یک:
نه...قسمت باران شدی. ...نه قسمت نو ر. ..
یک شب سا ده ای. ..که حتی ستا ره هم میان تو روشن نکرده اند...!
دو:
خیبر به دست قوی تو یاعلی (ع) تسلیم. ..
شکر ان خدای راکه قویترین مرد دوجهان داریم. ..
سه:
دیگر بین ما...بزرگراه هاست. ..که مارپیچ. ..تابیخ کوه رفته اند...
یک زمان من می خندید م تو در خانه ی کناری. ..اه می کشیدی. ...
اینطور عاشقی بهترشد. ..زیادرنج نمی کشیم! !!....
چهار:
درد قلب رافروختیم به دکتر قلب سرانه پول هم گرفتیم. ..
قلب دانه ای صد میلیون بود....چه لازم ....بچه ها5 قلب دارند!!!
پنج:
بوی کلوچه لاهیجان راخورده بود...ازابتدا. ...
اصلا\ناد ری/ اهمیت نداشت. ..وقتی مادر من پای تنوربود!!!
شش:
همدیگر رامی بوسیم. اصلا نگران انواع بیماری نیستیم. ..
داشتم می مردم سر همین بوس!....
ولی بعدا فهمیدم اگر کسی مرادر حال غم نمی بوسید. ...می کشتمش!!!بهر حال در کل همدیگررا ببوسیم. ..بهتراست...
مخصوصا بچه هاراببوسیم. ..چون بهرحال ویروس هاوباکتریها که پخش می شوند...مامحبت مان را ازدست ندهیم!!!بعله...
هفت:
مزار شش گوشه ات را قاب گرفت. ..دوچشم من...
افسوس اشک برد. ..این قاب دورسیاه خسته را...
هشت:
غروب شایسته ی دیدار ماه نیست. ..
این زن چه کرده است که تبعیدی شب است؟!...
نه:
پدربنز میان پارکینگ می رقصید...بابا کرم!
بچه پرایدها روی اینترنت پخش می کردند. ...پدربنزمردقدیم! !!
ده:
مولوی...یک تار موی شمس را لای کتاب گذاشت....
هیچ کس ندید. ..لحظه ها ی عشق ورزی با همان تار موی. ..
یازده:
حافظ....بکش شاخه نبات را که فایده ای نیست. ...عشق ورزیدن...
شاه...عشق تو باشد بهتراست! ...هربیت یک شاخه نبات!!!
دوازده:
ممنون...ازهمه قلبا ی مهربونی که کنارم واستادنو....حواسم نیست! !!
ایجان....نوشتن باموبایل...غلط ها روببخش. ...نورعین. ..
