یک:
شریک جرم تو بودم ... درون جمجمه ی خویش ...
تو مفهوم مرگ بودی و من ... تصور واقعی از خویش!
دو:
در توهم داشتن تو ... موی سپید کردم ...
چه کسی می دانست توی سبزه ... موسپید گردانی!
سه:
نبضم سیاه بود و رگم خون خالصی...
حیف از تمام زندگیم ... دست تو نبود!
چهار:
شرم می کردی که بگویی" من " هم داری...
" من " مردم و دیدند که بی" من" مردی!
پنج:
بی پایان ...
بی سرانجام ...
نقطه .
بی حضور خط...
تمام کلمات کلافه اند ...
وشعور من زیر سئوال می رود ...
کجائی؟
شش:
مزار شش گوشه ات را به بوسه خواهم برد ...
کنارو کنج دلم جای تو ست ... می دانی ...
...........................................................
دوازده:
باورم هست مهدی جان(ع) که " درد" می بینی ...
ولیک پاسخ شما برای فرد فردما ... بی تفاوت نیست ...
سیزده:
هرکسی دلخوشی خودشو داره ...اما برگشت یه مرد به خونه قشنگ ترین لحظه ی دنیاست ...
مهم نیست با یدونه نون یا بایه پورشه ... وقتی یه مرد به خونه برمی گرده زندگی به روی همسرش و بچه ها ش می خنده ...
خدا تموم پدرای از دست رفته رو بیامرزه و اونایی رو که هستن با دست پرو شادی هرروز هرروز به خونه برگردونه ...
خدایا تو می تونی ...
چهارده:
به دست های پرتوان رهبرم ...
بازهم گره گشاست ... مشکلات کشورم ...
....................
مخلصم
یک:
مانده ام پای تو... باورت نیست خدا ...
من به معرفت بندگی تو ... شیطان را ... لعنت کردم!
دو:
وچند بوسه فردا ...
بیشتر خواهم فروخت ...
مردم عاشق اند ... ولی کو عشق!
سه:
تولد تو ...فردا نه پس فرداهاست ...
زور می زنمت که بیائی ..." باران"
چهار:
سیاه کن ... کبود کن ... صورتی که صورتی ست ...
این رنگ فانتزی ...آبروی مرا درشهر برده است !
پنج:
بس است جدائی!مرئم درانتظار وصل ما ...
من مرده ی اضطراب رسیدن دو عشق ...
خودم زودتر می میرم!
شش:
مزار شش گوشه ات خرابه ی دل مرا آباد می کند ...
صد شهر آباد درون من است ... یکی خودم...
هفت:
ابزار عشق ورزی من کت تو است ...
پول برداشت می کنم ... می دانی ... نمی گوئی ...
هشت و نه و ده و یازده نداریم!
دوازده:
ظاهر آدما از باطنشون خبر می ده ... وقتی میون عروسی هستیم چطور می تونیم از عزا ی یکی دیگه خبرداشته باشیم ...
خیلی امون میدونیم مشکلات هست ... با الکی خندیدن که نمیشه ... آقا ماهستیم !وسط زلزله هستیم ... وسط جیگر اهوازیای جیگر هستیم تو خاک پای معلولین کشورمون هستیم ...تو چشم فوتبالیستای کشورمون هستیم ... همدردآقا همدرد ...همدل هرچی که بخوائین ... هستیم ... دوستون دارم ...
این وبلاگ تا اطلاع ثانوی بخش طنز ندارد...
-
یک:
بیرون ریختم دلم را و نگو تو هم بودی ...
ای کاش سفره نمی کردم دلی که میانش " تو ..." بود!
دو:
یوسف اشک می ریخت و زلیخارا می بردند ...
دیگر چه سود!که بزرگان عاشق زودتر می میرند!
سه:
میان دست تو یک خط از سر نوشت ...من بودم ...
که لوله می شدم و زیر انگشت کوچکت ... قایم!
چهار:
رفتار سرد تو مرا کشت و عاقبت دیدم ...
چند دختر دیگر ... به گرمی روی دست تواند ...
پنج:
بوسه ی تو پشت شیشه ی نوشابه ... محو شد ...
تلخ است شیرینی آن بوسه ای که " یخ " دارد!
شش:
مزار شش گوشه ات صفای بهشت داشت ...
هزارها قدم سوی تو ... انگار یک دقیقه بود ...
هفت:
می روم از دنیای خالیت ...
تا شاید مفهوم هیچ ... هیچ در هیچ هیچ ...
برای تو تغییر کند ...
هشت:
ترومپ!
کارگر هستی و بسیار کار می کنی و رئیس جمهوری ...
درنظام لیبرالی کی می توان کار نکرد؟!
نه:
مامان بنز:
بوگاتی نمی دونی چقد خوشحال بود ...چشماش داشت برق می زد ... کیفشو باز کرد و یه دونه ام داد به من ...بعد پرسیدم وضع فروش کتاب خوبه؟گفت خوب خوب...
بوگاتی:
خوب چرا خوب نباشه؟اومده منو تورو ابزار کارش کرده و می نویسه ...هزار میلیارد تومن از حلقومش می کشم بیرون!!!
بابا پژو:
بوگاتی ...می دونی شوهرداری ...پدرشوهر داری ...خونه تو ایتالیا داری!تو ایران و دوبی ام داری ...گیر می دی به یه معلم ؟...ما باید به یکی پول می دادیم مستند زندگی مونو تو ایران می ساخت !یه میلیارد بیشتر خرج داشت !دیگه از فیلم " خالتور" که بدتر نمی شد!
مامان بنز:
می خای جیگرتو دربیارم پژو!چرا طرفداری خانم مددی رو می کنی؟
درهمین حین صدای زنگ در ..." خانم مددی"!:
........................
ببینید این کتاب عایدی مالی چندانی نداشته!وازروی زندگی شما نوشته شده! ولی برای اینکه ناراحت نشید این فیش فروش کتاب اینم نصف عایدی ... 500 میلیون تومن!!!
......................
خانواده خودروها:
هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!
................................
خوشحالم که کتاب خانواده خودروها درزمینه ی طنز هم چاپ شد ...
ده:
رهبرم ...
قسم به عشق که ایران برای ما عشق است ...
که ماطاقت بی طاقتی عشق نداریم ...
یازده:
آدم پیر تر که میشه بعضی مفاهیم رو بهتر می فهمه ...
چه خوبه که بعضی ها عکسشون توی کیف پول بعضی ها نیست ...!
دم اون هنرمندای قدیمی گرم که مصداق این مثال اند ... " استاد شجریان جات خالی"!