یک:
به عشق تو کورم ...نمی بینم کسی ....
کاشکی بینا شوم ...دل تنگ دیدار خدایم ....
دو:
محدودیت من ...بالا رفتن از دیوار عشق است ...
شایدم ...این شیوه سرقت برای من ...دیگر مناسب هم نباشد ...!!!
سه:
سئوال پرسیدی و پاسخی نداشتم ...که "دوستت دارم؟!"
قبل تو پاسخ داده بودم ...به آن یاری که ازجان بیشتر ...دوستش دارم !!!
چهار:
بین انگشتان دستت عشق می کرد ...آن سیگار ...
موی من را کنده بودی ...تا نفس گیرد"هوو"!!!
پنج:
فردا باید آزمایش جدیدی انجام بدهم که پشت گوش انداخته بودم واز واقعیت تلخ می ترسیدم ...
حالا وقت روبرو شدن است ...50...50...باید خدا را شکر کنم که یک سال دیگر به عمرم اضافه کرد ..این داستانی ست که آقای دکتر میرسعید قاضی همیشه به من گوشزد می کند ...
شش:
مزار شش گوشه ات ...دوراست از ام ابیها (س)...
هرچند ما ازکجامی دانیم ...مزار فاطمه (س) کجاست؟!
هفت:
روبروی اینه ...می گویمش تقصیر نیست ...
من شکستم جسم پاکش را ...ولی عمدی نبود ...
هشت:
بهشت تو خدایا یک جهنم زندگی ست ...
ما نمی خواهیم باورکن بهشتت را !!!...زندگی مان را بساز ...
نه:
پراید درگوش بنز رازی می گفت :...
پژو به خنده زد زیر لبو گفت :وای نامزدها !!!
ده :
متاسفم ...که بعضی ها را که دوستم دارند نا امید می کنم و نمی توانم آن جاهایی که می خواهند آن طوری که می خواهند ...ان حضور پررنگ را داشته باشم ...
چند سال قبل قرص خاصی می خوردم که اثرش روی راه رفتن انسان تاثیر زیادی داشت و انگار مثل روبات می شدی ...درمحلی مادرو دختری حضور داشتند ...مادر همیشه مرا به دخترش نشان می داد و می گفت :ببین آدم باید فرز باشد نه مثل این !!!وقتی به منزل برمی گشتم می خندیدم که نمونه خوبی برای دخترخانم نبودم ...ولی از طرفی نمی توانستم سلامت شخص خود م را به خطر بیندازم ...
"هوالشافی "
یازده:
دست تو باران عشق است که می بارد به من ...
من کجا دیگر ببینم مادرم ...نوازش های تو!....
دوازده:
وطنم پاره نشو ...تیره نشو ...ایران باش ...
که لباس شهدا ...خاک سیاه تو نیست ...سبزعلی (ع)ست ...
چهارده :
ترامپ خانه ی خاله اش را خرید 100دلار !
بیچاره خاله اش معتاد بود و قمار می کرد !!!...
پانزده :
ترامپ باعث شده که چهره ی دموکراتیک جامعه آمریکایی فرو بریزد و یک عده که کاملا داشتند وسط دموکراسی حال می کردند ...صدایشان در بیاید از جمله سرکارخانم مدونا که مژهایشان را با الماس درست می کردند و با همتای خدا بیامرزشان آقای مایکل جکسون ...دنیای قرن بیست را به چالش می کشیدند ...حالا چرا خود خانم مدونا رئیس جمهور نشدند نمی دانیم ولی این را می دانیم که دموکراسی یعنی این که ...می بینیم !!!همین.
شانزده :
ممنون !گفتم کمی از خودم بگویم بد نیست ...
قصد به چالش کشیدن احساسا تتان را نسبت به خودم نداشته و ندارم ..."چه خوش خیال و چه ازخود راضی "
من الله توفیق ...
"برای سربازان فضای مجازی ...سلامتی ..."