

نه آن اتنظار که بیایی !!!...انتظار وفا!!!

پنج:

پول روی دست های تمیزمن ...و چشم تو که منتظر ...

نان روی پیشخوان بود و هنوز ...هیچ کدام نخورده بودیم !!!

شش:

مزار شش گوشه ات برای من سبز است ...

ولی اگر که خواب ببینم هزار ...هزار نور سپید ...

هفت:

نفس می کشم ولی تو مرا به بغض می کشی ...

درسینه ام آتش است ...که اشک درون ریز می شود ...

هشت:

ترامپ داشت می دوید بعد از خوردن پیتزا ...ها پویش نمی رسید ...

ایوانکا دست می زد و ورونیکا نمی گفت ...دوپینگ یعنی چه؟!!!

نه:

بنز:

پاقای عزیز عده ای عقده ای درساعاتی از شب مرا خط انداخته اند و رفته اند ...چرا پیگیری نمی کنید ؟!!!

اقای پلیس:

جان من عزیزمن ...میلیارد می ارزی ...آخه چرا شب تو کوچه می خواب ؟!!!

ده:

یه دفه شد .تو کافه چیزای خوشمزه خورده بودن و داشت احساس خوب اخرماه رو تجربه می کرد که با افتخار کارت رو برد که بکشن ....

اقا یه دفه تو بگو یه دونه یه قرونی ته کارتش بود ؟نه!!!

اللهی شکر پول نقد داشت و مثل جنتلمن ها حساب کرد و اومد بیرون . با بچه رفت بانک و گفت :

ببخشید یه باره دومیلیون من چی شد ؟

هنوز اون طرف اقای بانک چهره اشم ندیده ...دراومد گفت :وام داشتی نه؟!!!

فهمید جریان چیه ...و جلو بچه خودشو گم نکرد ...گفت:خوب!

چک کردن دیدن سه ماه وامش عقب افتاده !!!بانکم از حساب حقوقی مرتبط همه ی پولاشا یه هویی کشیده بالا!!!

دراومد بیرون بعد گفت :لا مصب لااقل دوماه وورمی داشتی ...جای نفس کشیدنم می ذاشتی واسه ی این ماه !!!

بعد به این جمله ی قدیمی درکتاب های اقتصاد منتقد فک کرد :

درنظام های لیبرالی و سرمایه داری!!!"غرب"!!!انصاف و احساس وجود ندارد !!!

"یاللعجب"

......................................................................................................

میگن اگه زیاد قسم بخوری از ارزش "قسم خورنده و قسم شونده "کم میشه ولی به کی به کی قسم من انتفاع مالی از هیچ جای فضای مجازی ندارم ...

اینو گفتم چون روی کلمه ی حساب این پست بصورت مدل جدید تبلیغ گذاشتن ...آقا می خوای بخوری بخور نوش جونت ما که خوشحال می شیم...واسه یکی بانی خیر باشیم ...بالا روگفتم که باتو ..."


۳۱ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۱۵ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ای آتش سودای تو خون کرده جگرها...

یک:

بیرونم کردی مرا و اخراج تو ویرانم کرد ...

روی خرابه های دل من ...شرکت عشق دو را زدی ...ایول!!!

دو:

بوسه هایت روی دست من نقش نداشت ...

نقش بوسه های تو ...مرگ من برای سال 70 بود !!!

سه:

خیلی خسته ام و تو برای فروش دست هایم میلیارد قیمت گذاشته ای ...

چقدر بنویسم که بفهمی از ذهنم نمی روی ...نه از روی دستانم!!!

چهار:

درد ...

یک کوچه بود میان چشم های من ...

تو از دور با کس دیگری می رفتی که کیفت را ...

انداخته بود روی دوشش!!!

پنج:

کوروش روی اسب می تاخت و پورشه هنوز نبود ...

وسعت ایران تا مصر رفت ولی باور نمی کنیم ...خودرو هیچ کاره است !!!

شش:

مزار شش گوشه ات را تاج کردم روی سر ...

