یک نکته

با سلام 

اگه می تونید با مراجعه به مراکز انتقال خون در شهر ها خون اهدا کنید چون در آن واحد نمیشه تشخیص داد یا حالا به هر دلیل دیگه ای "او منفی "بهترین گروه خونیه ....

با مراجعه به مراکز بسیج هم می تونید با اهدای اب معدنی و پتو ولباس گرم به هموطنامون کمک کنید ...

اگه بشه چادرهم بخشید که خیلی خوبه ...

نمیشه اون دردی رو که هموطنامون  می کشن با هیچ دردی تو دنیا مقایسه کرد ولی می تونیم دوستی یاری و برادری خودمونو با اونا همین امشب و همین الان نشون بدیم ...

خدایارتون ...حق نگهدارتون

بخف روله گیان...ایی دنیاجوره نقاشیگاندنیه...

یک:بیرون بیا از پشت پرده ی ماه ...

ای آفتاب حسن ...که در انتظارتیم ...

دو:

روی دندانه های شانه بوسه های من کجاست؟

تا بگویمت ...که برای یک تار موی تو ...چقد رمیمیرم...

سه:

درخلال جنگ های میان ما ...

سوخت ...خانه های قلبمان ...

چهار:

درد بیرون قلب من ...چکار چکار؟

اتفاقا جایی که رد پای تو پیدا بود ...

پنج:

تقسمت کرده اند مثل پای سیب بین خودشان ...

چاقوها!بشقابها !وچای ها که ...منتظر طعم تواند ...

شش:

مزار شش گوشه ات جای دفاع برای یزید گذاشت؟

آن قدر داستان تو قوی ست که ...جرات نمی کنند بگویند دروغها...

هفت:

ویران شد روی سرم این درد که تو ...

اصلا خبر نداشته ای بعد 100سال که من ...دوستت داشتم!

هشت:

trump!جان ملت دنیا برای تو حتما هیچ است ...

می گویی جنگ نه!ولی می افروزی ...

نه:

پراید:

مامان بنزکجا داری می ری؟

مامان بنز:

دارم می رم به زلزله زده ها کمک کنم!

پراید:

مامان مثلا تو سکته کردی!

مامان بنز:

سکته کردم از ادمیت که درنیومدم بیرون!

ده:

رهبرم...

جان می فشانیم وکسی خبرنداشته باشد بهتر ...

برای مملکتی که به رهبرش "یاعلی "گفتیم ...

یازده:

دیشب با لرزش لوسرها درتهران فهمیدیم زلزله شده ولی بعضی ها با خراب شدن زندگیشون طعم تلخ زلزله رو چشیدن ...

نمی تونیم درکشون کنیم ...ولی می تونیم همدردی کنیم ...

شیشه ها تو زلزله فاجعه ان ...چه لوسرها چه پنجره ها وچه ویترین ها ...با فشاری که دیوارها می ارن طاقه هاشون ازهم می پاشه وریزریز مثل گلوله در کسری از ثانیه پخش می شن ومی رن توجون آدم ....

حواسمون باشه ...

خداصبر بده به هموطنامون ...

چه شیعه چه سنی همه پارهی یه تنیم به اسم ایران ...

قربون معرفتتون...

به خدا غنچه ی شادی ...بودم ...دست عشق آمد و از شاخم چید..."ف.ف"!

یک:

می رسم از راه ...بوی حسین (ع) می دهم هنوز ...

ای کاش باورم کند حسین(ع)...

که رسم عاشقی برآورده ام ...

دو:

زندگی می پیچید توی آشپزخانه و بوی کرفس می داد ...

مادر نشسته بود و خیاررا با ماست ...به هم می زد!!!

سه:

من درون تو را می دیدم . هیچ آئینه ای نبود ...

چون شیشه ی بی جیوه ...خودم بودم که قلبم می تپید !!!

چهار:

یک قرن گذشت تا من از روی ریل ها به انتهای دنیا برسم ...

آن جا تو از انتهای دنیا افتاده بودی و فقط یک تکه از پیراهنت به جا مانده بود ...

گریه کردم و از شانس بدم گفتم.

دیدم سوزن بانی آمد و روی شانه ام زد :

پاشو!یکنفر دیگر دارد ...دنبال تو می آید ...

