یک:
تاوان یک چهره ی مادرزادی ...گاه اسید است !
بعضی ها که نمی توانند ...(آن راهم داشته باشند) چه ها کنند؟
دو:
بیا که متر به متر ...خریده ام جاده را...
یک وقت دیدی به خاطر تو...اتوبان شمال هم ...راه افتاد!
سه:
اسلحه شعرمن است ...گذاشته ام دردهان تو...
به خودشلیک نکن!تا...بفهمی ...ورود غیرمجاز به قلب ...یعنی چه؟
چهار:
جگرم ...آب می شود از تشنگی تابرسم ...
همان حیات ...!می خری جگرم را به جرعه ای ...یا امام رضا (ع)
پنج:
توقع نیست ...تنها انتظارداریم بیائید ...
یک قدم به سوی شماهم...می کشد شمارا به سوی ما...
شش:
دریای خزر کوچ کردو کویرلوت شاد شد!...
چقدر غم بخوریم ...ازشنا ...که سهم دل ما نمی شود!
هفت:
شمشیردر قدیم ... وسیله ی مردان بود ...
آنقدر مردبودند زن ها ...که مهرشان شمشیر وزره می شد !
هشت:
کوران نه همان نابینایان هستند ...
مرحله ای هست درزندگی به نام ...کورشده گی که مادران می دانند !
نه:
به خدا...پای پراید که به زندگی مون بازشد ...خوشبخت شدیم ...
خانمم یه چادر 4نفره خرید ...دیگه آخر هفته ها ...تهران نیستیم ...
ده:
باید قوی شویم وکناربزرگان بایستیم ...
تا خانم ها ...سیمین بهبهانی ...پروین اعتصامی ...فروغ فرخزاد ...فاطمه راکعی ...که ازقضا تاوان شعرهم برایشان سنگین بود ...
هستند ...ما کجاییم؟خانم سیمین دانشور که سرتاپا درادبیات جدید ما...نقش دارند ...قامتشان آنقدر بلند است که نگو ...
حالا با دنیای مردان کاری نداریم ...
امشب یک صلوات به روح پاک شاعرانی که بی توقع زندگی تلخی هم داشتند ...بفرستیم ...
(حسین پناهی رافراموش نکنیم )
ارادتمند بانوان زحمت کش ادبیات .