بی شمس

ادبی

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

بی طلا خوش بخترم ... زن همسایه را دزدیدند ...چون شب ها با طلاهایش می خوابید!

یک:
سیاه روی شدم ... زیر دست تو ... " خفگی" ...
نمردم ... و همه فهمیدند!سیاه بخت شدم!
دو:
می دانستم که روی من حساب می کنی ...
وقت سرقت روح " دیگری" ... خدای من!
سه:
مشت مشت بهار خوردی و قلبت ارام بود ...
پاییز دگر کجا  " بهار"؟! درست "ابان" قلبت ایستاد ...

چهار:
مرد خریدن طلا نیستی!" گوشت " بخر!
لااقل چاق شویم و توی پراید بخندیم !...
پنج:
بعد ... بیست سال رفته بودی و توی آغوشت دوتا پسر بزرگ شد...
بعد رفتی کانادا تا بزرگشان کنی ...
بعد آمدی بنگاه بابا ی من خانه ای اجاره کنی ...
بعدپاهایت آب آورده بود و پله نمی توانستی بروی ...
بعد یکروز همدیگر را دیدیم که عین هم موهایمان سپید شده بود ...
بعد گفتی چند تا بچه دارم و فهمیدی هنوز دخترم!...
بعد فهمیدی که رئیس بانکم و پولدار!...
بعد به زور دستهایم را گرفتی که بیا ازدواج کنیم و ... کردیم!
به جهنم!تو هم مرااختاس کن و برو " ای ول کانادا "!...
شش:
مزار شش گوشه ات به حال من هزار دارو داشت ...
یکی گریه برای رقیه (س) بود که می دانستم...

هفت:
سوخت ریشه ی قلبم و گفتند : آفت است ...
آن عشق یک طرفه ... یک عمره ... که تو نمی دانستی!
هشت:
ترومپ!
رفتیم و آمدیم وهمدان جای تو خالی ...
انگار نسوخته بودیم و همه چی اول شد!
نه:
مامان بنزدرگوشی:
پژو... یه وق پراید ور نداره لامبورگینی و پورشه رو ببره خارج!من به این دو تا بچه وابسته شدم!
پژو در گوشی:
بابا اینا پسرن لامصب تو این دوروزه ی اخیر قیمتشون سه برابر شده ... ببره خارج که اینا یه سوم اینجام ارزش ندارن ... اینجا می تونن با دختر وزیر ووکیل ازدواج کنن تو خارج خی لی بشن ...
پراید:
چیه دوکفتر عاشق دارین درگوشی حرف می زنین ؟ پاشین بیائین ... بابای بوگاتی فک کرده قحطیه 3000 هزار دلار برامون فرستاده!...
" هانی" ناهار همگی !!!

یازده:
در تاریخ امده است که سرگرد بریتانیائی وقت جدائی دو سیستان دو بلوچستان بین ایران و هند ( چون هنوز پاکستان از هند جدا نشده بود و این اتفاق در70 سال پیش افتاد)...
خط کش را گذاشت و انگار کن دارد دو پاره ی  ورق را ازهم جدا می کند یک خط کشید و رفت!
می گویند صاف تر و قشنگ تر از این خط مرزی روی هیچ نقشه ای وجود ندارد!و هیهات زمانی که هند در استعمار انگلیس بود ...
خندیده ایم و خنده خنده تا همین جا ... دیگر پروژه هایمان دارد روی کاغذ می ماند ...
نجنبیم تاریخ دوباره از ما جلو می زند و رد می شود ...و دیگر متاسفانه افتخار به گذشته های خیلی دورهم نمی تواند کمکی به حال ما بکند ...
همان هایی که سیصد چارصد سال است دارند دو برج ایفل و آزادی را توی سرما می کوبند بدو بدو دارند می گویند که دنیا این شکلی نیست !!!
ولله نیست بلله نیست!
مواظب خودتان باشید ...
دنیارا گشتم همین بود و همین و همین...
" خوب دیگر گوش کنید و شیطنت نکنید"!!!!
دوازده:
آقا جان ملت ایران بوی سرافت می دهد بوی نیکی می دهد ... به خدا دستگیر ترین مردم و شریف ترین ملت اند ...
خدا همه شان را حفظ کند و زیر سایه حضرت علی (ع) ... مستدامشان دارد ...