خاک کربلا را ...جای بهتر قلب من بود اما تاج جایش بهتر است !!!

هفت:

بلوار می گذشت و درختان از من آویخته بودند ...

یکنفر شعر نیما می خواند ومن کبریت کشیدم تا از تاریکی مقابلم بگذرم ...

هفت :

سیب را کشیدم بردم روی درخت ...

نایستاد گفت :دیر افتاده ام ...

وتمام جاذبه ی زمین مراکشید ...بس نیست؟!!!

هشت:

ترامپ از جاده منحرف شد و...

هیلاری نشان دادکه کجا بایستد ...

ولی ترمز که پاره شد رفت تو ...دره ی کره شمالی ...

نه:

پراید:

بابابنز من خسته شدم ...بیا دست این دختر و پسر و تو دست هم بذاریم و بریم پی کارمون ...

اون موقع که این دوتارو نامزد کردیم صفربودن الان ازبس تو خیابونای شهر با هم راه رفتن از قیمت هرکدوم 50 میلیون افتاده ...

ده:

دلم برای یکی خیلی تنگ شده ...

شاید دشمنم بود ...شایدم دوستم!!!

نه ...اول دوستم بود بعد انگار دشمنم شد ...

ولی خیلی وقته از همه جا رفته !و داره توی یه دنیای دیگه که امن ازون بی خبرم می چرخه و من یادش نیستم!!!

ولی خیلی تو زندگی من تاثیر داشت ...

به هرحال انشالله خوشبخت باشه ...

اه حرفام شد مثل وبلاگ نویسای قدیمی که عاشق می شدن ...هههههههه!!!چه جالب!!!

۳۰ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

اخه مامان جون بستنیش خوشمزه تره ؟..."اگه یادتون بیاد"

یک بردگی کردم ولی خدای نرفت از یادم ...

تو بتی بودی که از پای نیفتادی ...تا خدا یادم بود ...

.....................................................................

سرمه ات را سرقت کرده ام از روی چشم !!!

دیگرم باید که دیدن ...چشم ها ...بی سرمه ات!!!

...............................................................

پدرم رفت و ندیدم مردی ...

که بیاید پول کفش های شرا برای من ...

کتاب بخرد!!!

..............................................................

از سوکس می ترسی ولی از جاده ی چالوس چرا ؟!!!

اولی را می توانی حل کنی با دم پایی !دومی گواهی نامه می خواهد ...نداریتو؟چرا!!!

.................................................................

بیدار شدم و نفس هایت قوی بود که ...

دویده بودی و سایه ات از لامپ بالا می رفت ...

چشم هایم را بستم که ...

عشق قویتر از آن است که ...

فراموش کرده باشم ...صداها وسایه هارا !!!

.............................................................................

مزار شش گوشه ات ...تاب ندارد اشک هایم را ...

برای زینب کبری (ع)گریستم ...تو جوابم دادی.



کنار نرده ...گل ها ایستاده بودند ...

مثل دو نگهبان ...

وپلک نمی زدند ...حتی به نسیم ...

خیز برداشتم و گلبرگ هایشان هنوز خیس باران بود ...

به لب نوشیدم !!!

....................................................


ترامپ به چشم خودش دید فقر کم نیست ...

ولی چه کند خرج می کرد ریاست را بهر حال !!!

............................................................


رنو:

وای تو رو خدا پراید ...رنگتو عوض کن ...ازبس سفیدی آدم یاد زال می افته !!!

پراید :

وا خدا مرگم بده رنویی !!!مگه چن سالته؟!!!


ده:

واقعا می گم خداسلامت کنه کسانی رو که ما خوابیده ایم و بیدارند تا سلامت کشور جورباشه ...

کسانی رو که هرروز دارن شهید می شن وما اصلا اسم و فامیل اشون رو هم نمی دونیم ونباید بدونیم ...