"هتل کالیفرنیا"همین بغل برای تو رزرو شده !!!

ولی من بازگشتم ...

بازگشتم به ابتدای تو!!!

پنج:

سوی ندارد چشم من و تو سوی دیگری ...

لبخند بزن که نمی بینمت ...تورا !

شش:

مزار شش گوشه ات یا حسن بن علی(ع)جای دروغ نیست ...

این واقعیت است که میلیون ها نفر را ...به سوی تو می کشد ...

هفت:

ودوستت داشتم با خانواده ات ...با هرچه داشتی ...

مرا بدبخت کردی که ...

چرا خودت تنها توی قلب من نبوده ای !!!

هشت:

trump!بزرگ شدن با تبلیغات ...کا رهر مسواکی ست ...

ای جان من!آدم شدن با تبلیغات ...دیگر چطور...

نه:

پراید:

لامبورگینی رو آوردیم شما سه ساعت نگهش دارین ...داریم یکی از خونه هارو می فروشیم !

مامان بنز:

مبارکه!ایشالله پراید نمیدونی چقدر خوشحالم که زندگیت سامون گرفته!

بوگاتی:

مامان بنز!یه خبر خوش دیگه!پراید جامع علمی کاربردی رشته ی کامپیوتر می خونه!

مامان بنز:

واقعا؟!!!

ده:

رهبرم ...

از گفتن لحظه های با شما بودن ...

امروز و فرداها ...چه لذت هاست ...

برای نسل ما ...

خدا می داند ...

یازده:

یه فرشته کنار آدم خیلی خیلی واجبه و کلا لازمه و کلا همین!به شرطی که خودشم همکاری کنه!!!

.................................

می روم از کنارت و یادگارم سکوت غریبی ست ...

بگذار تا ابد به چرت!بگویی:که مبتلا رفت!!!

.....................................................................

با رقیب مرا می سوزانی و این رسم تریلی ست ...

که قلب رنو را همیشه با پژو آردی ...خراش داد!!!

........................................................................

عزت زیاد ...مخلصتونم ملت ...مخصوصا اونایی که از عراق می آن....

دعای خوشبختی...

یک:

امده ام تا همه سیاهی ها ...برود از تنم ...امان الله...

خیال بد نکنی ...یاحسین ...ثار الله ...

دو:

مشت می کوبیدم به بخت خودم با خنده ...

تو دگر راه ندادی مرا به توی دلت ...با گریه !!!

سه:

از شرم نمی توانم نام تو را بنویسم ...

وگرنه هزار خودکار اگر خراب باشند ...

باز به جوهر یکی اعتماد هست ...

چهار:

دوستت داشتم و موقع فروش دلم ...

به خریدار می گفتی:فول اتومات را ...عشق است !!!

پنج:

مزار شش گوشه ات مرا خواست و من دویده ام ...

تا پیش تو ...هزار قدم ...یک قدم نبود ...

شش:

گذشت از تن من برق عشق ت یکبار ...

ا زان روز هنوز موی تن من سیخ است ...

"ببخشید شهرها از نظر شماره جا به جا شد ..."

هفت:

آن چنان گریه می کردم که مادرم شک کرد ...

که شاید تو مهربان ...زیباتراز خودش باشی !!!

هشت:

trump!خسته شدیم و عوض نشد اوضاع جهان ...

ای وای اگر که بمانی و دنیا هم چنین!!!

نه:

پراید :

مامان !بیا یه ذره دنبه بمال به کمرم!

مامان بنز:

مگه چیکار کردی؟کمردرد گرفتی؟

پراید:رفتم دنبال پسرم لامبورگینی ...لعنتی سرویس بچه ها نیومده بود 8تا شونو شوار کردم!

مامان بنز:

عزیزم!پسرتو کلا 6ماهه شه!مگه مدرسه می ره؟

پراید:

یعنی چی مامان؟!تو تا حالا سرویس مهد کودک ندیدی؟

مامان بنز:

تمرین کن !بچه های دیگه ات بیان!

ده:

رهبرم ..

کنار تو ایستادن کار ما نبود ...نایستادیم ...

ایستادیم کنارتو ..."یا علی"...

یازده:

یعنی فضای اینترنت روبعضی ا غارت کردن...باورمی کنید!!!

