یک:

سر زده آمدی از در... دوچشمم باز شد ...

قاصدک ها ...همه جا ....خوش خبرند ...


دو:

سوخت از سایه ی آتش دل من ...

یادم آمد که چطور با لب خود ...سوزاندیم ...

سه:

معجزه در کف دستان تو ...آتش بود...

آمدی آذرو ...بت های دگر ...مبهوتند !


چهار:

قل خوردی توی دلم ...پانیذ!

وقهوه ی ترک تو ...از گلویم پایین رفت!

آه ! چه روز خوبی بود ... روز امتحان تو ...

ندانسته صدعشق دیگر را ...پاسخ نداده بودم ...

پنج:

سرما خورد به بهمن و دست من رو شد!

بلد نبودم ترانه بنویسم... نوشته هایم شعر بود ..."بهار"!

شش:

مزار شش گوشه ات صدهزار فرشته را جواب می کند ...

اگر که من با نیت زیارت تو ویارانت ...زندگی را تعطیل کنم!



هفت:

چند کلاغ دورهم ...یعنی معجزه....

آن جایی که ... فک می کنی ...

برای پرنده ها ...نان و آبی نیست!

هشت:

ترومپ...بی دندون افتاد تو قندون !

انبر بیارید درش بیارید!

نه:

پراید:

باباپژو!براتون لباس خونه خریدم ...میدونم البته که رئبدوشامبر نمی پوشید!

بابا پژو:

یعنی چی؟! تو نمی دونی من پیرهن شلوار می پوشم؟ رفتی برا من مانتو خریدی؟!!!

بوگاتی:

پدرجان!این روبدوشامبره!بعضی وقتا شایدزیرش شلوارم نپوشید!

باباپزو:

کی یه همچین جیز مسخره ای رو به فکرتون انداخت؟

مامان بنز:

من!

باباپژو:

خانم شما دیگه منو نشناسی دیگه چی بگم!

مامن بنز:

ببینم!تو نیستی شبا شال منو میندازی رودوشت میری دس شویی؟

بابا پزو:

عزیزم!خوسردمه!از تاریکی می ترسم!

مامان بنز:

ازاین به بعد به قدرت خودت متکی شو!


ده:

رهبرم ...

سوختن گوشه ای از سرنوشت ما اگر باشد ...

می سوزیم...

ما صبر و صبوری را از آل علی (ع) داریم ...


یازده:

ترانه نمی سرایمت ...مهدی(ع)...که از خیال من وما ...

بالا تری ...آینده شکل توست ...تو زیبایی ....

دوازده:

بلد نشدم ترانه بنویسم....مامان!هرچی بلدم همینه!!!

.........................................

عاشقتونم!