یه لحظه حتی نمی تونیم فکرکنیم که کشورما که درحدود چند کشور اروپاییه ...چرخش چطور می چرخه؟

و ایا همین طور با بی خیالی ؟

خدا مرزداران مارو نگه داره ...خدا قوت ...

..............................................

چه اشکایی که درطول روز ریخته می شه و چه صداهایی که در نمی آد ...

خدایا خودت به مردان رازدار کشورمون کمک کن...

...........................................

۲۸ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۳۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

پسندم ...هرکه را جانان پسنده ....

یک:

شنبه درون هفته خزید ارام ...

گرم بود و خوابید تا خواب جمعه ببیند !!!

دو:

کنار تخت تو ...حافظ خوابیده بود ...

آمدم ودیدم فال این است :...یوسف گم گشته باز آید ....

سه:

چرا لبهات سوزن داشت و بو سه هات مهربان نبود؟...

مثل رز خشن بودی درعین لطافت ...

چهار:

مشق هایم را دادم به حسنا و برگشتم ...

داشت برای مادرش سوپ می پخت ...

من دوباره نوشتم !!!

پنج:

کنار نرگس و ژر برا عکس انداختم ...

تو غیرتی شدی و سه شب بامن حرف نمی زدی !!!

شش:

مزار شش گوشه ات بهار بود و زمستان دستانم بهار شد ...

به عشقم رسیدم و گفتم :...یا حسین(ع)بهار دیگر بازهم می آیم ...


هفت:

کاندید شدم ....ماه شدم ...رفتم به خانه !!!

رفتیم فرحزاد همه با اهل خانه!!!

هشت:

ترامپ خزید زیر پتو و فکر کرد به آینده ...

می خواست رئیس جمهور شود ...5سالش بود!!!

نه:

بنز مشکی بود ...هوا مشکی بود ...نوشابه مشکی ...

اگر خدا بخواهد زمین و زمان با آدم "ست "می شوند !!!

ده:

برای هم وطنانمون که درحادثه ی سیل زندگی شون رو در نواحی غربی کشور از دست دادن از خدا طلب غفران می کنم ...

انشالله روحشون شاد باشه و از این قبیل حوادث ناگوار برامون پیش نیاد ...با این تفاسیر باید مواظب خودمون باشیم ...

جدی می گم این یه تجربه شخصیه ...

مثلا رومون نمی شه به دکتر بگیم بابا من الان اینجام فوری یه آزمایش بنویس ...دکتر اگه ننوشت اعتراض کنیم ..نه اینکه مثل من ترگل و ورگل پاشیم بریم دکتر بعد ایشون بگن بابا شما که ازمن بهتری 40000 تومن هم بدم با یه شربت معده برگردم ...

انشالله خدا هنرمند محبوب عارف لرستانی رو هم بیامرزه ...این متاثر شدن ها نشون می ده ما هنرمندامون رو دوس داریم و متوجه زحماتشون هستیم ...

ولی بازم می گم اول خودمون باید مواظب خودمون باشیم ...

یازده:

غیرت میان مردم ایران نمونه است ...

می جوشد و بین مان باعث ادامه ی حیات ...

دوازده:

مشکلات جسمی تون رو جدی بگیرید ...مثل قند و فشارخون و از همه مهمتر پوکی استخوان ...

مواظب اعصابتون باشید و به خاطر دنیای کثیف عصبی نشید ...

دوستون دارم ...

.....................................................................

نوشته های این پست تو انتظار نشر بود و دی شب شنبه نوشته شده بود ...



۲۷ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۲۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

:می دونی عشق دیدنی نیست ...برا همین تو باورش داری !!!

یک:

ترسیده ام زعشق تو و کافی ست بترسانی ...

بطور مثال خانه نباشی و امتحانم کنی ...هنوز مردم ؟!!!

دو:

گریز از دنیای تو ...فردای مرا می سازد !!!

چراکه امیدوارمی شوم که ...هنوز زنده ام !!!

سه:

دست خرابه های باستانی درکاربود ...

وقتی که مارسیدیم و عشق درما شکل گرفت !!!