"حالا منو می کشن با این حرف"

می دونید بعضی استادای کانپیوتر اینو همون جلسه ی اول می گن!!!

خوب چی بگن!!!وقتی برای ثروت بعضی بچه ها تو این مملکت هیج دلیلی نیست!!!

حالا یکی نیست بگه بابا حدوداده ساله موج جدید موبایل اومده بخصوص دوسال اخیر ...دیگه کی حال داره یه کیس 5 کیلویی رو تو خونه جابه جاکنه...با کلی دردسر مثل دزدی و این حرفا ...خودشم بدبخت کنه "که خیلیا شدن صداشونم درنیومد!"از اون طرف شما دیگه نمی تونید مزایای اینستا گرام و تلگرام رو درنظر نگیرید ..که را حت تو شون دارن دعای خوشبختی ام می فروشن !!!!

جلالخالق مگه نه؟!!!

کلوپ و کلیپس می سازیم و می فروشیم !!!قیمت بدون دخالت بازار !!!

یک:
دردانه ی من ...دیگرم از تو فراق نیست ...
من بسته ی دیوار توام ...شفا شفا شفا....
دو:
من درنگاه تو ...مردی هستم که چهل سال سوختم !!!
این با ر سوختن ...که در قبر افتخار نیست !!!
سه:
بین همه ی عاشقان تو ...من فربه ترم نه؟...
از بس که خورده ام شکلات ...تلخی عشق باورم نیست!!!




چهار:
تلفن را کوبیدم به دیوار و دیگر منتظرم ...
تا تک دیوار خانه زنگ بزند و تو باشی ...
آه لذت ...آن وقت که من ...رفته باشم حیاط و تو ...
پشت خط به دنبال هزار فکر ...مرده باشی !!!
پنج:
بین دیوار و من و تو یک راز موجود بود ...
واینکه سوکس ها ...بدون در نظر گرفتن اجتماع ما...
می آمدند و می رفتند !!!
شش:
مزار شش گوشه ات ...امروز در تلاطم عشاق ...
تا عرش می رود و خدای را صدهزار بار شکر ...




هفت:
گلبرگ نمی خواست کنده بشود از گل ...ولی تو به زو رکندی ...
و میان کتاب تعبیر خواب هدیه دادی!
چه حیف!استاد!که باید بعضی خواب ها پریشان شود تا بعضی خواب ها تعبیر!!!!
هشت:
trump!آورده ای نام کشورم را و مرا غیرا نیست ...
عاقبت گفته باشم که تو را بین همه...خواهم...
نه:
پراید:
بابا!قدیما برامون چای می ریختی !یه چای بریز بعد قلیون می چسبه!
مامان بنز:
چی؟یعنی تو قلیون می کشی؟خدای من!بوگاتی چرا؟
بوگاتی:
مامان!ما دیگه داریم زندگی می کنیم ...حالا پراید یه عیب داشته باشه بسه!
ننه خاور:
بابا تو دیگه کی هستی ...برو درس کن!باهم !...
مامان بنز:
برگشتیم به عند قاجار!




ده:
رهبرم ...
سال ها بعد معلوم می شود ...که تا کجا خطر به حلق مان رسیده بود ...
و سربازان ولایت ...به آگاهی خویش ...نگذاشتند ...




یازده:
یک:
درمورد بعضی تبلیغات که به خصوص برای صفحه ی من می آد یه چیزی بگم:
گول نخورید ...مخصوصا اونایی که همون اول پول می خوان ازتون !
نریزید به حساب!اطلاعات شخصی تونم ندید!
دو:
انقدر سخته نوشتن ...ولی می نویسم چون جو گیرم . خواننده داشتن و شما رو دوس دارم !
گفتم که خلق خداهم بدونن!نگن نگفتی!

راهم افتاد..وتا کجا دیدی؟غیرت الله من ...مرادیدی؟

یک:

بوسه ای بر ضریح تو ...یادگار پدر بود ...

امدم با پای پیاده که بگیرم از ضریح تو..

دو:

خنده بر لب ...تو شهیدی و تاریخ گواه است ...

از آن که صدای دو لبت ...جان به لب آورد ...

سه:

در شهر دنبال تو نمی گردم ...نیستی ...

و قطارها چه بی رحمانه از روی ریل می گذرند ...

رفته ای و شاید قربانی من بوده ای ...

