یک:

درخت لوس ... که از حجم برف سر کج کرد ...

تمام ریخت به روی زمین ... سپیدی خویش!

دو:

نمی دانم درون غم مردن ... برای تو چه سود ...

که شادی مرا ... نمی توانی دید!

سه:

برای بردن تو سوی خوشبختی ؛ از من تریلی ...تریلی ... کم بود!

چه بهترم!که مانده ای تو ... سوی بدبختی!

چهار:

امیر سرش را که برد ... می دانستیم ...

بدن چه کاره است درمیادین کارزارعلی(ع)...

 

پنج:

بخور ... اگر می توانیم ...

مجنون باغم!

که شیرین نباشمت ...

لیلی ام!

که دیوانه ات کنم!

شش:

مزار شش گوشه ات را برده ام در کلام شعر ...

آن جا که درخیال ... حسرت واقعیت خورم!

 

 

 

هفت:

و بوی بدبختی داشت از توی  ماهی تابه می آمد ... کت لت های پروین سوخته بود و من می دانستم که وعده ی ناهار وسط کت لت است که باز دوستش داشتم !نمی دانم این عادت پروین چه بود ... غذاهای سرخ کردنی تا نمی سوخت ... نپخته بود!

یک:

نمی دانم قضیه ی پنهان کردن چیست ... که آدمیزاد باید بسپردش عهده ی خانم ها!!!

پنهان کردن غم ... پنهان کردن آمار... پنهان کردن زن دوم خود آدم!پنهان کردن پول!و انواع پنهان کردن ها!!!

اگر قضیه پنهان کردن سوختن ماهی تابه باشد که مادر عمو پورنگ توی تلویزیون راستش را گفت... همین طور بیندازیش توی سطل آشغال!

و اگر قضیه آمار باشد ... آنقدر شاخ و برگ داریم که نگو ... تو فکر کن توی اقیانوس میلیاردها آبزی ....شاید صدها هزار میلیارد!که آدم ها داریم نمی گوئیم!

از آن طرف بیا بگو فرش! که می توانی هزار ی های مادرت را پیدا کنی ...دیگر چه سود بگوئی ... مادرمن قایم نکن!هزاری دیگر دراین دنیا ... فایده ای ندارد!

دو:

توی کمد لباس هایمان که چیزی نیست...قربان خدابروم ... امکان دارد که بهت کنیم ....قدیم ها کجاها مسافرت رفتنی طلاهایمان را پنهان می کردیم ... توی یخدان فریزر و کیسه های برنج!از الان به خانم های محل نصیحت که نگی نگفتی ... یکهو دیدی دزدهم یکی مثل خودشان بود... رفت و هزار سال دیگر برنگشت ... می گویند مالی که دزد برد... بیا بگیر ... خیلی هایشان پاسپورت هم دارند ...

سه:

اگر قرار باشد از یک خواستگار چیزی را پنهان کنی ... جهنم!

مگر رسمی شده ای؟این دل وا مانده که می رود پی کارش به درک !

از آن سوی ...جهنم! که تو نبوده ای ...چه ربطی دارد به جنابعالی که بهشت دیگران را دنیال حوری می گردی ...

بیرون همین دنیا آنقدر ماهواره هست که توی این دنیا جتئی برای پنهان کردن نیست ... دم آن ها که کارشان قایم کردن و پنهان کردن آن گنده های روی زمین است...گرم!!!

که دستت بسوزد که جای ماهی تابه ی پروین ... ماهی تابه ی لیلا را قالبت می کنند!!!

اگر از حال ما بپرسی ... درعافیتیم ...شکر ... که نگو ما چقدر پنهان کردن بلدیم ...!!!

چهار:

تو هم ای نازنین!

اگر قرار بود ...دم به تله بدهیم ... پسر عمویمان مگر چه کم داشت؟ یا پسر های کچل کوچل دورو برمان ...

ولی قراری توی دلمان با تو بود...که اگر سرمان هم شکست ...گفتیم ..." عشق"!

می دانیم که توی کمال خوش بختی ان قدر بدبخت هست که باید خوش بختی اندک و ناچیزمان را پنهان کنیم ...ولی آن قدر می فهمیم که توی این دنیای قحطی اگر کسی قدر " هیچ" راهم ندانست ... به جهنم!... که خدای همان " هیچ" را هم از او گرفت ...

با گریه و ناتوانی ... لیلی ...

 

 

هشت:

ترومپ!

قلمبه شده است توی دلمان ... صحبت ...

بیا که حرف توی دل ها ... بحث است ...

نه:

پراید:

مامان ... پلو پزت کجاست؟

مامان بنز:

چیکار داری؟ تو آشپز خونه دیگه!

پراید:

یه چن استکان برنج یذار ... شامم کباب تا به ای بخوریم!

ننه خاور:

بله بله؟ از کی تا حالا این طوری حرف می زنی؟ شام هرچی بود ب.د!شامم قیمه داشتیم ...

پراید:

مامان من دارم ارزون می شم ... بذار یکمی مردونه حرف بزنم که بچه ها بعدا فکرای بد نکنن!

مامان بنز:

جهنم تا حالا صد بار سهام من افتاده پائین ...از بس متانت دارم الان گرون ترین خودرو عالمم...

ننه خاور:

چی گفتی؟یعنی از بابام تریلی؟

بابا پژو:

ببین پسرم!نکن!می دونی چرا... چون تو با این همه ارزونی یه شب بیشترم دووم نمی آری ...!

پراید:

خوب چی کار کنم؟

بابا بیوک:

هزار تا آپشن برات می ذاریم هرکدوم صد هزار تومن ... یهو دیدی استمو گذاشتن ... رعد پسر!یه میلیارد!

پراید:

اه!

 

 

ده:

رهبرم ...

آن جا که عشق آل علی (ع) هست ... سرزمین ماست ...

تادیگران ببینند عشق ما ... دنیا عاشق آل علی(ع) ....

 

یازده:

توی بهترین سال های دنیا هستیم هنوز... هنوز می تونیم دنیارو یه تنه از خیلی چیزا نجات بدیم ... می تونیم کمتر پلاستیک مصرف کنیم ... می تونیم به شهرهای کوچک مهاجرت کنیم و درعین استفاده از آب و هوای پاکیزه تر دردسرهای زندگی های پراز جمعیت  شهری رو کم کنیم ...

می تونیم تغییرات اقلیمی رو بهتر بشناسیم و حتی مطالعه کنیم که توی جنگل ها چطور می تونیم از آتش سوزی اجتناب کنبم ...حتی با کاشتن یک درخت یا زنده کردن یک گیاه می تو نیم به دنیا کمک کنیم ...

دوازده:

نشسته بودیم تو فضا یهو دیدیم که سرو صدای گرومب گرومب می آد...

خندیدیم گفتیم خدایا اینجا که توی زمین نیستیم که یکی بیاد بالای کله مون داد بزنه ...

یهو دیدیم صداداره از یه سفینه می آد که به ما نزدیک میشه اسم سفینه هم heart!گفتیم وا؟ یعنی صدای قلب بود؟

یهو پیامک اومد از زمین ... بهجت خانم جون نوشته بود:ت ت ت ت ت تولدن مبارک لیلا جونم ... از طرف من و فامیل و به اضافه ی محسن جون!" تقدیم با عشق"

انقدر خوشحال شدم که نگو!چون صدا توی فضا فقط یع معنی می ده که ما فضا نوردا می دونیم ...یعنی چی ...