چهار:

روی چهره ی سوخته ی کاغذ ...چرا شعر نوشتی ؟!!!

یادم آمد که دست من هم سوخته است ...از آن زمان که ...پروانه ام !!!

پنج:

کشک تو ی پیاله است و انگشت من می رقصد ...

آشی که تو پخته باشی ...روغن و کشک اضافه نمی خواهد ؟!!!

شش:

مزار شش گوشه ات را نگاه من خریداراست ...

ولی میلیون ها سال هم نفروشند به این نگاه بهشت ...



هفت:

بوسه ات میان شاخه های درختان گم شد ...

نسیم دزدید ولی تو هنوز روی لبت بسیار داشتی ...

هشت:

ترامپ جدی جدی ترکیدن بمب اتم را ندیده بود ...

می خواست ببیند ولی امپراتور ژاپن نمی گذاشت ...

نه:

...:بابا بابا منصور اینا ون خریدن واسه مسافرکشی !!!

بابا:اه...باباشون فردا مثل من میمیره ...!!!مسافرکشی که کارهرکسی نیست!!!

ده:

نگران توام ...همیشه کودک منی ...

توی قلب من ...استرس می سازی و به روانشناسم می فروشی ...

طعم زولبیا و بامیه میدهی ...انگار روزه ام وبین کلماتم ...شعر بی قافیه ای ...

سفر نرو ...

دیوانه ام ...و چارشنبه هارا گاهی بیتر از تو دوست دارم ...حسودی نمی کنی ؟!!!

یازده:

یعنی یه جور خسته بودم گفتم یه شب دست از سر اینجا برمی دارم !ولی نشد ...ممنون دوستان...

۲۵ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۱۷ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

ماشالله به چشم و ابروش ...کاندید نشسته پهلوش!!!

یک:

خریده ام دل تورابه قیمت یک رز...

رقیب می سوزد که ابتکار مرا ندارد هرگز!!!

دو:

شفا ؟امگر مریضم که آمده ای به عیادت ...

من سالمترین عاشق دنیایم ...کمی مرده ام فقط!!!

سه:

شکلات تلخ خریدم و چای تلخ بود ...

به زهر مار نگاه تو...شیرین ترین شب زندگیم گذشت!!!


چهار:

پریروز دیوانگی کردم و از دیوار چشم تو بالا رفتم...

پدرت سنگ زد گفت:دیوانه و امشب به اجازه ی تو ...کورم!!!

پنج:

سیمان ریخته بودند پای باغچه تا تو بمیری ...

کلنگ آوردم ...عشق را از ریشه کندم و آوردم کاشتم پای خودم !!!

شش:

مزار شش گوشه ات ...لطف بهشت داشت ...

مرا که برده بودند ...شراب طهور دادند و الان مستم از حسین(ع)...


هفت:

بسیار قدیم ...مونداشتی ...

الان زلف تورا ...فیلم تبلیغاتی کم است !!!

هشت:

ترامپ افتاد و غش کرد ...

فکر کردکه ایرا ن جواب موشکشان را داده است ...

نه:

پراید هول شد و سینی چای را برگرداند ...روی جی سی ...

جی سی قهر کرد و با پزو ازدواج کرد و فردایش پراید رفت فرمانیه نمایشگاه اتومبیل باز کرد !!!

ده:

دیگه از فردا وقت کولر سرویس کردنه ...

آقایونی که عرق کرده و روزه میان خونه میگن :بچه ها کولر خاموش!!!!از بس که خونه عین بهشته ....ازشون بپرسید...



یازده:

برای تو مهدی(ع)...زمان کم داریم ...

آن قدر عاشقیم بگذار هزار سال دیگر بگذرد ...

دوازده:

ممنون...حواسم هست !!!

۲۴ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۵۲ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

گریه را چاره نیست ولی خوردن اشک ...لذتی دارد که نگو !

یک:

تنبلی داشت پلک من ...بسته نمی شد پی خواب ...