وقتی که به جای لبخند ...نا سزا تحویلت می دادم !!!

چهار:

ای سوخته در چشم من ...ای گرگ ...

کو یوسف !

درمان زلیخاها؟!!!

پنج:

چرا به بوی تنت عادت نمی کنند ...یاس ها؟

آن قدر بوی تنت خوش است که در ذهن اشان نیست...

شش:

مزار شش گوشه ات را به جان کشیده ام... نفس...

تا عالم و آدم ...بدانند که من عاشق توام ...

هفت:

بین من و تو فرق بسیار بود و یکی ...

همین که درد شناسی ...دردتو ...نبود و نیست ....

هشت:

trump!جانت بالا بیاید و یک جمله از خودت ...

بگویی و به گفته ی خودهم عمل کنی ...

نه:

فعلا نیستن!

ده:

رهبرم ...

بسوزیم این روزها زدرد مشترک ...

که کاش زمان حسین (ع)بودیم و ...

یازده:

امروز افتخارداشتیم که در کلاس یکی از اساتید کامپیوتر باشیم و کلا بفهمم هیچی بلد نیستم ...

برگرفته های من از دو ساعت کلاس با توجه به شرایطم:

1:

آیا pcیعنی یک عدد کامپیو تر با شماره ی مشخص !؟

2:

آیا کنترل دانش جوی سایت از پشت کامپیوتر شخصی یعنی کلاس داری؟

3:

انگیزه های یک معلم مریض!و دانشجوی پشت کامپیوتر در کلاس چیست؟

4:

ایا اصلا دوران کامپیوتر است ؟یا کامپیوتر فقط یک وسیله ی اداری ست؟

5:

pcمن چند است؟"بلدی"...ابنترانت بین بچه ها به چه دردی می خورد؟

6:

آیا عشق در این موجود کهنه ی متولد همزمان با تلویزیون هست؟

7:

آه گوگل رمزت لورفت!!!8888 ...لیلای لعنتی!!!

8:

قربان وفاتم به وفاتم گذری کن...

تا بوت مگر بشنوم از رخنه ی تابوت !!!

9:

اسم کامپیوتر من با این اوضاع :جوجوست نه پیسی!!!

10:

کلا از همکارانم درمورد فلشم ممنون!

11:

یعنی فقط فرزانگان!

12:

هیچی !با معلومات Ipاینترنت سایت های مهم برگشتیم خونه!نمیرم!!!!

بغضانه هایم را کسی نمی خرد !!!چون شعر نیست!!!

یک:

درنگاه من ...امده ای فرشته ...ای دیوچهره!!!

دیگر چکارداریی؟با چشم های من؟..."که دیگران به چه شکل اند؟"!!!!

دو:

نقص دارد چشم های من!نه انگشتان تو ...

که کج مانده اند زیر بار ام اس و ....انقدر ها نباید شد!!!

سه:

تازه می خوانی مرا و یادتم نیست که بودم!

بهتر!اینکه انقدر بی فکری ...تا به حال ...مرانکشت!

چهار:

دردمند ترین بودم و دردم هیجانی....هیچ ننداخت!

چرا؟

چون که کسی باورم نداشت ...به بیماری و درد!!!

پنج:

دراسارت موهای تو ...من مدرسه می رفتم!

تا عاقبت از درس جنون محض ...گرفتم فوق دیپلم ها ....

شش:

مزار شش گوشه ات ...یا حسین (ع)...آه یا حسین(ع)...آه یا حسین(ع)...

جایی که پای پیاده طی می کنند عاشق ها ...

هفت:

یوسف!مرا ببخش که پیراهن تو را دریده ام ...

نمی دانستمت!وگرنه!سال ها پیش ...به خود مرگی می زدم خویش را!!!

هشت:

trump!مرا دوست نمی داری و من هم!

از بس که من به کارتو شک دارم و تو به کار جهان داری!!!

نه:

پراید:

مامان ...من زنون رو طلاق غیابی دادم!

مامان بنز:

خوب کردی...

پراید:

می دونی مهریه اش چقدر بود؟

مامان بنز:

نه؟راستی چراهیچ وقت راجع به این موضوع چیزی به من نگفتی؟

پراید:

ای بابا!مهریه اش 8تا سکه!به اضافه گشتن دور دونیا درهتل های هیلتون بود!!!

مامان بنز:

از مهریه اش گذشت ؟

پراید:

نه بابا!تازه هفته ی دیگه می خواد بره خونه ی داییی بوگاتی ایتالیا!

مامان بنز:

یعنی انقدر؟

ده:

رهبرم ...

پیش شما فقط سواد داریم و بلد نیستیم ...

آن قدر که دست دشمن خودرا بخوانیم و ...ادامه دهیم ...

یازده:

شغلم عوض شده!اونم تو اوج به به چه حال خوبی ...صبح ها هرچی دعا بلدم می خونم که رسوا نشم!

کمک خدا!

دوازده:

از دوستان راه نزدیک و دور ممنونم!

نیومدن من رو بذارید به حساب بی سوادی ...همین!

ولی اینجا خونه تونه ...اگه شما نبودید انگیزه ای هم نداشتم...

........................................................................................

واقعا منوشرمنده می کنین ...ولطف دارین ...البته این تعارف ایرانی نیست !یه جمله ست که معنیش یعنی دمتون گرم...

اینا نقاشی دیواریایی هستن که هستن دیگه ...من که معنی بعضیاشونودوس دارم

همین که خدا منو روسیاه نکرده بسه...صد هزار شکر...

یک:

بی قرار تو ...می نوشتم و انگار تو می خواندی...

یک روز درخانه تان باز شد ...

هزاران نوشته پشت در با خجالت ...

به بازگشت سوی من ...می نگریستند...

دو:

ارواح توی شب غلت می خوردند و باغ حرف می زد ...

آمدم تالب چشمه ولی ...تورا قبلا ارواح نوشیده بودند ...

سه:

مرا دوست نداشته بودی و اللهی شکر!

برای خرشدن من ...خدای مهلت داد!!!

چهار:

لب گورم..با بسته ی خون دکتر جنابیان!

می گیرم جان و برمی گردم ...تا دوباره زندگی کنم!!!

پنج:

رقم خورد دستان من سانتی دومیلیارد!

ازبس نوشته بودم و سال ها مرا نمی خواندند!!!

شش:

مزار شش گوشه ات با نوحه های ترک ...

اه از زنجان من!که عشق حسین (ع) اش معروف است ...

هفت:

یه عده منوشرمنده می کنن ..با این حالم جایی نمی رم خیالتون راحت!!!

نمی خوام تو امریکا و ترکیه بمیرم!فردا می گن لیلا مال ماست ...اونوقت این همه ملت باید ثابت کنن که من ایرانی ام!!!

بی خیال بابا!

هشت:

به علت خستگی نصفش رفت!!!

چرارفتی؟چرا من بی قرارم ؟به سر سودای آغوش تو دارم ...

یک:

بوسه فروختم دانه ای هیچ به تو ...

بعد دیدم فردای آن ...خریده ای دانه ای یک میلیارد !!!

دو:

چرا روی سیاهم را با دروغ سپید روی کنم ؟

برای روی سپیدی که پشت چهره ی آن ..سیاه تر از روی من است ...!!!

سه:

بعد از بعد چهارم ...رفتیم بعد سه!

ما بلد نبودیم راه برویم دربعد دو ...دربعد یک ...غوطه ور شدیم!!!

چهار:

جنگ شد و دنیا مرد و من آواره ی بیابان ها ...

بلد بودم زندگی ...

زنده ماندم تا با جهان بجنگم ...برای زندگی ...

پنج:

یوسف موی خودرا بست و از زندان رها شد ...وا رها ...

موی یوسف را تمام عاشقان ...بسته می دیدند ...در ازادی ازادها ...

شش:

مزار شش گوشه ات مرا بخواهد و من نیایم ؟چرا؟

پا هایم ...فدای جاده های خاکی کربلا ...می ایم !

هفت:

و آزادی تعریف شده در حقوق شهر وندی به ان جا می رسد که شهروند با خیال "اسیر بودن"درمتن قانون ...دست به ارتکاب جنایات تعریف نشده می زند !و جالب است که قانون این افراد را کسانی می داند که تازه با حقوق شهروندی آشنا شده ویا کلا شهر وند نیستند و از جاهای دیگر آمده اند !!!

هشت:

trump!دانش اموزان ایرانی دیگر نمی پرستند یو اس را ...