......................................................

مهدی(ع)  تو بیاو کارت به کار ما نباشد هرگز ...!
فدات فدات فدات که تویی سرنوشت انتظارما ...

۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۲:۲۲ ۱ نظر
سیده لیلا مددی

بوی سیب زمینی سرخ شده می آمد و مادرم رفته بود ... جهنم با برنج ایرانی ! انشا نوشتیم !

یک:

شریک جرم تو بودم ... درون جمجمه ی خویش ...

تو مفهوم مرگ بودی و من ... تصور واقعی از خویش!

دو:

در توهم داشتن تو ... موی سپید کردم ...

چه کسی می دانست توی سبزه ... موسپید گردانی!

سه:

نبضم سیاه بود و رگم خون خالصی...

حیف از تمام زندگیم ... دست تو نبود!

چهار:

شرم می کردی که بگویی" من " هم داری...

" من " مردم و دیدند که بی" من" مردی!

پنج:

بی پایان ...

بی سرانجام ...

نقطه .

بی حضور خط...

تمام کلمات کلافه اند ...

وشعور من زیر سئوال می رود ...

کجائی؟

شش:

مزار شش گوشه ات را به بوسه خواهم برد ...

کنارو کنج دلم جای تو ست ... می دانی ...

...........................................................

دوازده:

باورم هست مهدی جان(ع) که " درد" می بینی ...

ولیک پاسخ شما برای فرد فردما ... بی تفاوت نیست ...

سیزده:

هرکسی دلخوشی خودشو داره ...اما برگشت یه مرد به خونه قشنگ ترین لحظه ی دنیاست ...

مهم نیست با یدونه نون یا بایه پورشه ... وقتی یه مرد به خونه برمی گرده زندگی به روی همسرش و بچه ها ش می خنده ...

خدا تموم پدرای از دست رفته رو بیامرزه و اونایی رو که هستن با دست پرو شادی هرروز هرروز به خونه برگردونه ...

خدایا تو می تونی ...

چهارده:

به دست های پرتوان رهبرم ...

بازهم گره گشاست ... مشکلات کشورم ...

....................

مخلصم


۰۷ تیر ۹۷ ، ۲۱:۱۵ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

سلام می دهمت عشق ... که تا توی کفش من هستی ... وقتی که می روم ... می فهمم کفشم راحت تر است !

یک:

مانده ام پای تو... باورت نیست خدا ...

من به معرفت بندگی تو ... شیطان را ... لعنت کردم!

دو:

وچند بوسه فردا ...

بیشتر خواهم فروخت ...

مردم عاشق اند ... ولی کو عشق!

سه:

تولد تو ...فردا نه پس فرداهاست ...

زور می زنمت که بیائی ..." باران"

چهار:

سیاه کن ... کبود کن ... صورتی که صورتی ست ...

این رنگ فانتزی ...آبروی مرا درشهر برده است !

پنج:

بس است جدائی!مرئم درانتظار وصل ما ...

من مرده ی اضطراب رسیدن دو عشق ...

خودم زودتر می میرم!

شش:

مزار شش گوشه ات خرابه ی دل مرا آباد می کند ...

صد شهر آباد درون من است ... یکی خودم...

هفت:

ابزار عشق ورزی من کت تو است ...

پول برداشت می کنم ... می دانی ... نمی گوئی ...

هشت و نه و ده و یازده نداریم!

دوازده:

ظاهر آدما از باطنشون خبر می ده ... وقتی میون عروسی هستیم چطور می تونیم از عزا ی یکی دیگه خبرداشته باشیم ...

خیلی امون میدونیم مشکلات هست ... با الکی خندیدن که نمیشه ... آقا ماهستیم !وسط زلزله هستیم ... وسط جیگر اهوازیای جیگر هستیم تو خاک پای معلولین کشورمون هستیم ...تو چشم فوتبالیستای کشورمون هستیم ... همدردآقا همدرد ...همدل هرچی که بخوائین ... هستیم ... دوستون دارم ...

این وبلاگ تا اطلاع ثانوی بخش طنز ندارد...

۰۵ تیر ۹۷ ، ۲۳:۵۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

گفتند که عاشقی و دیوانه نه ای ........ درباب خیال و خم ابروی که ای ....