هرچه کردم سعی بازهم باز بود ...می خواست با رویا بماند !!!

دو:

رفته بودم توی آینه ...نقش تو یک قاب بود ...

من نبوسیدم کسی را ...باز برگرد به نقشت ...جان من اعجاز کن !!!

سه:

تلخ بود و نارنج این را می دانست ...

که من دست خودرا نمی برم !!!

این کار کار زنان مصر است ...!!!


چهار:

مهدی (ع)...با زندگی ستاره ها من زمینی را چه کار؟...

مگر تو از آسمان فرود آیی وانتظار این باشد !!!...

پنج:

خندیدم که تو از کنار من با عصا رفتی ...

مادرم گفت :شاد نباش ...او از تو بهتر بود ...

این جا قبر توست ...خودت هم بی خبری ....

شش:

مزار شش گوشه ات را در گوشه ی جگر جایست ...

جگر گوشه ای هنوز حسین(ع)و خوب می دانی...

هفت:

گل های یاس اویزان از دیوار قه قه می خندیدند ...

کلاغ گوشه ای دیگر زار می زد:دیگر زمستان نیست ؟بچه گنجشک ها نمی میرند؟


هشت:

کل جهان را جنگ برداشت و دو تن در کلوب می گریستند ...

ترامپ و دخترش ...که پشت در کیم جونگ اون را نگه داشته بودند !!!

نه:

بنز:

ای بابا ...پراید باورکن من پشت سرت نگفتم و نمی گم ...تو خوشگلی که باهات ازدواج کردم ...

پراید:

آره به مامانت گفتی کاش با پزو 206اینا وصلت می کردیم ...فقط 100میلیون دماغشو عمل کرده !!!

ده:

برای اینکه رتبه شغلی بگیرم و 300 هزار تومن !!!یه هویی به حقوقم اضافه بشه باید نمی دونم 400ساعت 40 ساعت ضمن خدمت داشته باشم و معدل ارزشیابی ام باید بین 100باشه نمی دونم اینجوری می گن ....!!!

خوب عزیزمن بگو نمی دم یا به دوتا قشنگ می دم ...من بیچاره که یه ساله تو مرخصی می رم مدرسه و باید یه سال مرخصی داشتم ولی رفتم مدرسه و به هزارو یک دلیل ...بیمه قشنگ و تر و تمیز یه پرونده ی منو مثل هلو گم کرد از کجا برات بیارم ؟نه من صدتا مثل من ...اصلا کلاس ضمن خدمت هست ...؟یکی بود که دیر به ما گفتن و اصلا پذیرش اینترنتی هم نشدیم ...چرا این طوریه که بعضی ا بیخود جلوان و بعضی ا مثل ما بیخود عقب؟داستان مام برا خودش داستانیه...

تو ارزشیابی برامعلم نمونه ...تحصیلات با دو امتیاز فرق جگر آدم رو کباب ی کنه ...وقتی از لیسانس تا فوق لیسانس 10 میلیون توفیر داره و از فوق لیسانس تا دکترا 70 میلیون بعدشم امتیاز تالیف یکه و ضمن خدمت 25 ...مثل اینکه به طوطی بدی 25 و به آدم بدی 1!!!تقدیر نامه رو که دیگه نگو یعنی بعضی ا کم مونده از یه جاهایی یه چیزایی رو کنن که اصلا می خوای زمینو گاز بزنی ...

دست کل امور تقدیر نامه ها درد نکنه ...بعد چند نفر میان بالا و سر بیست و چند صدم چنان مدارکی رو رو می کنن که اگه خود وزیر از اونا داشته باشه من بعید می دونم!!!

"درکل از صمیم قلب به همه ی همکارایی که قراره روز معلم نمونه بشن تبریک می گم و نمی تونم حسادت واقعی ام رو برا گذشتنشون ازاین همه مدیر رتبه عالی ندید بگیرم !!!

افرین !!!