و مرگ برآنی که از شدت فهم ...نمی فهمد حس ایرانی ...

نه:

بوگاتی:

مامان جان!براتون فسنجون پختم آوردم!

مامان بنز:

وا بوگاتی!تو که غذای ایرانی نمی پختی؟

بوگاتی:

دیگه می خام زنددگیمو نگه دارم نه مثل سابق!

ننه خاور:

حالا با مرغ پختی یا باکوفته ریزه؟

باباپزو:

مامان حالاباید وسواس به خرج بدی؟

مامان بنز:

ترشه یا شیرین؟

بوگاتی:

خیلی خوشمزه اس ...رب انارش کامبیزه!

پراید:

جان من؟از حسودی ...سمیه اش رو نخریدی؟

ده:

رهبرم ...

دراوج می خندم و راضی به رضائی ...

که میان سربازان خود هزار خاطر خواه دارد ...

یازده:

یکک

باید از ترس ها عبورکرد ...واقعا لذت داره ...

ترس از همه چی ...

وزندگی هرروز و هرروز و هرروز ...

دو:

یه وق می بینی زیادم دهن لق نیستم!

شاید دارم با پرگویی ذهنمو از هزار هزار حرف خالی می کنم !

ولی با این حال کار خوبی می کنی ...مواظب خودت هستی !!!

دوازده:

پر شدی از لکه و دیگر نداری هیچ ...تازگی !

ای سیب که قایم شدی و "آلمایی"نیستی!!!

سیزده:

ممنون از چهره هایی که بی صدا می آن 

"با شوخی :از چین و ماچین"

مخلصتونم ملت

فریدون مشیری ویا بحث مهم "چطور از کوچه ها در شب های مهتابی بگذریم؟"

یک:

تو قوطی جا گرفتم ...توی کنسرو ...ماهی کولی!!!

تو خودت یه ماهی ازاد ...جان من رودخونه کم نیست؟!!!

دو:

به جای نوشته ام ...پوستم را سوزانده ای زیر نور شمع ...

که ای دانشمند پیر"عشق فهمیدن"درد دارد!!!

سه:

طبق بخشنامه ها ...آئین نامه ها ...ورود متفرقه ممنوع ...

ولی تو ..فرد فرد می آئی ...افرادکه نیستی ...

به نیت عشق می آئی ...کارمند بخش دیگر که نیستی !...

واز همه بالاتر ...با پیتزا می آئی ...کلا بی خیال!!!

پنج:

بیست کوئیت روی چای می خوری !ای ول!

ولی رایونه را دریاب!که به چائی خوردن "حساس است"

شش:

مزار شش گوشه ات را یا حسین(ع)سیه پوش می کنند ...

این عزادارن برای داستان "رقیه(س)"با پای پیاده آمدند...

هفت:

به عزاداری من امده بودی ...سرکوبیدی...

وای من زنده شدم!تا صب رنگت ...به رخسار نبود!!!

هشت:

trump!از جوانی پولداربودن ...خطاست!

درپیری عذاب خرج نکردن درجوانی میکشد "انسان را"!

نه:

پراید:

مامان!قراره من و بوگاتی ماهی سه میلیون تومن هدیه بریزیم حسابتون ...

مامان بنز:

پراید!جون بابات!تازه خوب شدم!نقشه یجدیدت چیه؟

پراید:

هیچی!حالا بیا خوب باش!

ننه خاور:

ساق اول!اوقلوم افرین!

باباپژو:

الان ریختی؟یا می خای بریزی!

پراید:

سرماه !اولین خونه ای روکه ساختیم بفروشیم ...بعد!

بابا بیوک:آهان دبرادر!

ده:

رهبرم ...

کمال گرایی ...برای کشورم ایراد ندارد ...

بعضی خیال می کنند که ما بلد نیستیم ...

"یا علی"

یازده:

باتشکر از خودم ...!!!که باعث شدم تو منو دوس داشته باشی !!!قشنگ بود نه؟آهان ...نه براساس توانائی ها و اشتعدادهای ژنتیک ..."خودم"!

دوازده:

اشک آن پیر پدر درآوردی و می خندی!!!

ای داماد تقلبی که نامت نهاده اند ...سلطان عشق یگانه دخنر سلطان!!!