یک:
درون قلب من ... پراز نام توست ...
نگاه که می کنم ... دفتر شعری " تو"...
دو:
انداخته ای مرا میان چاه چشم خودم ... سال هاست ...
نمی بینم جز خودم را که عاشقم ... " عاشق خود بین"!
سه:
دست انداخته ای مرا و نامم " شعر " است ...
دست برده ام به تاریخ که تو " مجنونی" ...

چهار:
سیاه سیاه سیاه اگر باشد روی من چه باک ...
قرار نیست " اوتلو" باشم و تو " دزدو منا"!
پنج:
پنجاه سال توی نگاه تو کودک ام !...
باور نمی کنی که پیر نگاه تو ... کودک است !
شش:
مزار شش گوشه ات را به عشق میان قلب خود فشرده ام ...
تا اینکه ... از نور شما حبیب خود ... جلا شود ...

هفت:
برگزیده ای مرا و ... مرا ... جان دیگر نیست ...
آن جان که جان بدهد برگزیده است؟
هشت:
ترومپ!
بالاخره یکجا می ایستی و می گیرمت !
بعد به همه بگو که تو مرا گرفته ای!!!
هشت:
مامان بنز:
پراااااید!......پراید.....پراااااااااید!
بوگاتی:
وای تانکم افتاد!وااااای!
باباپژو:
وای چی شده؟چه بلائی سر پراید اومده؟
مامان بنز:
بدوئین پراید و بردن!
بابا پژو:
یعنی چی؟کی گرفته؟زودباش سندو آماده کن برم کلونتری!
مامان بنز:
بابا!اینجوری نبردن که....یه جا پارک بود...جره ثقیل اومد از سپرش گرفت و برد...من نادون باعث شدم ...بچه ام حالا شبو کجا می خابه؟
بوگاتی:
مامان نزدیک بود تانکو بندازم!نگران نباش ..امروز که هیچی ...فردام که نمیشه!انشالله صب شنبه خونه ست!
مامان بنز:
اوهو اوهو بچم ... طفلک پسرم!سپر شم اوفتاد!طفلک بازی ایرانو نمی بینه... اوهو اوهو توحببببببببببببسه!
ننه خاور:
نه بابا! بچه تو بردی گذاشتی تو " درایوین سینما" برگشتی...اه!

ده:
رهبرم ...
درتمام بازی های جهان برنده نباشیم ...
برنده ی آنیم که روحمان درجسم ایران جاری ست ...


یازده:
و در طالع روشن همچون جواهرات سلطنتی ایران " کوه نور و آن یکی " ! ما ... آمده است که بالاخره دچار سفر به کشور ambassedor!" آمباسدور " خواهیم شد و با خودمان واحد پول آن کشور " شولار" خواهیم برد!
گفته اند در آن زمان ما 4000000تومن پول می گیریم می توانیم شولاررا 3 تا بخریم و ببریم و با3 شولار می توانیم قصر خانم " ژولی" را بخریم و آن جاست که وقتی پی می برند ما چقدرداریم ...صفرهای تومن را می گیرند و با 4 ... 3 شولار را می بریم و به اهداف شو ممان می رسیم ...
تا چشم بدخواهان و حسودانمان کور!
دوازده:
قربون خدا برم آلمان مثلا باید با پاناما بازی کنه بعد ما باید با اسپانیا و پرتغال بازی کنیم ...
آخه خدایا تا کجا امتحان جنبه!بابا مانمی خایم با تیمای میلیاردی بازی کنیم ... اخه چقد بایوروودلار بازی کنیم ...چقد آخه؟
دیگه حالا که دنیا و تقدیر اصرار می کنن خوب دیگه بازی می کنیم ... ببینید ما اصلا همینطورییم با چیزای گرون قیمت بازی می کنیم ... بللللللللللدیم!
نمی زنیم خرابم کنیم!ایتالیا که نیستیم!ایرانیم!
..........................
هی اونوقتا که مدلای خوشگل ایتالیائی موهاشونو از پشت می بستن و فوتبال بازی می کردن !
آدم نمی دونست فوتبالو ببینه یا ...
..............................................
به امید سربلندی تیممون ...

۰۴ تیر ۹۷ ، ۲۰:۰۱ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

ودر" گفتگوی خودرو " ها ...شعرمن ... بوق بود"!!!


-


یک:

بیرون ریختم دلم را و نگو تو هم بودی ...

ای کاش سفره نمی کردم دلی که میانش " تو ..." بود!

دو:

یوسف اشک می ریخت و زلیخارا می بردند ...

دیگر چه سود!که بزرگان عاشق زودتر می میرند!

سه:

میان دست تو یک خط از سر نوشت ...من بودم ...

که لوله می شدم و زیر انگشت کوچکت ... قایم!


چهار:

رفتار سرد تو مرا کشت و عاقبت دیدم ...

چند دختر دیگر ... به گرمی روی دست تواند ...

پنج:

بوسه ی تو پشت شیشه ی نوشابه ... محو شد ...

تلخ است شیرینی آن بوسه  ای که " یخ " دارد!

شش:

مزار شش گوشه ات صفای بهشت داشت ...

هزارها قدم سوی تو ... انگار یک دقیقه بود ...


هفت:

می روم از دنیای خالیت ...

تا شاید مفهوم هیچ ... هیچ در هیچ هیچ ...

برای تو تغییر کند ...

هشت:

ترومپ!

کارگر هستی و بسیار کار می کنی و رئیس جمهوری ...

درنظام لیبرالی کی می توان کار نکرد؟!

نه:

مامان بنز:

بوگاتی نمی دونی چقد خوشحال بود ...چشماش داشت برق می زد ... کیفشو باز کرد و یه دونه ام داد به من ...بعد پرسیدم وضع فروش کتاب خوبه؟گفت خوب خوب...

بوگاتی:

خوب چرا خوب نباشه؟اومده منو تورو ابزار کارش کرده و می نویسه ...هزار میلیارد تومن از حلقومش می کشم بیرون!!!

بابا پژو:

بوگاتی ...می دونی شوهرداری ...پدرشوهر داری ...خونه تو ایتالیا داری!تو ایران و دوبی ام داری ...گیر می دی به یه معلم ؟...ما باید به یکی پول می دادیم مستند زندگی مونو تو ایران می ساخت !یه میلیارد بیشتر خرج داشت !دیگه از فیلم " خالتور" که بدتر نمی شد!

مامان بنز:

می خای جیگرتو دربیارم پژو!چرا طرفداری خانم مددی رو می کنی؟

درهمین حین صدای زنگ در ..." خانم مددی"!:

........................

ببینید این کتاب عایدی مالی چندانی نداشته!وازروی زندگی شما نوشته شده! ولی برای اینکه ناراحت نشید این فیش فروش کتاب اینم نصف عایدی ... 500 میلیون تومن!!!

......................

خانواده خودروها:

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!

................................

خوشحالم که کتاب خانواده خودروها درزمینه ی طنز هم چاپ شد ...


ده:

رهبرم ...

قسم به عشق که ایران برای ما عشق است ...

که ماطاقت بی طاقتی عشق نداریم ...


یازده:

آدم پیر تر که میشه بعضی مفاهیم رو بهتر می فهمه ...

چه خوبه که بعضی ها عکسشون توی کیف پول بعضی ها نیست ...!

دم اون هنرمندای قدیمی گرم که مصداق این مثال اند ... " استاد شجریان جات خالی"!


دوازده:
دروغ را می پوشیم ...دروغ را می خوریم ...دروغ را قسم می دهیم ...
دروغ را می زائیم ... و دروغ را با خود توی قبر می بریم ...
سیگار و قلیان را ترک می کنیم ولی دروغ رانه !
بعد منتظریم برکت از درو دیوار بریزد تو ...
سیزده:
درکمین توام می دانی ...و نمی آئی ...
هزار بوسه کنار لبم ... پریشان است ...
چهارده:
مخلصیم
















۰۳ تیر ۹۷ ، ۲۰:۲۹ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

وانشعاب قلبم ... یکی درون سینه ی توست ... آن چنان که ... دیگر بمیرم ...شاید!!!

یک:
رفت چون خار درچشم تو ... سلام من!...
داشت می رفت و تو دیدی که علیکم ... می داد!
دو:
حسود بودی و لیلی و من هیچ اشکالی ...
درسوختنم در آتش عشق تو نمی دیدم !
سه:
ای کاش ماه در قالب کره آب نمی شد!
و دندان هایم روی نان تست پیاده نمی شدند ...
اگر مرد بودم ! دنیا دریا بود ...
و من ناخدائی که دنبال ماه ...
تا انتهای اقیانوس می دویدم ...
بی خیال نان کره دار!!!

چهار:
موی تورا از موزه ها باید دزدید ... لیلی!
مجنون ها دیگر یادشان رفته ... " لیلی مودار"!
پنج:
ابروی تورا ... بازوی عشق من خم کرد ...
آفرین!قدرت بازو !...که به تاری بند است!
شش:
مزار شش گوشه ات را انگار سال هاست ...
یک شب ندیده ام ولی برمن گذشت ... وای ....
هفت:
اه از پسر تنبل های کلاس و مدل مویشان ...آن هایی که می فهمند مدل اینشتنی ...آن هایی که خیلی خسته اند مدل موی مارکو پولوئی ...آن هایی که فضول اند ...مدل موی تن تنی ...آن هایی که درفضای مجازی اند مدل موی کریس رونالدوئی و در آخر آن هائی که خودشان خود به خود بی مو می شوند ... با مدل موی بلند وسط هیچی ائی ... رخ می نمایند ...


هشت:
ترومپ!
داریم می رویم پرتغال و انشاالله ...
تا سال دگر مهمان شمائیم ... وضعیت این است ...!
نه:
مامان بنز:
بوگاتی جانخونه ی دوبی تون رو بفروشید ... بیائید صفائیه تهران یه خونه بخرید ... اگه سه برا بر نشد ...!
بوگاتی:
مامان جون اونجا به نام پرایده ...خونه ی بابابزرگم تو ایتالیا به نام منه!
مامان بنز:
نه!ایتالیا رو نمی گم!دوبی رو می گم!
بوگاتی:
مامان جون... می دونم شما خسته می شید کار 5...6...7...8  نفر با شماست!انشا الله تانک که به دنیا اومد من یه کارگر جوون می گیرم تا شما راحت شید!...
بابا پژو قبل مامان بنز:
انشاااله انشاالله ...خدا خیرت بده ...
مامان بنز:
پژو شب تو خرناس بکش... جرات داری؟

ده:
می دانیم غیر شما یار دگر نبود ...
میان جنگ و صلح مان با خود ...

یازده:
خیلی خیلی خیلی خیلی عذر می خام ببخشید حرف خوبی نیست ولی بقول بعضیا از صب تا شب انقدر چس ناله!غرنامه!شب نامه!روشن نامه!می خونیم دوراز جونتون آخر شبی نمی دونیم بخندیم یا گریه کنیم !دوسمون دارن به اطلاع مون می رسونن یا دشمن ان ...
خلاصه همه دارن دنبال سیبیل حتی روی لب دخترای ایرون می گردن....
می بینن هرچی سیبیله خودشون به باد دادن ...بلانسبت شما انگار باد اومده یا رفتن روسیه ای جائی ...جام جهانی ائی ...
آخه خواهران برادران گرامی ...واللا نگرد دیگه نیست ...
" جل الخالق"

دوازده:
یه چیزی درگوشی فیلم دشمن زن همون فیلم قدیمه ست بابازی مرحوم ناصر ملک مطیعی و لیلا فروهر ...نپرسید من کجا دیدم که ... اوه هزار سال پیش ولی یه دفعه گفته بودم ...
نیاد اون روزی که مردم از بعضی حرفا و فیلما فرار کنن و بعضی چیزا ی سطحی و خنده دار ارزش تلقی بشن ...
نوش جونمون و جونتون رفتیم کلی ام خندیدیم و درنهایت بعد سال ها جواد یساری رو هم دیدیم ...
ماشالله قدرت خدا تکون نخورده بود!


۰۲ تیر ۹۷ ، ۲۲:۰۰ ۰ نظر
سیده لیلا مددی

بسیار خوش گذشت ! ممنون خدای من!ازدواج کردیم پلو خوردیم و بعد از خوشحالی مردیم!!!

یک:
فراموشم نکردی چون مثل آیینه نیستی ...
که نقش ببندم کامل ....و حافظه ای درکارنباشد!!!
دو:
کبود است تمام شعرهایم که تن پوش ذهن من اند ...
ضربه می زنی و به خیالت سفید برفی ام!!!
سه :
روی بخت من اسید عشق تو باقی ست ...
بسیار زشت زشت!...آنقدر که بی خیال خودام!!!

چهار:
روی دست یوسف ... تتو کرده اند زلیخا ...
بگذار دست از دست بکشد!...
آن مرد سیاه پرونده ی ... سپید عاقبت!!!
پنج:
توی کوچه ردی از تو نیست!
ولی خودروات هنوز گرم است!!!
چطور دیگر می آئی؟
که من نمی بینمت!!!
شش:
مزار شش گوشه ات قلب شیعیان است یا حسین(ع)...
چنان می تپد که برای هزار سال دیگر ...زنده است ...

هفت:
وپسر تنبل های کلاس بسیار بسیار احساس زرنگی می کردند !چون سر امتحان چنان نامه های سوزناکی می نوشتند که نگو!
اگر قبول نمی شدند باید می رفتند سربازی!یا مثلا مامانشان به زور دختر همسایه را برایشان می گرفت ...یا مادر و پدرشان خدای نکرده درفلان بیمارستان درحال فوت بودند !و یا خواهر و عمه شان دی شب خواستگارداشتند ویا اینکه هزار دلیل ...
اما تجربه ثابت کرده بود که خودشان تنبل اند ... برای همین وقتی نمره نمی آوردند دردانشگاه شایع می کردند که استاد فلانی سخت گیر است و مثلا نمره ی 4 استاد فلانی نمره ی 20 استاد بهمانی است که دخترها می گیرند!!!
" باورتان می شود؟"
هشت:
ترومپ!
دیگر چه فایده از مهربانیت ...
دندان تیز تو می رود توی گوشت ما!
نه:
مامان بنز:
ای خاک توسرت پراید !اصلا رفتی به مدرسه ی پورشه و لامبورگینی سر بزنی؟
پراید:
برای چی؟مگه طوری شده؟مگه مدرسه تموم نشده؟مگه کارنامه نگرفتن؟
مامان بنز:
پسرم این دوتا فارسی شونو نیازمند به تلاش بیشتر گرفتن!یعنی آخرش یعنی تک!
پراید:
مامان درسته من ایرانیم ولی مامانشون و خودشونایتالیائین!اینا فارسی زبون دومشونه!
مامان بنز:
پس نشون میده که تو اصلا با اینا حرف نمی زنی ...چه میدونم؟!
بابا پژو:
زن چرا انقدر حرص می زنی؟ننه شون دکتره!بابا شونم دیپلم!اونوقت ماباید حرص بخوریم؟
بوگاتی:
وا مامان بنز یعنی شما لیسانس ندارین؟
ننه خاور:
ته دیگ سیب زمینی ماکارونی سوخت!بدو بنزی!!!

" کتاب گفتگوی خودروها هفته ی آینده چاپ میشه... تولدش مبارک"

ده:
رهبرم ...
توی قلب مان جای خداست و آل علی (ع)....
ولی روی دوشمان هزار مسئولیت است که باید نگاهشان داریم ...

یازده:
یعنی تصمیم کبرامو گرفتم و بالاخره به این نتیجه رسیدم که به چی فکر کنم!
الان موضوعی که فکر منو مشغول کرده روند رو به افزایش قیمت طلا نیست!من دارم فکر می کنم اگه روی زمین قبلا تمدنی بوده باشه بعد اون تمدن رفته باشه مریخ!به احتمال قوی کد های ژنتیکی انسان ها و حیوون های روی زمین روهم برده!یا اگه فضائی ها برای بهبود نسل شون دوتا آدم یا حیونارو برده باشن فضا!الان کدای ژنتیکی شون روی زمین هست!به عبارت صحیح تر اون فیلمائی که نشون می دن فضائیا هشت پا هستن و دارن حرف می زنن!همشون واقعیه!اصلا باید بگم آدم بدای فضائیم واقعیه!وقتی حرصشون در می آد!
آها یه چیزی ام بگم ...چون ایرانیا همه جا هستن!!!به عبارت صحیح تر احتمال قوی وجود داره یکی از کدای ژنتیکی شون ایرانی باشه ...
حالا اینارو می گم ... پس فردا نگید نگفتی!!!
آها " جل الخالق"...
دوازده:
زحمت کشیده بودی زن عمو ... مرسی!
سیزده:
مخلصیم ...

۰۱ تیر ۹۷ ، ۱۴:۴۴ ۰ نظر
سیده لیلا مددی