"جدی جدی تبریک اینا شوخی بود ...ما که می دونیم نمونه های واقعی همینان!!!واونایی که خدا میدونه خدامیدونه خدا میدونه کیاان "الهی شکر !!!


یازده:

یادم نبود که وفات خانم زینب علیه السلامه"

طاقت و صبر به پای تو آمد یازینب (س)...

که ما نمی توانیم دگر ...گریه بکن ...

و چقدر درد که نمی توان گفت وروز عاشورا ...صبر زینب نمونه ندارد حتی از بابت مریم (س) ...

که اشک است و بالاخره می آید ...."تسلیت "...

دوازده:

ممنون ...

۲۳ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۵ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

دل ترسوی ماهم ...دل به دریا زد ...!

یک:

خودخواه بودی و اصلا نیامدست کسی روی دست تو ...

آن قدر بوده ام ...که به پای بتی چو تو ..."یاد خدا "کنم!!!

دو:

صدات کردم و جواب ندادی و رفتی پیاده رو ...

هوا گرم بود و بچه ها فرام.ش تو شدند ...به حراج رسیدی ؟!!!

سه:

کبوتر چشم تو را جا ...روی پشت بام نیست ...

خریده ام ویلای یک میلیاردی ...می نشینی آن جا ...

چهار:

خیلی سوختم و درصد سوختگی هم 100درصد بود ...

بعد با چار قطره اشک تو ...چطور خنک نشم!!!


پنج:

وقتی غرق می شدم بی دست و پا زدن ...

می دانستم که کلا یار من ...شنا بلد نبود ...

شش:

مزار شش گوشه ات را به قاب عکس گرفتم ...

که خانه ی من و امثال من ...همیشه پراز یاد حسین (ع) است ...

هفت:

دوستت دارم و دوست داشتن تو پنهان نیست ...

چراغی که از نور تو میان چشم من روشن است ...یعنی عشق !!!

هشت:

ترامپ می خندید و ملت اشک می ریختند ...

گاه هرخنده و گریه ای نشانه ی معکوس است !!!


نه:

بنز:

وای بازم باید برم خونه ی بی ام و اینا ...بابا من از این بی ام و افاده ای بدم می آد ...

بابا پراید :

بچه جون صد دفه گفتیم این جی سی چینی به درد تو می خوره گفتی نه !سطح بالا ...حالام طوری نشده بهم بزنیم .بچه مردم خوش بخت بره !!!

ده:

خیلی معذرت می خام از دوستام و همه اطرافیانم که اصلا اونجوری که اونا فکر می کردن نبودم ....

اونقدر خوب نبودم که بتونم بعضی توقعاتشون رو به جا بیارم ...سعی می کنم از این به بعد بهتر باشم و دقت کنم ...واقعا می گم !!!

یازده:

دل تو را برده اند و دیگر برای من نمانده قطعه ای ...

قطعه ی چند برم بخوابم ؟بدون قلب تو جای من همان جاست که می دانی !!!


دوازده:

اگه می شد توی یه سیاره چادرزد و بعد تو چادر آتیش روشن کرد یا اصلا تو کوه های سیارات و مثلا غاراشون نشست ویه جوج زد و اینا ...بعد با بچه ها والیبال بازی کرد و زباله هارو گذاشت پای طبیعت و همه ی اینارو با زیر پنجاه تومن بنزین و اینا جور کرد بعضی ملتا الان چنان موشکی ساخته بودن که نگو!!!"اینارو به خودتون نگیرید ...همه جای دنیا همینه "...

سیزده:

وزیدن نسیم انتخابات رو به کشورم تبریک می گم ...

ثبت نام مرحله ی اولیه است ...ولی قشنگی سیاست همینه ..."برای قدرت مبارزه کردن "!!!

۲۲ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۳ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

یا علی (ع)...

یک:

تولد تو را از میان شمع ها شکار می کنم ...

تو مثل عشق گلی ...پروانه بودنت هنر است ...

دو:
شما مرا نمی شناسی و فقط انکار می کنی ؟!!!

من همانم که روح خود را به پیراهن شما ...تن کردم !!!

سه:

علی (ع)...تولد خودرا نشان عشق گرفت ...

که تا آخرین لحظه های زندگی ...درخانه ی عشاق مهمان بود ....

چهار:

برقص افتاب که روز تولد من خواب مانده ای !!!

که مهتاب ...چنان کشیده بود بیداری ...که رفت و باز نیامد !!!



پنج:

پیداست که خاک برسرگل ریختن ...حقارت نیست ...

وقتی که پای گل گلیش هم ...میان خاک مدفون است ...

شش:

مزار شش گوشه ات پراست یا حسین (ع)از ذکر علی علی (ع)

تولد اولین ولایت تولد اولین ولایت رسول خداست و عرش درتلا طم است ...

هفت:

کجا می ری ؟تولد؟کادو چی می بری؟...

یه چنتاشارژ...ایول کارت درسته!!!...





هشت :

ترامپ گریه کردچون نخریده بودند برایش کفش...

ورونیکا گفت"مگه دیگه کجا میری جورابات باید تازه باشن "!!!

نه:

بابای بنز:

پسرم می دونم برام لاستیک خریدی نمی خای بم بدی ؟!!!

بنز :

از کجا فهمیدی بابا ...من قایمشون کرده بودم ...

بابای بنز :

چقدر خوبی ...دیگه پاهام ترک برداشته بود ازبس مسیر تهرون چالوس و رفته بودم ...فقط تو میدونستی ...چه دردی می کشم !!!

ده:

                                                  "جوراب نامه"

باز شب روز پدر شد و بسیاری از بانوان که عشق ششوهرانشان را در سر می پروراندند به فکر خریدن کادو افتادند ...

طلعت خانم که شوهرش به کار شریف مربی گری مشغول بود به دخترش نازی دستورداد که دوجین جوراب بخرد چون آقای "ق"بوی پاهایش دست خودش نبود ...

مهری خانم همسر دکتر "ب"برای ایشان دوجین جوراب گرفتند چون ایشان سر کلاس درس دانشگاه 

پای راست شان را روی پای چپ قرار داده و دانشجووان باید جوراب های سفید را که دراین جا نقش دندان های استادراایفا می کرد می دیدند ...

پارمیدا خانم برای شوهر شان آقای "م"دو جین جوراب گرفتند که وقتی ایشان در قهوه خانه اشان روی تخت می نشینند و هوای فرحزاد را استشمام می کنند پاهایشان موجب کراهت مزاج مشتریان نشده و چون برف سپیدی بدرخشد ...

نسرین خانم هم دو جین جوراب گرفتند برای آقای مهندس "ح"که وقتی دارند سر ساختمان به کارگران دستور می دهند و از پله های ساختمان هنوز ساخته نشده بالا می روند برایشان حرف در نیاید که مهندس یه جوراب هم ندارد ...

سپیده خانم اما رفتند برای آقای "ش"کت و شلوار بخرند که یادشان آمد شب گذشته آقای "ش"

قسم اشان داده اند که همان دوجین جوراب را ازمترو خریداری کنند وپول به حراج های گران قیمت ندهند ...

می ماند سحر خانم که شوهرشان آقای "ا"هنرپیشه بودند واتفاقا اتفاقا کت و شلوار کوتاه و بدون جوراب مد شده بود و ایشان اصلا نمی خواستند جوراب بخرند که دیدند مادرشان دوجین که برای بابایشان خریده ...دوجین هم برای داماد به عهد کادو آورده اند ...

به به چه ایام خوشی ....جوراب خران !!!


یازده:

من امسال هیچ کادویی ندادم و لی ....

ازمن براهم چین روزی بعیده ولی تا فردا ببینم خدا چی می خواد "ععععععععععععععععید تون مممممممممبارک"

دوازده:

من یاد علی (ع) را از یاد خود نمی برم ...

تا نجف می روم اما ...یاد علی (ع)هم همراه ...این من است ....

۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۲۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی