وفات بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)را تسلیت عرض می کنم ....
یک:
چه کنم ...خال لبت را که نبوسم ای دوست ...
مگرم صورت خود را به دولب ...بتراشم ...
دو:
ای که از خال لبت حادثه ها رد شده اند ...
زیر آن لب تو نگو ...جای دعا ها بوده است ...
سه:
فراموش نمی کنم روزای وفات امام خمینی (ره)رو چقدر پریشان و غمزده بودم ...
چهار:
من به آن خال لبی که شما نشان کردید ...
نگاه کردم و از دوچشم بینا شدم ...سیدی ...
...................................................................................................................
نوشته های بعدی رودیروز نوشتم ولی چون می دونم فردا نمی تونم بنویسم ...امشب تقدیمتون می کنم ولی بدون تصویر...
یک:
درون من ...تو آتشفشانی ...که قدرتم نیست ...خاموش کردنت ...
به دریای شعرهم ...تو باید بجوشی...
دو:
به باران قسم خوردم و...باز نیامدید ...
چرا مرا ئوست ندارید ...جاده های شمالی !!!
سه:
به تو کافرم و اعتقادم نیست بالاتر از این ...
که تو هیچ کسی نیستی ...و من بردبارم !!!
چهار:
برو!حتی تاکسی های شهر درانتظار تواند ...
هر آنچه نگه داشته تورا ...
شاید چراغ قرمز ولی ...
عشق من نبوده است !!!
پنج:
قندم هم بالا نمی رود از خوشحالی ...
دارم می روم از آن جا که توهم زادست ...
شش:
مزار شش گوشه ات را اگر نپرستم ...کافرم !
آن جا یی که خداراهم قسم دهی ...پس می گیری جانت را ...
هفت:
بی تو ...پس کوچه های ذهنم دیگر عطر یاس نخواهد چشید ...
برو ...
که رفتن تو ...
جزوی از سکوت یاس هاست ...
هشت:
ترامپ!...
از روزی که بسته ای مرزهای یو اس ات ...
خوشحال شدیم ما و چینیان ....انگار که اصلا نبوده اید!!!
نه:
پراید:
مامان ...خانم مددی از صحنه ی وب رفته !!!به نظرت چی میشه!!!
مامان بنز:ما روزه ایم !پشت کسی حرف نمی زنیم !!!
بوگاتی:
آدمی که دنیای وب دو و سه رو قبول نداشته باشه ...محکوم به فناست ...
مامان بنز:
اگه منظورت برنده...جوابتو بدم؟!!!
بابا پژو:
هیچ کس منظور نداره ...سرم درد میکنه از بس مسافر کشیدم ...پاشید پاشید ...بابا بیوک و ننه خاور م صدا بزنید دم افطاره یه چی بخورید ...تا قرصاتون از گلو تون پایین بره!!!
مینی بوس:
من که ساکتم!!!
ده:
رهبرم!
نمی توان گذشتن از سرزمینی ...که تو راهبرش باشی ...
کجای دنیا علی هست و علی که از علی (ع)اطاعتش با شد ...
یازده:
امام خمینی (ره)نام زیبایی داشتند ...روح الله ...روح خدا ....
یازده:
یه هو به دلم افتاد بعد از دعای بیمارها و سفارش شدگان سر سفره ی افطار برا همه دانش آموزا و همکارا ی فرهنگی دعا کنم ...
یادمه یه بار ممتحن کنکور بودم ...خیلی جالب بود ...
تازه موقع کنکورای خودمونو نگو ...
بچه ها دعاتون می کنم قبول شین ...اونم تو رشته ی مورد نظر ...
دوازده:
مخلصتونم ملت