بی شمس

ادبی

تاریخ ...

یک:
چهارده سال ...تدریس تاریخ اسلام ومعاصروجهان...
به من آموخته ...تاریخ مهندسی اموات نیست ... تکرارهم نیست ...
بلکه بقول قران کریم ... که سخن خداست ... عبرت و یادگاری ست برای دیگران ...
دو:
کفن بپوشم و سپید روم ...
بهتر ازسیاهی رویی ست که روبروی تو دارم ....
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۳۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

وقتی آمد...

ادامه مطلب...
۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۲۳ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

مرغ سحر...

ادامه مطلب...
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

شمس

ادامه مطلب...
۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

سند ...

یک:

بینوا ...

وقتی یک دل درگروتوست ...

می توانی جهانی را بخری ...

حداقل حیات عشق ...

دو:

برگ ... کنارگل معنی ندارد ...

ولی کجا بخورد ... آب ...

نرگس چشم هایش ...

سه:

سند یک برگ قانونی ست ...

نگران نباش برای زندگی ...

هم یک پایان قانونی هست ...

چهار:

وقتی تنهایی می خندی ...

به یاد من باش ...

که تنهایی هایم را...

بایاری ... چون تو ... می خندم ...

پنج:

موهایت ... تا مرز ابرو کشیده است ...

دلم را ...

مخفیانه ... به آن سو کشیده ام ...


۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

یک شهر پرستاره...

ادامه مطلب...
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۶ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

اهورا...

ادامه مطلب...
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۵۵ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

کشف چشم های تو...

ادامه مطلب...
۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

یونس نبی

یک:

شادی ...

جایزه ی پس انداز ذهن توست ...

هرگاه غم عشق را ...

درقلب من ...

به یادآری ...

دو:

کمان ...رنگین است درآسمان ...

تیرش ... تا قلب برکه ... پرتاب شد ...

سه :

میلیاردها ستاره ... کدام مثل توست؟

درخشیده ای ...

برای جهانی که ... انسان را...

برایش خدا آفرید ...

چهار:

چون ... یونس نبی ...

درجهان ...ماهی شکل ام ...

خدایا ...

فکر می کنم به بازگشت ...

تا انسان عاقبت اندیش بمیرم !

پنج:

یک قطار ... ازمرز می گذشت ...

صدسرنشین عشق ...

درونش ... به پای کوبی ...

عقل...

مشغول بودند !

۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۸ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

چهارشنبه ...

یک:

غرورشکسته ...

وبال گردن شد ...

برای این سر ... که به فخر ... درآستان تو ... می سودم ...

دو:

کنارقلب ... باید جگرهم باشد ...

بدون جگر... درون قلب ... عشق ... می ریزی ؟

سه:

باید می رفتم ...

بدون اینکه ... تو مرابیرون کرده باشی ...

تا... قفل زبان عشق تو... یکروز ... بازشود ...

چهار:

چهارشنبه ...

یک کوچه بود ...

که میان آن ... دختری با موهای طلایی...

عشق را ... با پاکت فال حافظ...

تقسیم می کرد ...

پنج:

یک وعده شعر ... به من بدهکاری ...

مردم ... تا این قلب گرسنه را ...

به نان ادبیات ... عادت دادم !

۱۴ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی