بی شمس

ادبی

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

تعقیب و گریز ( برگرفته از داستان طوطی و بازرگان " کاسنی")!

درکمین تو ... لا به لای شعرها نشسته ام ...

سال هاست که راه خویش را از شعرها ... نمی روی!

دو:

اندوهگین نیستم که تو ... با دنیا در ارتباطی ...

ولی تمام راه های ارتباطیت با من ... بسته است!

سه:

کشته می کنی مرا ... درحال زندگی ...

ای مرگ من چرا ..." کشتار " می کنی؟

چهار:

بوی کباب می آید و از ته وجود ...

درخنده ای که قلب من ... برای خوردن است!

پنج:

بی تو کنار پنجره ها ... مشهور شهر خویش!...

حتی کبوتران حرم هم ... می شناسنم!

شش:

مزار شش گوشه ات به اربعین قیامت است ...

عباس کو تا بیایمش به اربعین!

هفت:

خواهی آمد ...

نه آن گاه که مرده باشم و دستت به خون آلوده ...

نه آن گاه که حکم قتل من در دستت باشد و کنار بالین ام بخندی ...

خواهی آمد! ... در شام آخر !

خواهی امد که بگویی آمده ای ! با کفش های پر سر و صدائی که عالم بشنود که آمده ای ! ...

که خدا تورا ببیند و دست گل ات را ! ...

که خدا بخندد به تو که آفرین! که سرتا پا آتشی! 

که خدا نکند قهرش ... که مهربانی! که بخشنده ای که آمرزنده ی گناهکارانی ... ولی درحد خویش!

خواهی آمد چون می آئی ...درجائی که دردعوت دیگری هستی ! ...بخندی!...

آه که من میدانمت ... آه که من می فهممت! ... آه که من قسم به عشق به عشقی که تو نمی شناسی و نمی دانی! می فهممت و نیستم و رفته ام  از جسمم ...

وخودت میدانی از دنیای دو چشمم افتاده ای !!!

خواهی آمد ...

خواهی آمد ...

و دنیا یا آنقدر کوچک است که بالاخره یکجا بهم می خوریم! ...

یا آنقدر بزرگ است که هم دیگررا می بخشیم! 

خواهی آمد ...

می دانم که می آئی!...

عزیز من!

هشت:

ترومپ! 

کم کم به دوست داشتن هم می رسیم ...

بگذار تا عشق پول را حل کنیم ...

نه:

پراید:

پاشو بوگاتی باهم بریم سرکوچه برات طلا بخرم!

بوگاتی:

برای چی؟ مگه تو پول داری؟

پراید:

پاشو دیگه! چراندارم!

مامان بنز:

پراید قسطی می کشن روش!توام نداری!

پراید:

15 میلیون تومن وام گرفتم! دارم! 

بوگاتی:

واقعا ! پاشو بریم! 

بابا پژو:

برای چی گرفتی؟ نگا به وضع میلیاردی مون نکن! تو در آمد نداری!

پراید:

دارم! نمی خوام بگن مثل پراید که هیچی نداره! می خوام برای زنم خرید کنم ... !

مامان بنز:

برو بکن! ولی تعهد بده قسط 15 میلیونو خودت میدی! 

بوگاتی:

نمی خوام پرایدمرسی!

ده:

رهبرم...

کولاک می کند عشق وطن ولی ...

در عشق آل علی(ع) طوفان کربلا هستیم ...

یازده:

بعضی ها فکر می کنند که آدم زبان ندارد! و بلا نسبت شما لال است!!!

سال ها از کنارشان می گذری اصلا چشم هایشان ناسزاست ...!!!

به طور مثال لاغری به لاغریت! وچاقی به چاقیت!!! 

خلاصه هرجورکه باشی از ظاهر تا باطن تاکید می کنم باطن فحشن اند!

ودریک جائی از تاریخ وقتی جوابشان را می دهی ... چنان کولی گری راه می اندازند که نگو! 

شده باشند بروند شکایتت ببرند قانون!می برند ... ولی چه فایده!

یک عمر مدرک داری! به نام هیکل!

به دست و پایت که می افتند بازهم ناسزایند!که قسم هایشان ازجان عزیزان توست ... تورا به این تورا به آن ...

که ببخش!که ببخشیش...که سراپاناسزاست!... می بخشیش!؟

حیف که بقول بزرگان دنیا همین بخشش هاست ...

آن جا که می دانی ... آخر فلانی و فلانی و فلانی ...درست روی جائی از پای توست ...

که برای نماز مسح می کشی ... که خدا ببین!!! ببین خدا! 

اینجا و اینجا و اینجا!!!

دوازده:

ای فضای مجازی ...

ای بیان بزرگ ...

ای سرتا سر پرشده از انسان های خوب و فرهیخته ...

ای بلگدان!

نور چشم مائی ...

بمان بمان تا همه ازهمه خبردارشوند ...

بمان و بمان وبمان ...

