یک:
جداشد از من آن محبت قدیم و رفت به خاطره ...
به حالت بخار قطره ی باران پشت شیشه بود ...عشق تو ...
دو:
هرچه شمس هست به یک مولوی نمی رسد ...
درعشق خدای قویترین شاعر کائنات می شود ...
سه:
بیرونم کن از دلت و بیندازم کنار موزه ها ...
بگذار هنر مندان شهر بدانند که دستاورد عشق ما ...چه بوده است ...
چهار:
گلوله سینه را پاره کرد و هیچ هم نشد ...
جز اینکه به آمار خواستگاران مرده ی تو یکی اضافه کردند ...
پنج:
سلام ای واژه ی بیداری سحر ...
ای آن مرحله ای صبح که هیچ گاه ندیدمت!!!
شش:
مزار شش گوشه ات را به خواب دیدم ولی ...
ازآن چه دربیداری دیده ام درحیرتم هنوز ...
هفت:
موی نازک تو پیچ خورد روی شانه ام ....
یک بار قرض گرفتی و یک عمر ...به عشق گذشت ...
هشت:
ترامپ اگر تو کور شوی ما چه می کنیم ...
حالا که بینایی تو ربطی به مغزتو ندارد!!!
نه:
دکتریا(مکانیک):
عزیزان من!باید توضیح بدید دیسب چی خوردید که معده تون این همه به هم ریخته ...
مامان بنز:
آقای دکتر ما دیشب بعد مدتها خونه ی پسرم همین پراید که اینجا نشسته شام مهمون بودیم ...بعد شام گلاب به روتون حالمون بدشد ...
دکتر یا (مکانیک):
دقیق بفرمایید چی میل کردید ؟
مامان بنز:
قیمه ...قورمه ...سالاد الویه ..
دکتر یا (مکانیک):
خانم همگی مسموم بودن...
مامان بنز:(با کمی مکث)...
ببینم پراید تو پنج شنبه شب رفته بودی خونه ی زن عمو پیکان از هرکدوم یه قابلمه بهتون غذا نداد ...
ببین من چه ساده ام که بوگاتی رو باور کردم ...
پراید:
مامان باورکن سوپ دیشب رو خودش پخته بود ....
بابا پژو:
می گم بنز من و تو تا حالا چه جوری زنده موندیم ؟
ده:
رهبرم ...
زبان من نیست که می گوید ...
زبان ملت ایران است ...
که آرامش را ستایش می کند ...
وقتی شما و سربازان ولایت ....این گونه هستید ....
یازده:
میان دو ابرو سرنوشت من نوشته است ...
جایی که تو عزیزمن ...هرگز قادر به خواندن آن جا نبوده ای ....
دوازده :
دیگر کوچه های ایران فراموش نمی شوند ...
مگر می شود شهید را که اهل همان کوچه است...فراموش کرد ...
سیزده:
ای بابا کیبوردم حروفش پاک شده دارم میم رو نون و نون رو میم می زنم ببخشید درهر صورت ...