بی شمس

ادبی

دل از من برد و روی از من نهان کرد...

یک:

به قدر سلیمان......

جاذبه شکسته شد...

جادوی قالی او رفت...

تاملک صبا...

دو :

ببین درد کجاست..

که خسرو را می بینی و...

کوه را می را می شکافی..

تا  فاصله طبقاتی ات با....

شیرین معلوم نشود...

سه:

شکستن یک انسان کاری ندارد....

وقتی قدرتمندی طوری بشکن....
که برای بازسازی......

نروی از چین کارشناس بیاوری!

چهار:

تو...

یک قهوه ای...

میان بلد نبودن های سیگار کشیدنم....

لطف کن.... 

کمی چای باش که با...

توت هضم ات کنم....

پنج:

پناه بر خدا......

آمده بودیم مکتب.....

نگو!

نگو که هر مکتبی یک صندلی جدا.....

برای لیلی دارد!

شش:

قایم شو.....

پنهان شدن کار من است.....

پشت کلمات...

هفت:

پا انداختی تا بیفتیم....

یادت رفته بود.....

ذکر افتادگان یا علی ست.....

هشت:

تن مرد....

یک روح خدا داده بود.....

برای همین که تو نتوانی بکشی....

نه:

دیگر به جاده اطمینانی نیست.....

وقتی پایان ان....

مردن پراید و من است....

ده:

دروغ...

خالی بندی...

چاخان....

بالا خره یکی در باز کن است


۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

بامن صنما دل یک دله کن...

یک:

پیاله ی چشم هایم...

برای تو...پراز شراب بود...

تااشک می دیدی...

مست می شدی...که...

عشق من...

طعم انگور داشت!

دو:

شرایط...زلیخاهامی سازد...

وای ازدرهای و بسته و...

یوسف نشدن...

سه:

تکه کلامت عشق بود...

بعدها...فهمیدم...

که...تکرارمغز... تقصیرتو...نیست!


۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۳۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

جانان...

یک:

تو گفته ای مرا بخوان...

سواد عشق رسولت... که آموخته ای...

قرنهاست...

که اززبان مردم جاری ست..

دو:

هنوز نیاموخته ام که قلبم رابدوزم...

تا این حد آموخته ام که رگ دارم....

بند می زنم...که نریزد...

خون عاشقی... میان پیراهنی به نام قلب...

سه:

آمده بودی...

یک جان داشتم..؟

توراکه دیدم...

اما ده ام برای صدسال قربانی...

چهار:

یک دانشگاه میان چشم هایت داشتی...

ولی...من راهنوز...فارغ از تحصیل... نمی کنی...

پنج:

اسماعیل...

طواف کعبه بیاموز....

که عشق خدای ازعشق پدر بالاتر است...

۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

چرامن؟

یک:

در حسرت یک نارنج...

عشق تورا که یوسفی...

تن زخمی نارنج... فقط رسواتوان کرد!

دو:

پای شکسته... ازکمراویزان است...

دنیای زیرپا...

هوایی می شود... که قابل لمس نبست!

سه:

دیوانگان...

عشق ازیادشان می رود...

روانشناسان... بهتر می دانند که عشق را...

با چه قرصی به خوردشان... بدهند!

۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۳۵ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

وضو...حالا

یک :

وضو گرفته و نیت به دیدار تو نیست.........

قسم به عشق فراق تو... عبادت هم هست.

دو:

بکش درد فراق مرد کنعانی...

که ماه قوم خویش به دست گرگ... سپرده بودی. 

سه:

آنقدر زنده ام که بمیرم برای تو....

شیرین من... که به فریاد فرهاد می رسی...

چهار:

درد قلب بد تر از درد سر نیست...

خریده ام که به قرص ماه تو شفا شوم...


۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۰۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

بیمار...

یک:

روز روشن دلم را برده ای...

تا باشب تار چشم هایت بسازم...

دو:

بیماری من نام تورادارد...

چندان ناشناخته نیست...

سه :

طبیب خندید وگفت:

ازدست می روی...

چه باک...اگردعای دست های تونباشم...

۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۳۷ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

خواب درچشم ترم...

یک:

زرهپلک بپوش ...

درخواب هم ... جنگ باچشم های ش ... عالمی دارد ...

دو:

خواب درچشم هایم شکست...

صدای اشک تو ... نگذاشت ...

سه:

فکردرخواب محال است ...

اما فکر خواب ...

پیش توست ...

رگ خواب من ...

۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۷ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

صدای تو افسانه هاست...

ادامه مطلب...
۰۴ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۶ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

شکستنی ...نیست !

ادامه مطلب...
۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۱۸ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

ماه درآینه می گفت سخن ها...

یک:

بادبهارو کشتی ...

ماه آن بالاست...

خداجاری ست میان رگ های دریا ...

دو:

روکشیده و جهادمی کرد ...

آن علی (س) که فاطمه عشق دو جهانش بود !

سه:

به اشتیاق شمس ... مولوی شدی ...

ماکه ازنیستان جداشدیم ... که هیچ!

چهار:

نگار نگاشته شد...

به عشوه ... که عشق حافظ است ...

ماکه بیسوادیم ... چگونه بخوانیم این معما را ؟

پنج:

ماهی های قرمز...

که به تنگ عادت کرده اید

عمرتان کوتاه نباشد....

به تحمل دریا زنده بمانید....

۰۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۲ ۰ نظر
سیده لیلا مددی