........................................

تو که به آمار کارداری چکارداری به چاپلوسی؟!

۰۶ آبان ۹۷ ، ۱۰:۰۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

نروسمیه !نروسمیه!اگه از ترس این میری نرو!اگه بخاطر منم میری نرو!... من می رم!

چنان به خویشتن... " آتش" در کشیدی ...

که آب اشکهایم ... کارساز نیست...

دو:

ریختی  آتش بر سرت ... چنان که پروانه ...

اگر که من شمع باشم ... چه کنم جز سوختن ...

سه:

میان دست هایت قرار بود آب باشد و بس ...

رفتی جهت رفع تشنگی ...آتش آوردی ...!

چهار:

گرمای دست هایت مرا سوخت و لال می رفتم ...

که فریادها از حلق من در آوردی و سوزاندی !!!


پنج:

اگر قرار است که ما بسوزیم و داستان مجنون ها شویم ...

ای کجا خانه ی لیلا و کجا آتش ها ؟!!!

شش:

مزار شش گوشه ات مرا فراخوانده است به اربعین ...

با پای پیاده و لب تشنه بیایم ... یا حسین(ع)...

هفت:

آه از سوختن ها و ساختن ها ...

سال هاست که می سوزی و نمی گویی !

سال هاست که اتفاقا از میان آتش ها رفته ای ... چون ققنوس پر کشیده ای و درذات آتشین خود می سوزی ...

انگار که تو می سوزی ... من هم باید بسوزم!

نه همراه نه دوست نه عشق نه همسایه !که رفته ای و نشان تو هم پرکشیدن است ...

می خندم می گویی بسوز!می گریم می گویی سوختی ! می سازم می گویی امید است بسوزی !

راه می روم و می گویم زندگی همین است!... سوختن ها . ساختن ها ...

ته ته قلبم پرواز می کنی ... آنقدر جفت خود ساخته ای که نگو! ... سلول ها و دانه دانه جزجز از تنم! تو شده !

پرواز کن ققنوس سوخته! پرواز کن که نسوختن را بیاموزم! و سوختن را بیاموزم ... پرواز کن!

تو عزیز من!

هشت:

ترومپ!

بیا دیگر چه می گویی؟...

بیا دیگر چه می خواهی ...؟

نه:

پراید:

الو! اقای شوارتزنگر؟ بله بله بله؟....آها!نخیر نیستن!... پیام تونو بمن بدین بله!... من؟ پراید! چی؟ یه نوع خودرو!... ایرانی!بله مطمئن ! بابا پسر شونم! حتما خیالتون جمع!

" یک ساعت بعد درجمع خانواده"!

بابا پژو:

پراید جان کسی تلفن نکرد پیامی نذاشت؟

پراید:

نه؟!چطورمگه؟

بابا پژو:

قرار بود از دفتر یکی از دوستام از   آمریکا تلفن داشته باشم ! 

 مامان بنز:

مثلا کی؟

بابا پژو:

آرنولد شوارتزنگر!

ننه خاور:

پسرم الان بهت می گم ساعت 10و 30 دقیقه ! می تونی بری مضمون پیامو بشنوی!

پراید:

ننه خاور چطور؟

ننه خاور:

ضبط مضامین تلفنی... " شنود"!

 مامان بنز:

ننه خاور...چطوری؟!

بابا بیوک:

چطوری شو شوما چیکارداری؟ بچه اس بزرگ کردی؟

یه پیام مهم رو نمی تونه به باباش بده!

بابا پژو:

دمت گرم پراید!

پراید:

اینو چرا به ننه بابات نمی گی ؟!!!

ده:

رهبرم ...

سوخته ایم و می سازیم و خواهیم ساخت ...

وطن درقلب ما سرزمین شیران است ...


یازده:

وچه اندیشه باطلی ست بدگویی...

فرد بدگو درابتدا دهان خویش را به بد گشوده است و اطرافیان را با افکار مسموم به مسمومیت کشانده ...

درعاقبت دستش روی خواهد شد و با چهره ی افروخته انکار ودلیل خواهد آورد ... ولی کجا؟

درقانون اکثریت کشورها ودرقانون کشورماهم جای برای اعاده حیثیت و ستاندن آبروی رفته وجود دارد ...ومی توان طرف را محکوم کرد ...

نکنیم که صد البته بهتر است ...یکطرفه قاضی نرویم بهتر است ... بی دلیل متهم نکنیم بهتر است ... 

کلا بهتر است از چشم های خودمان استفاده کنیم تا دیگران ...


دوازده:

آه ای مجموعه ی بیان ...

ای سرزمین اهل قلم و متخصصان ...

آه ای جایگاه ابدی واژه ها و کلمه ها ...

آه ای مدیریت رسانه ای درست و دقیق...

آه ای مکان ادیبان و فرزانگان ...

درود و سپاس ...

فراوان فروان فروان...

برای اینجا که ربات آمار گیر وجود داره ...آمار مهمه نه چاپلوسی!!!

۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۳:۵۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

به ترتیب قد ... ناصر ...مهدی ... مجتبی !!!لاله ...کبودرآهنگ ... سمانه!فرزندانم جهت یارانه!!!

یک:

بس است از تو گفتن و از تو شنیدنم!...

تا وقت هست مردنم!.... زندگی کنم!

دو:

سرتا پا سوختنم ارزوی تو نبوده است؟...

کجا؟ نگاه کن که واژه ها درون من ... آتش اند!

سه:

بر می گردی و پشت سرت را نگاه می کنی ...

ای عشق من ... که می روی با دیگری ...!

به رفتنت ...مومن باش!

چهار:

دوست داشتن ات فقط واژه بود و بس ...

من عاشق واژه ها بوده ام ...که سال هاست " باورم"!

پنج:

بوسه ات را خریده ام و چشمهایت را و دستهایت را و زمانت را و کیفت را و کفشت را و قلبت را و اینده ات را ...

نفروش به راحتی دگر ...

بهشتت را!!!

شش:

مزار شش گوشه ات حسین(ع) جای بهشتیان ...

دراربعین و سال و ماه ...قرارمان ...کربلا...

هفت:

با دشمن و با دوست بدم را گفتی ... و ابلهان باورت کردند ...

می خواستی که با هیچ کس به اندازه ی تو ... دوست نباشم!!!...

خودت ...باورکن خودت ...چشم هایت را باز کردی و دیدی که ...کسی با بدگویی مثل تو ... دوست نیست!!!

وجالب اینکه من ... از هیچ یک خبر نداشتم!

خودت را قضاوت کردی و دیدی که عاشق نیستی ...رفتی و رفتی و رفتی ...

پیر و غمگین برگشتی ودر جائی که اصلا و اصلا باورم نبود ... واقعیت را گفتی ...

سخت بود که تو را نمی شناختم ... سخت بود که نمی دانستم هرچه کرده بودم از انسان پلید سرشتی چون من سر زده بود ... که دیگران اززبان تو ... دیده بودند ...سخت بود ...

پریشان احوال و عاشق بودی و من بی خبر از نادانی تو ... وزمان دیگر گذشته بود!!!

بدتر ازهمه اینکه تورا عاقبت تورا باید می بخشیدم ...  می بخشیدم به نادانی و جهل ... 

ای خدا ... باور می کنی؟

بر اساس شعر" با دشمن و با دوست بدت می گویم                تا هیچ کس ات دوست نداردجز من!"!!!

هشت:

ترومپ!

آواز دهل شنیدن از دور خوش است ...!!!

نه:

پراید:

مامان 8 میلیون بده دارم می رم بیرون!

مامان بنز:

کجا؟ 

پراید:

اداره ی نظام وظیفه!

مامان بنز:

وا؟ براچی؟

پراید:

دارم می رم سربازیمو بخرم!8سال گذشته متاهلمدوتام بچه دارم ..." بعد چیزم" کلاس پنجمم دارم!

بابا پژو:

بگر بشین تو خود روئی بشین!

پراید:

یعنی چی ؟ تاکی؟ با پاسپورت جعلی ازایران برم بیرون؟

مامان بنز:

بابا خل شدی؟ دیوانه شدی؟ چی شدی؟ تو ماشینی؟

پراید:

نمی دی؟ برم وام بگیرم قسطاشو تو بدی؟ طلاهای بوگاتی رو بفروشم؟

مامان بنز:

برو بفروش!!!

ده:

رهبرم ...

از عشق کلام شما عاشق وطن ...

از عشق علی (ع) ... عاشق علی (ع) ....

یازده:

داشتم فکر می کردم که تنبیه خوش تر است یا تشویق ...

دیدم که بعضی ها خیلی جاها روش تنبیهی دارند و کجاست تشویق ... از مرگ می گیرند که طرف به تب راضی شود ...

وچه خوش است که گاهی هراز گاهی تشویق ...

عاشق تشویق برنده ها هستیم ... تشویق شاگرد اول ها نمونه ها و درهرچی ... ولی دیگران را نادیده می گیریم ...متوسطه ها و بدها!!!درهمان روش تنبیهی به زندگیشان ادامه می دهند ...

کمی بابدها و متوسط ها مهربان تر باشیم ... اصلا روش تشویقی بد نیست ... که انقدر می ترسیم دیگران را پررو کنیم ...

دوازده:

ای فضای مجازی ...

ای فضای پرقدرت اینتر نت فراگیر ...

ای قدرت دیده نشده ی رسانه ای ...

ای ابرقدرت بیان ها و کلام ها ...

ای دقت صفر!...( از شدت دقت)!

ای جائی که درد دل ها و حرفها از صبح علی اطوع تا شب می شنوی ...

ای دانشگاه ...

" یه کوچولو بوس"!!!

۰۲ آبان ۹۷ ، ۱۱:۱۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی