هفت:!
وهیچ کس نیامد که وقتی کودک 7 ساله بودم به من بگوید عاشق نشو!اینها همه بازی تاریخ است!...
وهیچ کس نیامد به من بگوید بابا می ترسی غم داری از دنیا وحشت داری از پدرت نیاموز که می گوید" یا..."
هی چ کس نیامد بگوید آخر اب که می نوشی چرا بایدیاد یک تشنه لب دیگر کنی که نامش را بیاوری" یا..." را حت بنوش!
هیچ کس نیامد بگوید که خودش هیچ خانواده اش چرا باید انقدر عزیزو محترم باشند که سوگند بخوری به نامشان که قسم و قسم و قسم و روضه و نیت که ای خدا بزند و قبول کند ...
هیچ کس نگفت چرابه آش نذری مادرت باید اعتقاد داشته باشی که اسمش را که بیاوری هرچه می خواهی داشته باشی و خدای شاهد تا سال دیگر سلامت!
...
می دانی چرا؟چون جراتش را نداشت!ورای بازی تاریخ ورای آن داستان کهنه ی همیشگی که توهم فقط یک انسان بودی و بس ورای داستان علمی واقعی ژنتیک تا حضرت آدم(س) ورای شهادت مظلومانه که هرچه کردند واقعیت محو نشد!...یا حسین(ع) تو حسین(ع) بودی ... یا سجاد (ع) تو سجاد بودی یا عباس (س) تو عباس (س) بودی ...
...
نمی دانم شاید هیچ دلیل برای حسین بودن سجاد بودن عباس بودن رقیه بودن زینب بودن تا دنیا دنیا هست پیدا نشود جز اعتقادی که تارو پودمان را بافته و تا می گوئیم قسم یعنی همان درست تا می گوئیم نذر رقیه یعنی تمام شدرفت و تا می گوئیم اینهارا داریم دنیا دنیا حسرت پشت مان هست که ما داریم آدم آدم داریم و خیلی ها آدم آدم ندارند !...
وآدم ادم یعنی همان که خدا عاشقش شد ساخت و حسرت عالم ماند به دل بعضی ها که بفهمند عشق یعنی چه ؟!!!.....
هشت:
ترومپ!
دیوانگی است حسرت یواس ای شما !...
اما دیگر چه کنیم!؟آنقدر که شاید " بردیم"!
نه:
پراید:
اوووو....اووووو.او.........اووووووووووووووووو
مامان بنز:
چرا این جوری حرف می زنی؟درست حرف بزن ببینم چی میگی؟ لال بازی درنیار!زبون داری به این درشتی!
بوگاتی:
مامان جون دی سب خواب دیده ...زبونش پریده!
بردیم دکتر گفته دوباره باید شوک بشه زبونش برگرده!
بابا پژو:
خاک تو سرتون!بگو بوقش خراب شده!اینو ورداشتی بردی دکتر گفتی آدمه؟!
مامان بنز:
پژو!آدم یا ماشین!قوای تکلمش رو از دست داده والسلام!
یکهو ننه خاور بی هوا:
بنزی خوش به حالت بطور نا محسوسی یورو داره بالا میکشه!به سمیر گرکان بگو اگه خونشو تو ترکیه می خواد بفروشه یوروهاشو بفرسته تهران تبدیل کنیم به لیر!چیه اون خونه ی اسقاطی آبروی ننه اش رفت!
ناگهان پراید:
اسم اون سمیر گرکانو بیارید زمینو به آتیش می کشم!
بوگاتی:
آها!از عشق ننه ات زبونت گرفته بود ......بگو!
ده:
رهبرم ....
سواد عشق مان مدرک بالای یا حسین(ع)...
داریم و ملت ایرانیم که می بالیم به عشقش ....
یازده:
فکر می کنند می نشینند و تز سیاسی می نویسند و بعد ریاست جمهوری اشان چاپ می شود که مثلا فلان تز و فلان فلان تز دیگر!
از سال فلان فلان فلان بگیر که نیروهای واکنش سریع تز یکی شان بود تا جنگ ستارگان یه تز یکی دیگر شان تا حالا ده تا تز دیگر داده داند که دنیا چه بشود؟که مثل عهد عتیق دنیا دو قسمت بشود که بشود به جهنم!که آدمیت بمیرد که به جهنم!این وسط وحشی ایت دنیا را بکنند چند برابر که یک ملت بریزد یک ملت دیگر را آتش بزند و یک ملت دیگر کمک بخواهد که دنیا مثل ماست بایستند نگاهش بکنند که چه بشود؟که فردا دراین تزهای نوشته شده محض خاطر این همه هزینه ی انسانی و آبروئی بیایند چی بنویسند گنده و گشاد اسم یک مملکت دیگر را بیاورند که هیچ کس نمی تواند ارتباطشان را روی کاغذ با این ملت ثابت کند از بس قیچی برداشته اند و پاره کرده اند!
نمی دانم حواسشان نیست یا آنقدر گیج بازی یا پشت صحنه دنیا خراب است!...هیهات!
خودمان نهاد برای خودمان جرات نداشته باشیم بسازیم که جای دیگر دنیا یه جایشان درد می گیرد توی این همه درد بگیرد که بگیرد!
من مانده ام با این همه دیوانه دردنیا چه باید کرد؟ این یکی توی ان یکی ها ی دیگر حتی لنگه ی خودش چه تزی را می تواند از خود به جای بگذارد که ما دا نشجویان علوم سیاسی برویم و بخوانیم!و اسمش را بگذارد مثل آن یکی های دیگر دکترین!
دکترین نیروهای واکنش سریع هم دکترین این هم دکترین!
" جل الخالق"!
" اصلا به من چه؟ مگه من مردم نیستم؟!!!"
درضمن : روز پاسدار رو به همه ی هموطنام که کارشون پرستش و دفاعه از مملکته به عشق امام حسین(ع) تبریک می گم