یک:
درسرنوشت من ....دست نداشته ای ...
پس این چیست؟
که بارها تا لب مرگ بارتو امدم و برگشتم ...
دو:
به کام دریا شیرین است ماسه های تلخ ...
ان قدرکه درثانیه صدهزار بار می اید ...
سه:
کنار دست تو آموزگار شدم زلیخا !
که عشق اگر درید پیراهن کسی ...به یاد گرگ های گذشته ام نیفتم!!!
چهار:
خدای را بخشیده ام چون تقصیر نداشت ...
برای مردن من ...وقت عاشقیت!!!
پنج:
بیسکوئیت کنار قهوه ی ترکم را تو می خوری؟!!!
من هزار سال است که با قهوه چی بدم!!!
شش:
مزار شش گوشه ات را روی بوم نقاشی ...
کشیده اند و من فرسنگ ها دوراز تو ...سلام می دهم...
هفت:
طلبکارم از خدای ...تورا که به من نداد...
ومن بی وفا می شوم و بایکی دیگر می روم !
هشت:
ترامپ خسته است و دیگر سفر خارجی نمی رود ...
البته اشکالی هم ندارد ...همین تا عربستان بس بود!!!
نه:
پراید:
جای مامان خیلی خالیه !راستی چرا نگفته بود یه خواهرم تو ولنجک داره ؟
بابا پژو:
تو چیکارداری؟اون دندون سپریات رو سالم نگه دار مثل من نشی...
بابا بیوک:
پژو ...بیا این ساکهای مامانتو بذار تو مینی بوس ما داریم می ریم آبادان!
باباپزو:
کجا؟
بابابیوک:
آ ب اد ان ...ننه خاور داره می ره پیش خواهرش میتسو بیشی!!!
بابا پزو:
ایول چشم و هم چشمی ...یه چن روز نفس راحت می کشیم !!!
ده:
رهبرم ....
به لبخند آرامش بخش تو ...دل بسته ام ...
که جهان پر تلاطم امروز ...
پشت ایم لبخند ...
برای من دنیای آرامش است ...
یازده:
گورباچف دریکی از کتاب های خود نوشته بود :
که از عوامل انحطاط بعضی جوامع ...مصرف بیش از حد ویسکی و شراب است ...
البته دردوران اخیر معاصر کشورها مستقل بوده و استعمار اصلا وجود ندارد !!!
بااین حال دردوران استقلال و یک پارچگی کشورها عوامل انحطاط درونی وجود دارد که یکی از آن ها به طور مسلم مشروبات الکلی ست ...
"خیالتون راحت...فقط یه چی گفتم...نگو نگفتی !!!"
دوازده:
بریز بیرون دلت را و هرچه می خواهی بگو ...
که خود نگهداری بیش از حد منجر به فوت هم می شود !!!
سیزده:
دوستون دارم